مفهوم سنتی و رایج صهیونیسم در یهود

  • 1400/10/20 - 12:51
مفهوم «صهیونیسم» در سنت دینی یهود ریشه دارد و به این معناست که برای آخرین بار، شخصی از نسل حضرت داوود(ع) دولت یهودی- مسیحایی خود را در آخرالزمان در تپه صهیون برقرار می ‌کند و و یهودیان را به سرزمین موعود وارد می کند.
معنای سنتی صهیونیسم

مفهوم «صهیونیسم» و باور به آن در یهودیت معنایی متفاوت با نگرش صهیونیست ها دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از پرسش‌ هایی که در مباحث مربوط به صهیونیست ها مطرح می شود و در اینجا به آن پاسخ می دهیم آن است که آیا مفهوم صهیونیسم در خود آیین یهودیت ریشه دارد و اگر دارد به چه معناست؟ 
هر چند اصطلاح «صهیونیسم»[1] توسط ناتان بیرن‌بام[2] در سال 1892 وضع شد[3] اما پیش از این تاریخ در سنت دینی یهود چنین مفهومی‏ وجود داشته است.[4] در ذیل به طور خلاصه به دوره هایی اشاره می‌ شود که در ایجاد این مفهوم و باور در یهودیت نخستین نقش داشتند.
بنی ‌اسرائیل تقریباً از حدود سال 1400ق.م تا سال 70 میلادی در سرزمین فلسطین سکونت داشتند و در این مدت، فراز و فرودهای زیادی را پشت ‌سر گذاشتند. 
آنان گاهی در اوج عظمت بودند، نظیر دوران حضرت داوود(علیه‌السلام) که مرکزیت حکومت و تخت سلطنتی او بر فراز کوه «صهیون» قرار داشت و یا دوران حضرت سلیمان(علیه‌السلام) که معبد بزرگ اورشلیم را در طول هفت سال بنا کرد. گاهی در نهایت رنج بودند، مانند سال ‌های پس از 586ق.م که با حمله نبوکدنصِّر، پادشاه بابِل به اورشلیم و تخریب معبد بزرگ آن، یهودیان استقلال سیاسی را از دست داده و به تبعید و اسارت رفتند(اسارت بابلی)، ولی با فتح بابل در سال 538ق.م به دست کوروش هخامنشی، به یهودیان اجازه داده شد به سرزمین خود بازگردند. آنان پس از بازگشت، معبد سلیمان را در سال 516ق.م بازسازی کردند.[5] 
آن‌چه که در دوران رنج و سختی ایمان یهودیان را تقویت می کرد و آنان را به زندگی امیدوار می کرد، پیش‌گویی های انبیاء بود. اشعیا تبعید به بابل(اشعیا، 39: 6) و بازگشت به سرزمین اورشلیم توسط کوروش را پیش‌گویی کرده بود.(اشعیا، 44: 28)
اورشلیم در سال 332ق.م از سلطه ایران خارج و به دست اسکندر مقدونی، جزئی از امپراطوری قدرتمند یونانی شد. از این زمان، فرهنگ و آداب یونانی در میان یهودیان شیوع پیدا کرد. در حدود سال 168 ق‌م، به دستور آنتیوخس و به دست سلوکی های سوریه ای، معبد اورشلیم تبدیل به معبد یونانی شد و مجسمه زئوس، خدای یونانی، در آن‌جا نصب و یهودیان مجبور به پرستش بت ها شدند. یهودای مکابی و چهار برادرش(سلسله مکابیان) که به فرهنگ دین یهود پایبند بودند، در مقابل سلوکی های یونانی‌ قیام کردند و پیروز شدند. غلبه و آزادی سیاسی یهودیان بر یونانیان، هشتاد سال یعنی از 143 تا 63 ق‌.م طول کشید، تا این‌که در سال 63ق‌.م اورشلیم به تصرف و سلطه رومیان درآمد. در همین زمان که یهودیت به لحاظ سیاسی متزلزل و تحت حاکمیت رومیان بود، اندیشه ظهور ماشیح(مسیحا) که یهودیان را از درد و رنج رها کند، قوت گرفت. حضرت عیسی(علیه‌السلام) هم در همین دوران متولد شد.[6] 
در این دوران یهودیان با حکومت رومیان مخالفت کرده و در سال 66ق.م دست به شورش و قیام زدند. این شورش‌ها ادامه‌داشت تا این‌که وِسپاسیان، از سرداران نِرون، قیصر روم، در سال 66م مأمور می ‌شود یهودیان را قتل عام و معبد اورشلیم را برای بار دوم ویران کند. با مرگ نرون، وسپاسیان امپراطور شد و فرزندش تیتوس در 70م اورشلیم را ویران کرد. دوره آوارگی بزرگ یهودیان از آن سال شروع و یهودیان در سراسر عالم پراکنده شدند.
نتیجه‌ اینکه بار نخست حضرت موسی بنی‌اسرائیل را از اسارت و ستم فرعون به سمت سرزمین موعود هدایت کرد.[7] بار دوم کوروش یهودیان را به ارض موعود برگرداند. یهودیان از سال 70م تا کنون در انتظار ظهور ماشیح هستند تا دولت مسیحایی خود را در سرزمین صهیون برای بار سوم در آخر الزمان برپا کند و یهودیان را به سرزمین موعود وارد کند.[8] 
بنابراین «صهیونیسم» در مفهوم سنتی به این باور یهود اشاره دارد که شخصی از نسل پادشاه داوود دولت یهودی- مسیحایی خود را در آخرالزمان در تپه صهیون(اورشلیم) برقرار می‌کند. آنان معتقدند قبل از ماشیح نباید به سرزمین موعود برویم، بلکه ماشیح پس از به دست گرفتن امور، نخست شهر مقدس اورشلیم و معبد آن را که به خاطر گناهان خراب شد، از نو بنا می ‌کند و سپس آوارگان اسرائیل را که بخاطر گناهان در نقاط مختلف جهان به غربت رفتند، جمع‌آوری می‌کند. حتی علمای یهود بر این نظرند که استقلال سیاسی نیز در دوران ماشیح است. سموئیل از حکمای تلمودی قدیم معتقد بود: «تفاوت عصر مسیحا با زمان حاضر آزادی سیاسی آن خواهد بود.»[9] 
از این رو سفارش شده است برای رهایی از بدبختی ها و مشقت ها باید در همان مکان های تبعید منتظر بمانیم و خدمت دولت ها کنیم تا ماشیح بیاید که در دوران او دیگر ملت اسرائیل زیر دست هیچ دولت بیگانه ‌ای نخواهد بود. همین امر در واقع اطاعت از خداوند به حساب می‌آید.[10] علاوه‌براین شیوه بازگشت به سرزمین موعود را نیز خداوند تعیین می‌کند و این کار به دست بشر انجام‌پذیر نیست.[11] از این رو یهودیت حاخامی ارتدوکسی(سنت ‌گرا) تلاش جنبش های صهیونیستی برای بازگشت دسته ‌جمعی به فلسطین را نوعی بدعت و حرام می‌ داند.[12]

پی‌نوشت:
[1]. Zionism
[2]. Nathan Birnbaum
[3]. استیون سایزر، صهیونیسم مسیحی نقشة راه به سوی آرمگدون، ترجمة حمید بخشنده و قدسیه جوانمرد، قم: طه، 1386، ص 36
[4]. مجید صفاتاج، دانشنامه صهیونیسم و اسرائیل، تهران: آروَن، 1388، ج 4، ص 843
[5]. ایزیدور اپستاین، یهودیت، بررسی تاریخی، ترجمة بهزاد سالکی، تهران: موسسه حکمت و فلسفة ایران، 1385، ص 32- 36 و 92- 94؛ ساموئل شولتز، عهد عتیق سخن می‌گوید، ترجمة مهرداد فاتحی، بي‌جا: آموزشگاه كتاب مقدس، بی‌تا، ص 210- 227
[6]. مری‌جو ویور، درآمدی به مسیحیت، ترجمة حسن قنبری، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1381، ص 62- 63
[7]. اپستاین، همان، ص10 و 32
[8]. عبد الوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه لواء رودباری، تهران: وزارت اور خارجه، 1374، دیباچه: ص هشت
[9]. جولیوس کرینستون، انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمة حسین توفیقی، قم: دانشگاه ادیان و مذاهب، 1377، ص 67
[10]. المسیری، همان، ص 46؛ آبراهام كهن، گنجينه‏اي از تلمود، ترجمه امير فريدون گرگاني؛ تهران: زیبا، 1350، ص 352 و 360- 361؛ 
[11]. صبری جریس، تاریخ الصهیونیة، الجزء الاول، التسلل الصهیونی الی فلسطین، بیروت، مرکز الابحاث، منظمة التحریر الفلسطینیه، 1977، ص 72
[12]. Shlomo Avineri, the Making of Modern Zionism: The intellectual origins of the jewish state, London, Weienfeld and Nicolson, 1981, p. 147

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.