انجام سند 2030 افتخار شخص رئیس جمهور!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حسن روحانی بعد از پیروزی در انتخابات، در جمع طرفداران خود بعد از متلک گویی و افترا بستن به رقیبان، به یک نکته قابل تامل راجع به سند 2030 اشاره کرد: «من از هر چیزی بگذرم از 2030 نخواهم گذشت و تا پایان دولت دوازدهم آن را دنبال خواهم کرد.» این در حالی است که مخالفان سند 2030 معتقدند، غربیها به راحتی و بدون خرج کردن ریالی از جیب خود، به دنبال پیاده سازی آموزههای تعلیم و تربیت غربی، با بودجه خود ایرانیها در ایران هستند.
در این خصوص سوالاتی مطرح است که ذهن را درگیر میکند و آنها عبارتند از:
1- آیا دولت تدبیر و امید برای پیاده سازی امثال سند 2030 منتخب مردم شد؟
2- آیا مردم نسبت به تعلیم و تربیت اسلامی اعتراض داشتند که جناب رئیس جمهور این اندازه تاکید بر اجرای سند 2030 میکند؟ مگر دولت در رفع سایر مشکلات، از جمله مشکلات اقتصادی موفق عمل کرده بود؟
3- آیا آموزههای اسلامی قدرت تولید فکر و عمل در راستای رشد تعلیم و تربیت انسانها را ندارد، که آقای روحانی به دنبال اجرایی کردن سند 2030 است؟
از اینها گذشته، سند 2030 دارای اشکالات جدی و متعددی است که به برخی اشاره میشود.
1- سند 2030 با نص قانون اساسی در تعارض است
از آنجایی که این سند نوعی حکمرانی جهانی به ریاست سازمان ملل است، بنابراین آسیب جدی به استقلال مدیریتی، اقتصادی و سیاسی کشور وارد می کند، که با نص قانون اساسی در تعارض است.
2- تنافی سند 2030 با مفاهیم انقلاب اسلامی
مفهوم الگوی اسلامی پیشرفت بر اساس ارزشهای اسلامی و نیازهای بومی کشور تدوین شده است، که به عنوان سند بالادستی باید مورد پیگیری جدی مسئولان مربوطه باشد. ولی توسعه پایدار که در سند 2030، نسبت به آن تاکید شده است، نوعی حکمرانی جهانی است، که نه تنها ایران، بلکه تمام کشورهای که دارای زیست بوم بومی هستند، را با مشکلات زیادی مواجه خواهد کرد.
3- سند 2030 مبتنی بر مبانی لیبرالیستی است
اصولاً سند 2030 مبتنی بر مبانی لیبرالیستی است. واژههای به ظاهر زیبایی در آن استفاده شده است، اما در حقیقت با آموزهها و ارزشهای اسلامی تنافی محسوسی دارد. سوال جدی که در اینجا مطرح میشود اینکه، آیا مباحثی چون عدالت، زن و خانواده مبتنی بر مبانی لیبرالیستی با مبانی اسلامی تفاوت دارد یا نه؟
4- مفاهیم سند 2030 علاوه بر اشکالات منطقی، قابلیت تفاسیر متعدد را دارد.
مفاهیم سند، دارای اشکالات منطقی بوده و عمدتا هم قابلیت برداشتهای متفاوت را دارد. حال سوال اصلی این است، تفسیر مفاهیم سند 2030 به دست چه کسی هست؟ آیا جز کسانی که حاکمیت بر 2030 دارند؟ مثل سازمان ملل، و سایر کشورهایی که دارای هژمونی فکری و اقتصادی در جهان هستند.
5- تضعیف روحیه انقلابی
از آنجایی که سند 2030 در راستای ترویج و گسترش اهداف نظام سلطه تهیه و تدوین شده است، بنابراین اجرای آن انفعال را به دنبال داشته و این با روحیه انقلابی کشور ما در تضاد کامل قرار دارد.
با اندک مطالعه این سند میتوان دریافت که سند 2030 صرفاً تغییر واژگانی در راستای منافع نظام سلطه است. این یک حقیقت به دست آمده از واقعیت تاریخی تمدن غرب است و هر کس منکر این تفسیر شود، تاریخ را انکار کرده است. در حقیقت سند 2030، سند پایدار نیست. بلکه سند پایِ دار است. یعنی کاری میکند که ملتها کاملا تسلیم شده و همانند یک ربات خواستههای نظام سلطه را انجام دهند.[1]
پینوشت
[1]. خبرگزاری فارس، 99/7/24.
افزودن نظر جدید