انجمنی ها در مسیر خلاف وحدت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کشورهای استعمارگر و سلطه طلبی مثل انگلیس، آمریکا و رژیم صهیونیستی، همواره ثابت کردند که وحدت مسلمانان، به ضرر منافعشان بوده است. در کنار تلاش این نظامها، گروهی از شیعیان در کنار گروهی از اهل تسنن نیز، به اختلاف افکنی و دمیدن بر آتش نزاع و اختلاف روی آوردهاند. متأسفانه اعضای انجمن حجتیه نیز در سالهای اخیر، همسو با جریان شیعه انگلیسی، در جهت خلاف وحدت جهان اسلام حرکت کردهاند.
اگرچه با تعطیلی ظاهری انجمن حجتیه در سال 1362، به نظر میرسید، نام این تشکیلات از ادبیات سیاسی جامعه حذف گردد، اما برای آگاهان به مسائل سیاسی مسلم بود که تلاشهای این گروه در جهت نیل به اهدافش، آشکار و پنهان ادامه مییابد. چنان که در یکی از گزارشهای مرتبط میخوانیم: «در زمستان 1381، انتشار خبر فعالیتهای تفرقه افکنانه انجمن حجتیه در مناطق سنی نشین کشور، بحث درباره ماهیت این تشکیلات را بار دیگر نقل محافل سیاسی جامعه ما کرد و نام انجمن را دوباره بر سر زبانها انداخت... این موج تبلیغاتی، با تحریکات متعصبان اهلسنت علیه شیعیان همراه شده و فضای عمومی در مناطق سنی نشین را به گونهای رقم زده است که طیف لائیک و سکولار اهلسنت نیز به گرایشهای ضدشیعی پیوستهاند».[1]
امروزه، یکی از جهات و شاخصههایی که انجمنیها را از مردم متمایز کرده، مخالفت با وحدت مسلمانان است. افرادِ با تفکر انجمنی درصدد هستند با طرح مسائل اختلاف برانگیز، وحدت موجود در کشور را از بین برده و به نوعی، اختلاف افکنی و دشمن تراشی کنند. نفرت پراکنی بین مذاهب اسلامی که انجمنیها همسو با جریان موسوم به شیعه انگلیسی، به بدترین شکل انجام میدهند.
رفتارهای جاهلانه که موجب اختلاف و حتی بهانهای برای ریختن خون شماری از شیعیان در جای جای جهان میشود، تلاش برخی انجمنیها، دین داران عامی و مداحان بیسواد در بزرگداشت و جشن نهم ربیع است. این افراد مدعی وجود روایتی هستند که به رفع قلم از شیعیان در شب و روز این مناسبت داشته و لذا به بدترین سخنان و زشتترین دشنامها مبادرت میورزند.[2]
همچنین بخش سنتی انجمن حجتیه، در راستای فعالیتهای ضد وحدت، با فعالیت وحدت ستیز در شبکههای مجازی، اقدام به ارسال نشریات و جزوات تحریک کننده، از تهران و خراسان به مناطق اهلسنت، گامهای قابل توجه برداشته است. هرچند که این گرایش در انجمن حجتیه عام نیست، اما بسیاری از اعضای آن، به صورت سیستماتیک در زمره آتش افروزان اختلاف و نزاع میان شیعه و سنّی هستند.[3]
اما در بررسی و نقد این رویکرد انجمن حجتیه، لازم است تا نکاتی را یادآور شویم:
اول: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا... [آل عمران/64]؛ بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم». با این حال، مگر میشود خدای تعالی ما را در مواجهه با ادیان توحیدی غیراسلام، به وحدت و تکیه بر نکات مشترک فراخواند، اما خواستار اختلاف درونی میان مسلمانان شود؟! اختلافی که لازمهاش نقض بنیان مرصوص قرآنی و سیرهی پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) در مواجهه با مخالفین است.
لذا منطقی است که انتظار داشت مذاهب اسلامی، با نگاهی ایجابی و فزاینده، وحدت را ملاک قرار دهند. البته این بدان معنا نیست که گروههای اسلامی دست از استدلال و بحث بردارند، بلکه نباید این تبادل نظرات به فضایی خصمانه و درگیری تبدیل گردد؛ چنان که قرآن کریم میفرماید: «ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ۖ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ ۖ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ [نحل/125]؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هرکسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است».
دوم: در کنار توطئه عوامل خارجی، جهالت و کج فهمی برخی مسلمانان، از موانع ایجاد وحدت میان مذاهب اسلامی است؛ آسیبی که رهبر انقلاب درباره آن میفرماید: «نمىخواهیم بگوییم اختلاف شیعه و سنى همیشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخیل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از کجفهمیها دخالت داشته؛ لیکن وقتى استعمار وارد شد، از این سلاح حداکثر استفاده را کرد».[4]
کسانى که نادانسته، از روى غفلت و گاهى از روى تعصبهاى کور و بیجا، چه سنّى و چه شیعه، به مقدسات یکدیگر توهین میکنند، نمیفهمند چه میکنند. بهترین وسیله براى دشمن همینها هستند؛ بهترین ابزار در دست دشمن همینها هستند؛ این خط قرمز است.[5]
سوم: انجمنیهایی که به اسم دفاع از مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و مذهب شیعه، به تفرقه افکنی میان مسلمانان، خصوصاً مردم مسلمان کشورمان میپردازند، پاسخ دهند که با این روش، تا کنون چند نفر را اهل سنت را به مذهب شیعه درآوردهاند؟! آیا ولایتیهای بدون ولایت و حجتیهای بیحجت، با لعن و نفرین دستاورد بیشتری برای مذهب شیعه داشتند یا مکتب وحدتی امام خمینی که یکی از پیروانش شیخ ابراهیم زکزاکی در نیجریه، بیست میلیون نفر را به مذهب شیعه درآورد؟![6]
پینوشت:
[1]. سید ضیاءالدین علیانسب و سلمان علوی نیک، جریان شناسی انجمن حجتیه، قم: وثوق، 1388، ص 175.
[2]. آرش رجبی، نقد و بررسی انجمن حجتیه، تهران: کانون اندیشه جوان، 1395، صص 177-174.
[3]. ر.ک: متین حمیدی، روشنا: فصلنامه تخصصی فرق و ادیان، عنوان مقاله: بهائیت در جمهوری اسلامی ایران، سال یازدهم، تابستان 1400، ص 39.
[4]. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در هماندیشى علماى شیعه و اهل تسنن 1385/10/25.
[5]. بیانات در دیدار مردم سقز 1388/2/29.
[6]. خبرگزاری تسنیم، تیتر مقاله: شیخ زکزاکی 20 میلیون نفر را در نیجریه شیعه کرد، مورخ: 6 بهمن 1394.
افزودن نظر جدید