قبح زدایی در عرفان های کاذب
سبک زندگی نادرست از ویژگی های عرفان های کاذب است. یک کار غلط و قبیح را به عنوان یک کار غیرقبیح معرفی می کنند و با استفاده از نشریات، رسانه و... باعث ترویج و در نهایت تلقین این مطلب می شوند. در دراز مدت این فعل قبیح به واسطه تکرار، قبح زدایی می شود.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ انسان ها سیستمی در درون خود دارند که به بعضی تفکرات و رفتارها واکنش منفی نشان می دهند و بالعکس به بعضی دیگر از بینش ها و رفتارها واکنش مثبت و نیکو نشان می دهند. اصطلاحاً به این نیروی سنجش و تشخیص، وُجدان می گویند. انسان ها اگر در زندگی روزمره خود کمی تأمل کنند، می بینند که نسبت به بعضی از سخنان و رفتارها میل و احساس خوب یا بدی دارند. مثلاً اگر کسی بدون یک دلیل موجه بر صورت کودکی یک سیلی بزند همه انسان ها این امر را مذموم می دانند و آن را قبیح می دانند. مگر اینکه آن شخص، مشکل ادراکی یا روانی داشته باشد که این امر را مذموم نداند. خداوند در قرآن کریم به این قوه سنجش اشاره کرده است: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا(شمس/8)پس(خداوند) پليدىها و پاكىهايش را به او(انسان) الهام كرد.»
متأسفانه می بینیم که در شبه معنویت های جدید جای خیر و شر عوض شده و آنچه موجب تقبیح است، تحسین می شود. پائولو کوئلیو یکی از مدعیان ارائه سبک زندگی معنوی جدید است که از طریق کتاب هایی که به نگارش در می آورد، سعی می کند سبک زندگی باطلی را ترویج کند و چون کتاب هایش تجدید چاپ بالایی دارند، این اثرگذاری بر مردم بیشتر می شود. کتاب های کوئلیو به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شده است و تعداد چاپ کتاب هایش به ده ها میلیون رسیده است. مثلا کوئلیو یک رفتار غلط و قبیح در حیطه حیا و عفت را زیر سؤال می برد و زشتی عمل نامشروع جنسی را پنهان می کند.
به عنوان مثال کوئلیو در رمان خود یک معاشقه و رابطه جنسی نامشروع را به تصویر می کشد و در انتها خانمی(ورونیکا) که یک طرف رابطه بوده است متوجه می شود شخص سومی ناظر این جریان بوده است و از زبان قهرمان داستان(ورونیکا) بیان می کند که احساس شرم و یا ترس نکرده است:«ورونیکا مشغول پوشیدن ژاکتش بود که حضور شخص سومی را در اتاق حس کرد. ماری(شخص سوم) آنجا بود. ورونیکا نمی دانست او چه وقت آمده یا چه چیزی شنیده و یا دیده و با این وجود احساس شرم یا ترس نکرد.»(1) انسان با فطرت صحیح و بینش سالم درک می کند که یک رابطه نامشروع جنسی چقدر قبیح است و اگر کسی از این جریان مطلع شود، احساس شرم و خجالت بر فرد عارض می شود.
رابطه جنسی بین دو فرد اگرمشروع هم باشد با حضور شخص سوم، حس شرم بر آنها عارض می شود، با اینکه کار خطایی هم نکرده اند؛ این حس شرم برخواسته از حیا است که قابل تحسین است. اما این ترویج باطل به اینجا ختم نمی شود بلکه نویسندگان دیگری نیز مذموم نبودن تماشای این چنین عملی را ترویج می کنند. شبه معنویت های دیگر، سخنرانان، فیلم های هالیوودی و بالیوودی و... هم این مورد را هم صدا ترویج می کنند. کم کم تکرار و تلقین باعث می شود یک امر باطل، از قبیح بودن خارج شود و باوری جازم بر این امر شکل بگیرد که بر درک وجدان غلبه کند یا حداقل ادراک آن را به شک و تردید بیندازد. مانند خود ارضایی که یک اختلال جنسی بود ولی در کتاب DSM 5 دیگر به عنوان اختلال ذکر نمی شود.(2) تماشاگری جنسی یک اختلال است ولی در فرهنگ غرب کم کم، این مورد در حال قبح زدایی است. لذا دور نیست که این مورد و سایر موارد را هم دیگر قبیح نشمارند. حتی مجامع علمی هم متاثر از این سبک زندگی غلط هستند، البته روش غیر الهی علم(ساینس )هم دخیل است.
مورد ذکر شده(عادی سازی تماشاگری جنسی) از باب مثال بود ولی انحرافات و آسیب هایی از این قبیل، در شبه معنویت های نوپدید بسیار زیاد است که سعی می کنند سبک زندگی غیر الهی و شیطانی را جایگزین سبک زندگی صحیح کنند.
پینوشت:
1.پائولو کوئلیو، ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد،ترجمه میترا میر شکار سیاهکل،انتشارات افراز، تهران، ص 153.
2. کتاب DSM یا راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders)، برجستهترین کتابی است که هر روان شناس و روان پزشکی با آن سر و کار دارد. DSM 5 تازهترین نگارش از این کتاب است که به دست انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) چاپ شده است. این کتاب بهترین راهنمای روان شناسان و روان پزشکان برای انجام فرآیند درمان اختلالات روانی است.
افزودن نظر جدید