مقابله جریان افراطی تشیع لندنی با اسلام ناب
وحدت آموزهای قرآنی و سفارش مؤکد پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) است؛ متأسفانه برخی از جریانهای افراطی با حمایت استکبار، با اقدامات افراطی و تفرقهانگیز خود به دنبال تفرقه میان مسلمانان هستند و به مقدسات سایر مذاهب اهانت میکنند؛ اقدامی که باعث ریخته شدن خون شیعیان بسیاری در کشورهای عراق، سوریه، پاکستان و ... شده است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وحدت یکی از آموزههای مهم قرآن کریم و از سفارشهای مؤکد پیامبر گرامی خدا صلیاللهعلیهوآله و اهلبیت علیهمالسلام است. ائمه علیهمالسلام با سیره عملی و کلمات روشنبخش خود، همواره امت اسلامی را به اتحاد و پیوستگی و دوری از تفرقه و پراکندگی دعوت کردهاند.
مسلمانان جهان، با تمسک به مشترکاتی از قبیل قرآن، پیامبر، قبله و ... میتوانند زندگی مسالمتآمیزی داشته باشند و با توجه به مسائل اشتراکی، به اهداف جامعه اسلامی برسند. اما با این وجود متأسفانه دیده میشود که برخی از جریانهای افراطی مانند جریان «تشیع لندنی» که از حمایت همهجانبه استکبار و استعمار برخوردارند، با اقدامات افراطی و تفرقهانگیز خود به دنبال تفرقه میان مسلمانان هستند و به مقدسات سایر مذاهب اهانت میکنند، اقدامی که باعث ریخته شدن خون شیعیان بسیاری در کشورهای عراق، سوریه، پاکستان و ... شده است.
این در حالی است که در سیره اهلبیت علیهمالسلام، بحث وحدت مسلمین به طور ملموس و واضح است که همواره مسلمانان را به دوری از اختلاف توصیه کرده و بر اتحاد مسلمین تأکید داشتهاند. به لحاظ شرایط سیاسی و اجتماعی متفاوتی که ائمه علیهمالسلام با آن مواجه بودند، تاکتیکها و روشهای آنان هم متفاوت بود و بر اساس موقعیتها و مصالح نظام، در پی ایجاد وحدت بودهاند و با محور قرار دادن مشترکات بین مسلمانان، در گفتار، رفتار و عمل، الگوی وحدت را ارائه دادند، تا به عنوان الگویی تمامعیار در همه زمینهها، پیروان ائمه علیهمالسلام از ایشان تأسی بجویند و سیره آن بزرگواران را سرلوحه زندگی اجتماعی خود قرار دهند.
به عنوان مثال حضرت علی علیهالسلام بعد از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله، شایستهترین فرد برای اداره امور جامعه اسلامی بودند و هیچ کس از نظر فضیلت، تقوا، شجاعت، جهاد در راه خدا و سایر صفات عالی انسانی، به پای آن حضرت نمیرسید؛ لذا این انتظار میرفت که پس از رحلت پیامبر صلیاللهعلیهوآله، امیرمؤمنان زمام حکومت را در دست بگیرد و رهبری مسلمین را تداوم بخشد، اما در مقام عمل چنین اتفاقی نیفتاد و بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله مسیر خلافت اسلامی منحرف گردید.
حضرت امیر علیهالسلام در این جریان بر سر دو راهی حساسی قرار گرفت؛ یا باید در برابر حکومت نامشروع قیام میکرد و حق خود را میگرفت و یا وضع موجود را تحمل کرده، به وحدت و اتحاد جامعه نوپای اسلامی میاندیشید و به حل مشکلات امت اسلامی و وظایف خود میپرداخت؛ شرایط سیاسی و اجتماعی آن روز، باعث شد تا امام گزینه دوم را انتخاب کند و به همین دلیل است که حضرت میفرمایند: «هنگامی که خداوند روح پیامبر صلیاللهعلیهوآله خود را قبض کرد، قریش با خودکامگی، خود را بر ما مقدم شمرده و ما را از حق خود بازداشت، ولی من دیدم که صبر و بردباری بر این کار، بهتر از ایجاد تفرقه میان مسلمانان و ریخته شدن خون آنان است».[1] بنابراین شیعیان باید با توجه به آموزههای ناب اسلامی و با تبعیت از سیره اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام، از هرگونه اقدامی که باعث تفرقه و اختلاف میان مسلمان شود، بپرهیزند.
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه ترجمه محمد دشتی، ص123.
افزودن نظر جدید