اتهامات بیاساس برقعی به شیعه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «سید ابوالفضل برقعی » شخصیتی که معتقد است قرآن قابلفهم و بینیاز از تفسیر و تأویل است، هنگامیکه به آیه 64 سوره آلعمران[1] میرسد، به تفسیر این آیه و سایر آیات میپردازد و مینویسد: «در اینجا سه چیز را پیشنهاد کرده: اول اینکه جز خدا را نپرستند. (برقعی در ادامه در نقد برخی از اعتقادات شیعه مینویسد) ... . متأسفانه ملت ما که امروزه نام اسلام بر خود گذاشتهاند با اینکه خداوند فرموده است غیر خدا را عبادت و پرستش نکنید، اینان(شیعیان) هر امام و یا مرشد و ملّائی را مورد کرنش خود قرار داده و در عبادات خود، آنان را میخوانند؛ چنانکه خدا را میخوانند».[2]
بیپایهترین اشکال در توسل، همین اشکال است که مخالفان مذهب حقه شیعه و افرادی همچون سید ابوالفضل برقعی به آن تمسک میجویند و ناجوانمردانه، به آیاتی که میگوید غیر خدا را عبادت نکنید، استناد میکنند و با خلط بین معنای عبادت و توسل، شیعیان را متهم به شرک میکنند؛ درحالیکه مسئله توسل، با عبادت فرق میکند. مسئله توسل امری مشروع است که هم خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است و هم در روایات مختلف بیان شده است.
از جمله آیات قرآن که در ردّ عقیده این افراد، میتوان به آن استدلال کرد، آیات مربوط به پسران خطاکار حضرت یعقوب علیهالسلام است، آنجا که میفرماید: «قَالُوا یَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا کُنَّا خَاطِئِینَ»؛ [3] «در آن حال، برادران یوسف عرضه داشتند: ای پدر! بر تقصیراتمان از خدا آمرزش طلب که ما خطایی بزرگ مرتکب شدهایم».
همچنین احمد حنبل، ترمذی و حاکم روایت کردهاند که مرد نابینایی به محضر پیامبر صلیاللهعلیهوآله مشرف شد و عرض کرد: «یا رسول الله! از خدا بخواه که بیناییام را برگرداند. پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: آیا نمیخواهی به همان حال رهایت کنم؟ (یعنی به آنچه خداوند برایت مقدر کرده، راضی نیستی؟) عرض کرد: یا رسول الله! نابینایی، من را دچار مشقت کرده است؛ پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمود: برو وضو بگیر؛ سپس دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن بگو: خداوندا! از تو میخواهم و به بارگاه تو رو آوردهام، با توسّل به پیامبر رحمت، محمد! من به پروردگارم رو آوردهام به واسطه تو که بیناییام را برگرداند. خداوندا! او را شفیع من قرار داده و خودم را نیز شفیعم قرار بده. خداوند هم در اثر توسل او به حضرت رسول الله صلیاللهعلیهوآله بینایی او را برگرداند».[5]
بنابراین باید گفت که توسل به اولیاءالله و صالحین امری است که هم در قرآن و هم در روایات به آن تصریح شده است و این اتهامات ناجوانمردانه به شیعه توسط برخی از افراد، یا از روی جهالت است و یا از روی عناد و دشمنی.
پینوشت:
[1]. «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا»؛ [آلعمران/64] «بگو: ای اهل کتاب! بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است، پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم و چیزی را با او شریک قرار ندهیم».
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج1، ص435.
[3]. سوره یوسف، آیه 97.
[4]. سوره اعراف، آیه 44.
[5]. حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج1، ص458، 700 و 707.«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ، وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ، يَا مُحَمَّدُ إِنِّي تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلَى رَبِّي فِي حَاجَتِي هَذِهِ فَتُقْضَى لِي، اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِيَّ وَشَفِّعْنِي فِيهِ»
افزودن نظر جدید