حربه های صوفیه برای جذب افراد
هر فرقه و مسلکی محکم ماندن عقاید پیروان خود و نیز جذب افراد جدید به جمع پیروان خود روشهای مختلف جذب دارند و فرقه صوفیه گنابادی نیز به طبع دارای شگردهایی در این زمینه است که به چند نمونه در حد وسع اشاره می شود.
اول اینکه این سلسله (نعمت اللهی گنابادی) نیز مانند دیگر فرقه های متصوفه خود را فرقه ناجیه می داند و داعیه این را دارند که تنها راهی که از اسلام واقعی مانده آنها هستند. سیر سلوک حقیقی را مختص خود دانسته و بقیه مسلمانان همه راه را به خطا رفته اند . اگر قرار است فردی به مرحله از مراحل معنوی برسد فقط از راه و مسیر آنها باید برسد در نتیجه اگر شخصی به راه های دیگر و عقاید دیگر فرقه ها چنگ زند به انحراف کشیده می شود و به حقیقت و اصل معنویت دست نمی یابد بنابر این تنها راه وصل به لقاء الله را صوفیه معرفی می کنند. اما سوال ما این است که بزرگترین فرد این سلسله که قطب است و بعد از او به مراتب مجاز نماز ها چرا واصل الی الله نیستند و دچار گناهان کبیره فاحش می شوند؟ پس ادعای شما با راهی که میرود یکی نیست و اینکه یا راه شما غلط و دروغ است یا اینکه شما صوفی نیستید و از اصل صوفیه دور هستید.
دومین حربه صوفیه برای جذب افراد تهمت دروغین صوفی و درویش بودن به بزرگان از فقهاء و علما جهان تشیع مانند حضرت امام خمینی (ره) ، حضرت علامه طباطبائی (ره) ، حضرت آیت الله سید علی آقا قاضی (ره) ، حتی تهمت بسیار آشکار به حضرت علامه حسن زاده آملی (مد ظله العالی) و دیگر بزرگان جهان تشیع مانند شهید اول و شهید ثانی که عقاید و مرام این عزیزان زمین تا آسمان با این فرقه تفاوت دارد و پیشتر نیز متذکر شدیم که دلیل بر این مدعی خود را بعضی سخنان این بزرگان که برای افرادی که در باب عرفان و فلسفه اسلامی اطلاعی ندارد ممکن است دو پهلو باشد قرار می دهند. که نتوانند منظور آن بزرگان را به صورت صحیح متوجه شوند تا فرقه و مرام خود را منظور آن بزرگان جلوه دهند. البته بسیاری از ادعاهای دراویش فقط صرف ادعا می باشد و هیچگاه دلیل صحیحی علمی برای مدعای خود بیان نکرده اند .
سومین راه برای جذب افراد ارائه اسلام حد اقلی و مسامحه انگاری در مسائل دینی است بدین شیوه که مسائل دینی را برای افراد سست ایمان حلال شمرده و به صرف حفظ ایشان حاضرند اسلام را قربانی کنند تا بتوانند افراد مورد نظر را جذب نمایند.
چهارمین شیوه اعطای کمکهای مالی بعنوان قرض به افراد گرفتار است که البته این کار در اصل و اساس کار پسندیده و خوبی است اما اگر به طمع جذب افراد به ایشان مبلغی را قرض داد و نیت شومی برای این افراد داشت اهمیت این کار زیر سوال رفته و دیگر کمک محسوب نمی شود و بیشتر میتوان به این کار کلاه برداری و کشیدن نقشه برای این افراد ساده و البته گرفتار نام گذارد. و باید متذکر شد که منبع مالی این نوع کمکها عشریه است که سران تصوف بر خلاف شرع آنرا از دراویش اخذ کرده اند و دیگر کمکهای دولتهای غربی خصوصا روباه پیر که پایه گذار اصلی چنین فرقه هایی ایست، توسط دراویش غرب نشین و به کمک همین منابع مالی گرفتن نبض بازار هر شهر در دست خود است و بدین وسیله اقدام به جذب افراد ساده بعنوان کارگر و ... می کنند. اما مردمی که از نیت سوء ایشان اطلاعی ندارند و نمی دانند که صوفیه برای ایشان چه دامی پهن کرده است کمک های ایشان را به راحتی قبول کرده و خود را در اختیار ایشان قرار می دهند و وقتی چشم باز می کنند که دیگر دیر است و راه بازگشت ندارند مانند آن بنده خدایی که به خانقاهی در تهران برای انتقام گیری در جریان آزار و اذیت همسر و دخترش حمله انتهاری کرد و امثال آن.
نکته آخر اینکه اگر این افراد درویش هستند ای کاش به معنی درویش هم توجه میکردند و خود را با درویشی سازگار می نمودند اما این آرزو آرزویی محال و دست نیافتنی است چرا که دراویش بر خلاف ادعای خود اقدام به مال اندوزی نموده و از طرفی خود را درویش می نامند و به پیروان خود توصیه می کنند گرد مسایل مالی نروند و اگر ما تهمت میزنیم چرا اکثر خانقاه های رنگارنگ و پر خرج ایشان به نام فردی از افراد فرقه شان است؟ مگر ما مسجد را به نام فرد می زنیم؟
و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
افزودن نظر جدید