نقد نظریه توسل برقعی
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سید ابوالفضل برقعی، از روحانیون معاصر است که عمده اندیشه وی، ترکیبی از قرآن بسندگی و نفی عقاید شیعی است. وی در نیمه اول عمرش، مطالبی را همسو با تفکرات شیعه مینوشت، اما به نظر میرسد ترجمه تلخیص کتاب «منهاج السنة النبویة فى نقض کلام الشیعة و القدریه» از ابن تیمیه که حاوی انتقادات شدید به شیعه و متعصبانه خواندن اعتقادات آن است، موجب شد تا در سن 53 سالگی، مدعی شود در شیعه، خرافات زیادی وجود دارد که خلاف متون دینی است و باید با این خرافات مبارزه کرد.
از آن به بعد، وی تا آخر عمرش، نقدهای فراوانی علیه آموزههای مختلف شیعه مطرح کرد که برخی از این آثار، توسط عربستان سعودی، منتشر شده و برای ترویج آثار وی، هزینههای قابل توجهی صورت پذیرفت.[1]
از جمله عقاید شیعه که برقعی به نقد آن پرداخته، مسئله توسل به اهل بیت است. وی با مشرک دانستن شیعیان، ادله و نظرات شیعه پیرامون توسل به اهل بیت را خرافات و غیر قابل پذیرش میداند، زیرا خداوند را والاتر از آن میداند که افرادی را در افعالش، شریک گرداند.
برقعی با استناد به آیه «وَ إِذا رَأَى الَّذینَ أَشْرَکُوا شُرَکاءَهُمْ قالُوا رَبَّنا هَٰؤُلَاءِ شُرَکاُ نَا الَّذینَ کُنَّا نَدْعُوا مِنْ دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکاذِبُون [نحل/68] و چون مشرکان شریکان خود را مشاهده کنند، گویند: بارالها! اینانند که ما به جای تو پرستش میکردیم (آنها را که ما را فریب دادند به جای ما مجازات کن)، شریکان جواب دهند که شما البته دروغ میگویید (ما هرگز شما را به پرستش خود نخواندیم)» توسل را شرک دانسته و مقصود از شرکایی را که در این آیات ذکر شده است، اولیاء خدا و بزرگان میداند که در روز قیامت، متوسلان و خوانندگان خود را دروغگو میدانند.[2]
در مورد این آیه باید گفت که اگر منظور برقعی آن است که همه مفسران تأکید دارند منظور از شرکاء، اولیاء الهی هستند که به آنها توسل میشود، با اندکی تأمل در آرای مفسران فریقین، قابل نقض است. زیرا
فخر رازی در تفسیر این آیه مینویسد: «مراد از شرکاء بتها و شیاطین هستند.» [3] آلوسی در تفسیر این آیه میگوید: «که مراد از شرکاء، انسانها و فرشتگان هستند.» [4] مغنیه نیز در تفسیر این آیه میگوید: «هر چیزی است که در نظر مشرکان، همسان با خداوند در نظرگرفته شود.» [5] شیخ طوسی میفرماید: «منظور از شراکت در این آیه آن است که مشرکان، سهمی را در اموال خود برای آن موجودات در نظر میگرفتند.» [6]
در آموزه های قرآنی قید "من دونک" نسبت به خداوند، یک بار در سوره فرقان و قید "من دون الله" با توجه به ارتباط موضوعی، بالغ بر 70 بار در قرآن آمده است که با تتبع در مفهوم یکایک آنها این نکته به دست میآید که هرگونه توجه و یاری خواستن از موجودی مستقل از خداوند، حرام و ناتمام خواهد بود. اما خطاب قرار دادن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و حضرت علی (علیهالسلام) و سایر ائمه برای استمداد و یاری گرفتن از آنها در برآورده شدن حاجات و رسیدن به مقصود بندگان نزد خداوند است و دلالتی بر بینیازی و کفایت مستقل اهل بیت (علیهمالسلام) ندارد.
همچنین باید گفته شود که هیچیک از شیعیان، قائل به عبادت و پرستش اهل بیت نیستند و معنای عبادت، کاملاً با معنای توسل و شفاعت متفاوت است. به عبارت دیگر، کفار بتها را عبادت میکردند و میگفتند اینها شفیعان ما نزد خدا هستند، اما شیعیان خدا را عبادت میکنند و اهل بیت را شفیع میدانند. همچنین اهل بیت، مصداق اولیاء الله هستند که از جانب خداوند به عنوان شفیعان مورد قبول معرفی شدهاند و مصداق "من دونه" که به معنی مستقل و بدون اذن است، نیستند. در طول تاریخ اسلام، هیچکس به اندازه اهل بیت به توحید دعوت نکرده است. بنابراین نمیتوان اهل بیت را با بتها یکسان دانست و عمل شیعیان را مانند عمل مشرکان معرفی کرد.
پینوشت:
[1]. تحلیل و نقد دلایل ابوالفضل برقعی درباره قرآن بسندگی در هدایت بشر، پژوهشنامه مذاهب اسلامی، ش5 ، ص444- 15.
[2]. برقعی، ابوالفضل، تابشی از قرآن، ج3، ص187.
[3]. فخر رازى، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، چاپ نهم، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج20، ص256.
[4]. آلوسى، سید محمود، روح المعانى فى تفسیر القرآن العظیم، ج7، ص444.
[5]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، تهران، دار الكتب الإسلامیه، ج4، ص542.
[6]. طوسى، محمد بن حسن، التبیان فى تفسیر القرآن، تحقیق: احمد قصیر عاملى، بیروت، دار احیاء التراث العربى، ج6، ص416.
افزودن نظر جدید