تضاد دیدگاه حلاج با آیات و روایات در مورد فرعون
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ درحالیکه در قرآن از فرعون به شخصی عصیانگر و ظالم تعبیر شده و آیات قرآن در جهنمی بودن فرعون صراحت کامل دارند، ولی متصوفه جایگاه ویژهای برای فرعون قائل هستند. سران تصوف در کمال تعجب از فرعون بهعنوان استاد خود و از اولیاء الهی یاد میکنند. حلاج ازجمله صوفیانی است که بهشدت از فرعون دفاع میکند و فرعون و حتی شیطان را استاد خود میداند و میگوید: «صاحب من و استاد من، ابلیس و فرعون است. به آتش بترسانیدند ابلیس را از دعوی بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی بازنگشت و به وسایط مقرّ نشد، لیکن گفت: آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِـهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ؛ و نبینی که الله سبحانه و تعالی معارضه با جبرئیل کرد درشان او!؟ گفت چرا دهانش پر رمل [1] کردی و مرا اگر بکشند یا بیاویزند یا دست و پای ببرند، از دعوی خود باز نگردم. سجود ملائکه سجود مساعدت بود، جحود ابلیس از طول مشاهدت بود. فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود ادعای ربوبیت نمود»! [2]
البته ادعای حلاج با صریح آیات و روایات در تضاد است و تنها ادعایی بیشت نیست. چراکه اولاً آیات قرآن هیچ دلالتی بر ایمان فرعون ندارد، بلکه صراحت در کفر و جهنمی بودن آن دارد. چنانچه خداوند متعال در قرآن میفرماید: «یقْدُمُ قَوْمَهُ یوْمَ الْقِیمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ [هود / 98] روز قیامت، او در پیشاپیش قومش خواهد بود و (بهجای چشمههای زلال بهشت) آنها را وارد آتش میکند! و چه بد آبشخوری است (آتش)، که بر آن وارد میشوند». یا در آیه دیگر میفرماید: «فَقَالَ أَنَا رَبُّکمُ الْأَعْلی [نازعات / 24] من پروردگار برتر شما هستم!» فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَکاَلَ الاَْخِرَةِ وَ الْأُولی [نازعات / 25] ازاینرو خداوند او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار ساخت».
ثانیاً این ادعای فرعون که خداوند، جبرئیل را بهخاطر اینکه خاک در دهان فرعون ریخته است توبیخ و سرزنش کرده است دروغی بیش نیست، زیرا روایات شیعه خلاف این ادعا را میرساند. چنانچه علی بن ابراهیم در تفسیر خود به سندش از امام صادق [علیهالسّلام] روایت کرده که: «جبرئیل هرگاه بر پیغمبر نازل میگشت افسرده و غمگین بود، و پیوسته از روزی که خدای تعالی فرعون را هلاک کرده بود محزون و غمناک بود تا وقتیکه از جانب خدای سبحان مأمور شد این آیه را نازل کند خوشحال و مسرور بر پیغمبر نازل شد، حضرت بدو فرمود: ای حبیب من جبرئیل تاکنون هر وقت بر من نازل میشدی محزون بودی و اکنون خوشحالی؟ عرض کرد: آریای محمد همینکه خداوند فرعون را غرق کرد وی گفت: «آمنت انه لا اله الا الذی آمنت به بنوا اسرائیل...» و بدین ترتیب به خدا ایمان آورد، ولی من در آنوقت مشت گلی را برداشته و به دهانش افکندم و بدو گفتم: «آلآن و قد عصیت قبل و کنت من المفسدین...» ولی پس از اینکه این کار را کردم و این جمله را بدو گفتم ترسیدم که مبادا رحمت حق او را در آن حال فراگرفته باشد و مرا بهخاطر این کاری که کردم معذب فرماید، ولی اکنونکه مأمور شدم این آیه را بر تو نازل کنم و همان سخنی را که گفته بودم بهصورت آیهای بر تو فرود آورم خاطرم آسوده شد و دانستم که سخن من مورد رضایت پروردگار متعال بوده است». [3] این سخن حلاج انحراف و کج روی در تصوف را ثابت میکند، چراکه دفاع از فرعون و تطهیر و تقدیس او دقیقاً مخالف سخن خداوند متعال در قرآن کریم و همچنین مخالف نظر اهلبیت (علیهم السلام) است.
پینوشت:
[1]. خاک و سنگ ریزه
[2]. الطوامیس ص 51
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان، نشر فراهانی، تهران، ج ۵، ص ۲۲۳
افزودن نظر جدید