اختلاف بین مذاهب سبب کاهش جایگاه ارزشهای دینی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ارزشهای مذهبی در جوامع و ملل اسلامی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و مایه همبستگی مذاهب مختلف اسلامی، در برابر تهدیدهای خارجی بهشمار میروند. قدرتهای استکباری و دشمنان اسلام، با آگاهی از این مسئله، در پی سست کردن این ارزشهای معنوی در جوامع اسلامی هستند و تلاش میکنند با گسترش اندیشههای مخالف این ارزشها، آن را در ذهن مردم بهویژه نسل جوان مخدوش ساخته و اعتقاد به آن را از بین ببرند.
به عنوان مثال، قدرتهای استعمارگر امروزه با ابزار قدرتمند رسانه، سعی میکنند که اندیشههای مخالف و الگوهای نامناسب را به نسل جوان دیکته کنند و با ساختن الگوهای پوشالی برای جوانان و نوجوانان، دین و ارزشهای دینی را در زندگی جوانان از بین ببرند و نتیجه آن این است که مردم و نسل جوان، به تضاد فکری دچار میشوند. بدین ترتیب، جایگاه مذهب و دین بهعنوان راهنمای زندگی سعادت آفرین، در نظر مردم کاهش مییابد.
به همین دلیل است که زورمندان و قدرت طلبان تاریخ، همواره میخواهند با ایجاد شک و تردید، از همبستگی مذاهب و گروههای مختلف جلوگیری کنند و با تهمت و افترا، گستردگی حقیقت را اندک جلوه دهند و از نفوذ روشنایی وحدتبخش آن جلوگیری کنند. پس در این راه، ناچار به تهمتزنی و گزافهگویی خواهند پرداخت، تا جماعت مؤمنین را از یکدیگر جدا کنند و به گروه خویش نزدیک سازند. اگر هم در این راه موفق نشوند، میکوشند ارتباط مردم را با دین به میزان بسیار اندکی کاهش دهند، تا همبستگی و پایداری در راه عقیده از میان رخت بربندد.[1]
یکی از راههای تجربه شده استعمار در این زمینه که پیامدهای زیانباری برای مسلمانان داشته، تحریف ارزشهای معنوی و مذهبی جوامع اسلامی از سوی تاریخ نویسان است؛ به عنوان نمونه، «جرجی زیدان» تاریخنگار، داستاننویس و روزنامهنگار عربزبان لبنانی، در یکی از آثار خود به نام «تاریخ تمدن اسلام» در کنار بیان پیشرفتهای چشمگیر علمی و پیروزیهای نظامی، سیاسی و فرهنگی تمدن اسلامی، مسئله کتابسوزی یا آتشزدن کتابخانهها به دست مسلمانان را مطرح میکند و این رفتار را با فرهنگ دینی اسلام همسو میداند.[2] بدین ترتیب، دانشدوستی و جایگاه دانش در قلمروی معارف اسلامی را زیر سؤال میبرد و ارزش مادی و معنوی تمدن اسلام را در نظر مسلمانان پایین میآورد.
بنابراین باید گفت که وجود اختلاف بین مذاهب گوناگون با پیشینه تاریخی و دیدگاههای متفاوت در یک کشور را برای بهرهبرداری نظامهای استعماری از اختلافات ناچیز فراهم میسازد و دشمنان دین با دامن زدن به این اختلافهای کوچک، زمینههای اشتراک فکری مذاهب را کاهش میدهند؛ آنگاه این اختلاف فکری را به سوی خشونت و درگیری فیزیکی جهت میدهند.
پینوشت:
[1]. محمد علی جاویدان، در تحلیل استعمار فرهنگی، ص 27 و 2،. تهران، سازمان تبليغاتی همگام با انقلاب اسلامی وابسته به بنياد بعثت.
[2]. صادقی، غلامحسين، تشيع و تسنن: كاوشی در اشتراكها و افتراقها، ص104، قم، صدا و سيمای جمهوری اسلامی ايران، مركز پژوهشهای اسلامی.
افزودن نظر جدید