رجال کشّی و عبدالله بن سبأ
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مفتیهای وهابی با استناد به کتاب رجال مرحوم کشی عالم مشهور شیعه ادعا میکنند، علمای شیعه وجود عبدالله بن سبأ را قبول دارند و کشته شدن او را به دست امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) میدانند. آنان معتقدند، شیعه به دست عبدالله بن سبأ ایجاد شد و او در زمان عثمان به مدینه آمد و با ایجاد یک گروه از شورشیان، عثمان را به قتل رساندند.[1]
در حقیقت وهابیون ادعا میکنند، شیعیان وجود عبدالله بن سبأ را انکار میکنند و این انکار در حالی است که علمای قدیم شیعه، وی را شخصیتی واقعی میدانستند. وهابیون میگویند: «شیخ طوسی محقق کتاب اختیار معرفة الرجال در این باره مینویسد: «عبدالله بن سبأ ادعای نبوت میکرد و خیال میکرد امیرالمؤمنین علی خداست! این خبر به گوش علی رسید و او ابن سبأ را فراخواند و گفت آیا حقیقت دارد؛ تو چنین گفتهای؟ گفت: بلی! تو خدا هستی و من هم پیامبر هستم! حضرت علی (علیهالسلام) گفت وای بر تو! توبه کن؛ بدان شیطان سوارت شده است. سپس او را توبه داد، اما او توبه نکرد. لذا حضرت علی (علیهالسلام) او را با آتش سوزاند! و گفت شیطان او را فریب داده بود و به او این سخنان را آموزش داده بود.»[2]
همچنین وهابیون ادعا میکنند، بعضی از مورخین، عبدالله بن سبأ را پایهگذار فرقهای به نام سبائیه میدانند و بزرگانی همچون ابوذر غفاری، عمار بن یاسر، عبدالرحمن بن عدیس، صعصعة بن صوحان، محمد حنفیه، محمد بن ابیبکر، مالک اشتر را از افراد این فرقه ساختگی شمردهاند.[3]
در حقیقت هدف آنان از ذکر این شبهه، اثبات وجود شخصیتی به نام عبدالله بن سبأ به عنوان پایه گذار مذهب شیعه است.
اما در پاسخ به این شبهه چند نکته بیان میشود:
نکته اول:
ائمه معصومین (علیهمالسلام) عبدالله بن سبأ را فردی خائن و منحرف معرفی کردهاند. از نظر آن بزرگواران، برای شخصیت عبد الله بن سبأ هیچ ارزش و اعتباری در بین خاندان رسالت نیست و علمای شیعه نیز به تبعیت از اهل بیت (علیهمالسلام) عبدالله بن سبأ را فردی خائن و کافر میدانند.
امام زین العابدین (علیهالسلام) میفرمایند: «نزد من یادی از عبدالله بن سبأ شد كه تمام موهای بدنم راست شد. او ادعای امر عظیمی کرد و خداوند او را لعنت كند. به خدا سوگند! علی (علیهالسلام) بنده صالح خدا و برادر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) بود و به سبب اطاعت خدا و رسولش به كرامت رسید.»[4]
همچنین از امام صادق (علیهالسلام) روایت شده كه ایشان فرمودند: «خداوند عبدالله بن سبأ را لعنت كند. او ادعای ربوبیت در حق امیرالمؤمنین (علیهالسلام) کرد. به خدا سوگند! امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بنده مطیع خدا بود.»[5]
با بیان روایاتی که ذکر شد، چگونه ممکن است مذهب تشیع به دست او ساخته شده باشد، ولی از همان روز اول، ائمه اطهار (علیهمالسلام) و شیعیان او را مورد لعن خود قرار داده باشند؟!
اگر جایگاهی در بین شیعیان داشت، حداقل باید علمای سلف شیعه او را مورد تمجید قرار داده باشند، اما در روایات مذکور، شیخ طوسی در معرفة الرجال، احادیث لعن اهل بیت (علیهمالسلام) در مورد او را ذکر کرده است.
نکته دوم:
ایجاد تشیع به وسیله عبدالله بن سبأ، ساخته و پرداخته ذهن علمای اهل سنت است. اولین نفری که به او پرداخته، طبری مورخ مشهور اهل سنت است.[6] اگر در منابع اهل سنت پیرامون عبدالله بن سبأ بررسی شود، کسانی همانند ابن کثیر و یا ابن اثیر از طبری نقل قول کردهاند.
نکته سوم:
راویان روایت عبدالله بن سبأ که در کتاب تاریخ طبری اسامی آنان ذکر شده است، همه آن افراد ضعیف یا مجهول هستند. در تاریخ طبری راویان این روایت به شرح ذیل هستند: 1. سری؛ 2. شعیب؛ 3. سیف بن عمر؛ 4. عطیه؛ 5. یزید فقعسی. به عنوان نمونه به بررسی سیف بن عمر میپردازیم. ذهبی در کتاب تاریخ الاسلام به شرح حال او پرداخته است. او بعد از جمعآوری نظرات علمای رجال اهل سنت در مورد سیف بن عمر، به نقل قول علما پرداخته و مینویسد: «یحیی بن معین میگوید: حدیث سیف بن عمر ضعیف و سست است و ابوحاتم او را متروک الحدیث دانسته و ابوداود میگوید: چیزی برای او نیست و ابن حبان او را متهم به زندقه میکند و همچنین نسائی او را ضعیف میداند و عباس بن یحیی او را ضعیف میشمرد. حاکم نیشابوری نیز او را ضعیف معرفی کرده است.»[7]
در نهایت، ذهبی در مورد او مینویسد: «همه دانشمندان و علمای اسلام، اجماع و اتفاق دارند که حدیثش متروک است.»[8]
با آنچه گفته شد، مشخص میشود سیف بن عمر به عنوان یکی از راویان این روایت، شخصی مجهول و متروک الحدیث بوده و در نتیجه این روایت در تاریخ طبری ضعیف و فاقد اعتبار است و نزد علما بیارزش است.
پینوشت:
[1]. علی ربانی گلپایگانی، درآمدی بر شیعه شناسی، قم، مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385ش، ص64.
[2]. شیخ طوسی، رجال کشی، مؤسسة آل البیت (ع)-قم 1363هـ، ج1، ص323. «ان عبد اللّه بن سبأ ... یأتیه و یلقى فی روعه ذلك.»
[3]. درآمدی بر شیعه شناسی، ص 64 – 65.
[4]. رجال کشی، ج1، ص324. «لعن اللّه من كذب علینا... الا بطاعته للّه.»
[5]. رجال کشی، ج1، ص324. «لعن اللّه عبد اللّه بن سبا ... نبرأ الى اللّه منهم.»
[6]. طبری، تاریخ الطبری، بیروت- دارالتراث، ج4، ص340. «عن شعیب، عَنْ سَیفٍ ...»
[7]. ذهبی، تاریخ الإسلام، دار الغرب الإسلامی، ج4، ص641. «سَیفُ بْنُ عُمَرَ التَّمِیمِی ...كَانَ یضَعُ الْحَدِیثَ.»
[8]. ذهبی، المغنی فی الضعفاء، ج1، ص292.
محمدجواد مهریار
افزودن نظر جدید