ملی گرایان یهودی زمینه ساز تأسیس دولت صهیونیستی
ملی گرایان یهودی نظیر هرتصل زمینه ساز تأسیس دولت غاصب صهیونیستی در فلسطین شده اند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ ناسیونالیسم[1] یا ملی گرایی، محصول انقلاب كبیر فرانسه(۱۷۹۹–۱۷۸۹)[2] و یكی از آثار تمدن نوین غرب است. پس از انقلاب كبیر فرانسه، میل به وطن خواهی و آرمان های قومی در ملیت ها و اقلیت های دینی نظیر یهودیت افزایش یافت.
طلایه داران جنبش صهیونیسم سیاسی که نخستین بار در قرن 19 توسط تئودور هرتصل(1860-1904م) مطرح شد، در یهودیت به نام ملی گرایان معروفند. هدف اصلی آنان دستیابی به اهداف و آرمان صهیونیسم و تأسیس یک دولت ملی برای جامعه یهودیان در فلسطین بود.[3]
ملی گرایان یهودی مانند موسی هِس(1812- 1875) در کتاب رم و اورشلیم و هیرْش کالیشِر(1785- 1877) در دریشات صهیون مطرح کردند که تنها راه نجات یهودیت، اقامت یهودیان در سرزمین آباء و اجدادی خود است. هیرْش کالیشِر برای نخستین بار مطرح کرد که بازگشت یهودیان در فلسطین، نخستین گام به سوی عصر ظهور ماشیح است و این امر باید از سوی حکومت های علاقمند و کمک یهودیان ثروتمند انجام گیرد. از این رو او طرحی برای مهاجرنشین های یهودی پیشنهاد کرد که هم حمایت ملی گرایان یهودی پس از خود نظیر هرتصل را به دنبال داشت و هم توجه و علاقه اولیفانت و شافتسبری از صهیونیست های مسیحی را جلب کرد.[4]
سرانجام هرتصل مسئول فراهم کردن مقدمات تشکیل دولت در فلسطین شد. او و دیگر ملی گرایان یهودی معاصرش نقش راضی کردن یهودیان را برای بازگشت به فلسطین به عهده داشتند. آنان برای این کار به تشکیل «سازمان جهانی صهیونیست ها» اقدام کردند. از 1897 تا 1905م 7 کنفرانس صهیونیسم سیاسی در شهر بالِ سوئیس برگزار شده است. مأموریت این سازمان، که تا سال 1903 سالی یک بار و پس از آن دو سال یک بار برگزار می شد، تأسیس «دولت صهیونیست ها» برای رهایی همه یهودیان جهان بود و ریاست آن به هرتصل داده شد.[5]
بنابراین اندیشه صهیونیسم سیاسی را نمی توان حرکتی دینی و مذهبی در دل یهودیت دانست؛ زیرا مولودِ ملی گرایی یهودی است. خاستگاه و منشأ اصلی این اندیشه در تفکر نژادی یهودیت است که طلایه داران آن مانند هرتصل و دیگران، منکر خدا و بی اعتقاد به مذهب بودند و بر خلاف یهودیان سنتی، منتظر ماشیح نبوده و اعتقاد چندانی به ارض موعود نداشتند ولی هویت قومی- نژادی برای آنان اهمیت داشته است.[6]
همچنین صهیونیسم را نمی توان فرزند درد و رنج یهودیان دانست؛ بلكه اگر به یهودیان آزار و آسیبی نیز نمی رسید، باز هم تولد صهیونیسم بر پایه رشد ناسیونالیسم غربی اجتناب ناپذیر بود. هرتصل هم با بیان این كه «مسأله تشكیل حكومت یهودی بیش از آنكه مسأله ای مذهبی یا اجتماعی باشد، مسأله ای ملی است»، بر تأثیر فزاینده ملی گرایی در خلق صهیونیسم تأكید می ورزد. همچنین مارتین بوبر، یكی از بزرگ ترین منادیان یهود در قرن حاضر، بر ویژگی ناسیونالیستی صهیونیسم اشاره می كند. افزون بر این، آلبرت اینشتین از زیان های گسترش ناسیونالیسم بر یهود، بیمناك بود.[7]
این اعتقاد كه یهودیت در روح جمعی و گروهی، زبان و دشمن و سرزمین مشترك ریشه دارد، همواره میان یهودیان وجود داشته است ولی یهودیان در گذشته، قادر به بهره گیری از این عناصر برای خلق دولت یهود نبوده اند. سرانجام گروهی با تأكید بسیار بر عناصر ناسیونالیستی یهود، زمینه های ظهور صهیونیسم و تأسیس دولت یهودی را فراهم آوردند. البته ظهور لیبرالیسم كه میل به آزادی و برابری را شدت می بخشد در بهبود وضع عمومی، اجتماعی و سیاسی یهود و ظهور ناسیونالیسم یهودی(صهیونیسم) تأثیر بسزایی داشته است.[8]
پی نوشت:
[1]. Nationalism
[2]. «انقلاب فرانسه» از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
[3]. Rafael Medoff and Chaim I. Waxman, The A to Z of Zionism, The Scarecrow Press, Inc., Lanham, 2009, p. 161; Anita Wolff "Zionism" in Encyclopedia Concise Britannica, London, 2006, p. 2110- 2111
[4]. ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفه ایران، 1385، ص 372- 374؛ جولیوس کرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1377، ص 165- 167
[5]. یورى ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسى، تهران: امیر كبیر، 1353، ص 14- 15
[6]. محمد ماضی، سیاست و دیانت در اسرائیل، ترجمه سید غلامرضا تهامی، تهران: سنا، 1381، ص 115
[7]. آلاسدایر درایسدل و جرالد اچ بلیك، جغرافیاى سیاسى خاورمیانه و شمال آفریقا، ترجمه دُرّه میرحیدر، دفتر مطالعات سیاسى و بین المللى، تهران، 1370، ص 21
[8]. یورى ایوانف، صهیونیسم، ص 70؛ روژه گارودى، تاریخ یك ارتداد، اسطوره هاى بنیان گذار سیاست اسرائیل، ترجمه مجید شریف، تهران: رسا، 1375، ص 62- 67
افزودن نظر جدید