دونادون و پیامدهای اعتقادی آن در فرقه اهل حق

  • 1401/11/12 - 17:39
بنیان فکری آئین اهل حق را دونادون تشکیل می‌دهد؛ با این بیان که از ذات الهی، در جسم برخی افراد حلول شده و این ذات در میان انسان‌ها در چرخش است؛ پذیرش این باور پیامدهای اعتقادی از جمله نیازمندی و مکان‌مندی ذات الهی را به دنبال دارد.
اهل حق

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ فرقه اهل حق در موضوع معاد و زندگی پس از مرگ، معتقد به دونادون است. این عقیده پیامدهای متعددی، از جمله پیامدهای اعتقادی به دنبال داشته و بر اساس تفسیر و تعریفی که اهل حق از دونادون دارند، روح الهی در بشر حلول کرده و این روح از انسانی به انسان دیگر، بعد از مرگ منتقل می‌شود و در نگاه این فرقه، این چرخه و انتقال روح، غیر از تناسخ در هندوییسم است؛ زیرا در تناسخ هندویی، این چرخه نقل و انتقال نامحدود است، اما در دونادون، این چرخه تا هزار و یک مرحله ادامه دارد.[1]

از پیامدهای مهم دونادون در فرقه اهل حق، حلول ذات خداوند، در وجود بشر است. در کتاب نامه سرانجام که از مهم‌ترین کتب این فرقه است، حلول روح و تجلی ذات که همان دونادون و عوض کردن جامه باشد، چنین بیان شده است که «خداوند در ازل درون دری بود، سپس برای نخستین بار به صورت خاوندگار (خداوندگار) یا کردگار جهان مجسم شد و بار دوم به صورت امام علی (علیه‌السلام) ظاهر گشت.»
بر اساس این عقیده، فرقه اهل حق معتقدند که در ذات بشر، ذره‌ای از ذرات خدایی موجود است و ظهور روحانی حق در صورت جسمانی پاکان و برگزیدگان، همیشه در گردش است.[2]

اصطلاحاً به این ظهور ربانی خدا در صورت جسمانی بشر که همیشه نزد پاکان و برگزیدگان در گردش است، «گردش مظهر به مظهر» می‎‌‌گویند و اگر شخص کامل باشد، حق در او تجلی می‌‎کند و ممکن است به همان اندازه که حق و حقیقت در حضرت علی (علیه‎‌السلام) تجلی کرده است، در افراد دیگری نیز تجلی کند.
اهل حق در این باره معتقد به هفت جلوه متوالی بوده و می‌‎گویند هر بار خداوند (حق) با چندین تن از فرشتگان مقرب، به صورت اتحاد در جسدهای خاکی حلول کرده و بر این باور هستند که اولین تجلی کامل ذات خدا در انسان‌ها تجلی در حضرت علی (علیه‎‌السلام) بوده است و دومین تجلی تام را در سلطان اسحاق می‌دانند؛ به همین جهت حضرت علی و سلطان سحاک را برابر دانسته و می‌گویند: سلطان اسحاق مؤسس اهل حق، دون (مظهر) علی (علیه‌السلام) است.[3]

در کتاب مقدس فرقه اهل حق، یعنی دیوان گوره نیز در این رابطه چنین آمده است که روح خداوند اولین بار در کالبد حضرت آدم (علیه‌‎السلام) دمیده شد؛ سپس این روح در هر عصری در کالبد افراد خاص تجلی کرد. این تجلی ذات، همچنان در دوره‌های مختلف ادامه داشت، تا این‌که حضرت علی (علیه‌‎السلام) میزبان این ذات خدایی شد و سپس در ادوار دیگر، شاه خوشین و بابانائوس این میزبانی را عهده‌دار شدند تا عاقبت این ذات و روح خدایی به صورت حضرت سلطان اسحاق ظاهر شد.[4]

از نتایج باورمندی به دونادون، پذیرش حلول خداوند در جسم بشر است که پیامدهای منفی از جمله تجسیم و تشبیه خداوند داشته که این دو در خداوند راه ندارند و نمى‌توان گفت كه ذات خداوند در يك جزء از اجزاى جهان و یا فردی از افراد بشر حلول كرده است؛ زیرا مقتضای پذیرش این موضوع، محدود شدن خداوند و مکان‌مند شدن اوست و اين، مستلزم نيازمندی به غير است؛ بنابراين، آنچه از فرقه اهل حق نقل شده است که خداوند در جسم حضرت علی (علیه‎‌السلام) يا برخی بزرگان این فرقه حلول کرده است، مردود است.

پی‌نوشت:
[1]. القاصی، مجید، آئین یاری اندرز یاری رمز یاری، تهران، طهوری، 1362، ص7.
[2]. صفی زاده، صدیق، نامه سرانجام، هیرمند، 1375، ص190.
[3]. حسینی، سیدحسین، بررسی تحلیلی فرقه اهل حق، ذکری، ص280.
[4]. حسینی، سید محمد، دیوان گوره، باغ نی، کرمانشاه، ص5.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.