استدلال به غیرت عرب نسبت به زنان برای انکار حمله به فاطمه (س)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که در ایام فاطمیه توسط وهابیت و دشمنان شیعه در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی منتشر و در بین جوانان و نوجوانان شیعه منتشر میشود این است که عربها بيش از هر قوم و ملتى نسبت به زنان، غیور بودند و زير بار ننگ و عار نمىرفتند؛ تا جایی كه يك يهودى از قبيله بنى قينقاع را به خاطر اهانت به یک زن مسلمان كشتند و ... با اين وجود چگونه مىتوان پذيرفت كه عمر بن خطاب يک زن را، آن هم فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) جگر گوشه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را كتک زده باشد و مردم با غيرت عرب هيچ واكنشى از خود نشان نداده باشند.
در پاسخ به این سؤال باید گفت که اعرابی که از غیرت آنها تعریف و تمجید می شود و غیرت آنان را مانع کتک زدن دختران و زنان میدانند، در حادثه خونین سال ۶۱ هجری، ودر قضیه شهادت امام حسین (علیهالسلام) در سرزمین کربلا، دختران رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را با فجیعترین وضع کتک زدند. چرا در این واقعه غیرت اعراب مانع جسارت آنها به آل الله نشد. آیا کسانی که در محرم سال 61 هجری قمری در کربلا بر دختران و زنان اهل بیت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) تازیانه نواختند، عرب نبودند؟
وهابیتی که به دنبال تطهیر چهره و نحوه رفتار حمله کنندگان به خانه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) هستند باید بدانند که علمای اهل سنت گزارشات متعددی از آزار خلیفه دوم نسبت به زنان نقل کردهاند. برخی از عالمان اهل سنت، از جمله شمس الدین ذهبی در تاریخ الاسلام و محمد بن سعد در الطبقات الکبری نقل کردهاند: «پس از اینکه عمر از اسلام آوردن خواهرش اطلاع یافت، به خانه او رفت و شوهر او را مورد ضرب و شتم قرار داد؛ خواهرش برای دفاع از شوهرش مداخله کرد، عمر چنان با مشت بر صورت او کوبید که خون از تمام صورتش جاری شد.»(1)
همچنین از جناب سعید بن مسیب نقل شده است که گفت: «ابوبکر از دنیا رفت، عایشه به عزاداری و گریه پرداخت؛ عمر به درب خانه عایشه آمده و زنان را از گریه و عزاداری نهی کرد، ولی زنان گوش ندادند. عمر به هشام بن ولید دستور داد تا وارد خانه شود و خواهر ابوبکر را بیرون آورد، عایشه هنگامی که سخن عمر را شنید گفت: من بر خانهام از تو سزاوارترم؛ عمر به هشام گفت: به تو اجازه میدهم وارد خانه شوی، آنگاه هشام وارد خانه شد و ام فروه خواهر ابوبکر را بیرون آورد و عمر ضرباتی از تازیانهاش به او زد. ابن حجر این روایت را صحیح میداند؛ همچنین اسحاق بن راهویه به شکل دیگری نیز این قصه را نقل میکند و در آخرش میگوید: زنان را یکی پس از دیگری از خانه بیرون میآوردند و عمر آنان را تازیانه میزد.»(2)
نکته پایانی خطاب به شبهه کنندگان:
با توجه با روایات مذکور کسی که این چنین جسور است که حتی در محضر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) یا در حضور عایشه و همراهان او، زنان مسلمان را کتک میزند، آیا در زمانی که حکومت در دست اوست و چماق به دستانی همچون خالد بن ولید، مغیرة بن شعبه، قنفذ العدوی و ... او را همراهی میکنند، از کتک زدن به دختر پیامبر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) خودداری خواهد کرد؟!
پینوشت:
۱. ذهبی، شمس الدين محمد بن أحمد بن عثمان، تاريخ الإسلام ووفيات المشاهير والأعلام، ج۱، ص۱۷۴، تحقيق د. عمر عبد السلام تدمرى، نشر دار الكتاب العربی - لبنان/ بيروت، چاپ اول.
۲. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۲۰۸، محقق: إحسان عباس، دار صادر.
افزودن نظر جدید