تابنده: تصوف فطرت است!

  • 1400/01/19 - 11:50
آیا تصوف فطرت است و یا بدعت؟! بدعت در لغت به معنی نوآور و یا نوآورده می‌باشد و در اصطلاح دانش کلام و علوم دینی پدید آوردن رسم و آیین و باور تازه در دین است. رسم و آیین و باوری که ریشه در قرآن و سنت پیامبر (صلّی اللَّه عليه و آله) و ائمه (علیهم السلام) ندارد و پس از زمان پیامبر(صلّی اللَّه عليه و آله) و یاران وی پدیدار گشته است.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب - نور علی تابنده قطب سابق دراویش فرقه گنابادیه تصوف را از فطرت انسان دانسته است! فطرت نوعی خاص از آفرینش‌ و راهنمای انسان به سوی خدا است. «انسان فطرت دارد» به این معنی است که انسان مانند لوح سفید یا خمیر شکل یافته‌ای، به دنیا نمی‌آید بلکه از آغاز بینش‌ها و گرایش‌های خدادادی خاصی را به همراه دارد که انتخاب‌ها و افعال او را در طول زندگی جهت می‌دهد و منظور از «فطری بودن توحید» این است که انسان نسبت‌ به تعالیم انبیاء، لااقتضاء و خنثی نیست، بلکه در سرشت انسان، فطرت و تقاضایی است که بعثت انبیا پاسخگوی آن است و پیامبران الهی چیزی را عرضه داشته‌اند که بشر طبق سرشت ‌خود در جست و جوی آن است.

با این تعاریف آیا تصوف فطرت است و یا بدعت؟!
بدعت در لغت به معنی نوآور و یا نوآورده می‌باشد و در اصطلاح دانش کلام و علوم دینی پدید آوردن رسم و آیین و باور تازه در دین است. رسم و آیین و باوری که ریشه در قرآن و سنت پیامبر (صلّی اللَّه عليه و آله) و ائمه (علیهم السلام) ندارد و پس از زمان پیامبر(صلّی اللَّه عليه و آله) و یاران وی پدیدار گشته است.
صوفیه برای نظام دادن به تشکیلات خانقاهی و فرقه‌ای ناگزیر به نوآوری‌هائی شده‌اند، چنانکه شهید مطهری می‌نویسد: «بالاخص آنجا که جنبه فرقه‌ای پیدا می‌کند بدعت‌ها و انحرافات زیادی می‌توان یافت که با کتاب الله و سنت معتبر وفق نمی‌دهد»[1] این گونه نوآوری‌ها که بدعت محسوب می‌شوند توانسته غیر اتباع فرقه را جذب کند و موجب سرگرمی اتباع فرقه هم باشد.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب رساله‌ی «اعتقادات» مي‌نويسد: «جماعتى از مردم عصر ما به نام «صوفيه» بدعت‌هائى اختراع كرده و آن را مسلك خود قرار داده و گوشه‏‌گيرى و رهبانيت را شعار خود ساخته‌‏اند، تا به نظر خود بدان وسيله خدا را عبادت كنند! با اينكه پيغمبر از رهبانيت و گوشه‌‏گيرى از خلق نهى فرمود و دستور داد كه مسلمانان بايد ازدواج كنند و با مردم معاشرت نمايند و در اجتماعات مسلمين حاضر شوند، با مؤمنين نشست و برخاست كنند، و يكديگر را براه خير و صلاح و اعمال نيك هدايت كنند. احكام خدا و مسائل دينى بياموزند و به ديگران ياد دهند. عيادت بيماران بنمايند و تشييع جنازه و ملاقات مؤمنين و سعى در انجام حوائج آنها داشته باشند. امر به معروف و نهى از منكر بنمايند و حدود الهى را جارى سازند و احكام خدا را منتشر كنند، در حالى كه رهبانيتى كه صوفيه اختراع ‏كرده‌‏اند مستلزم ترك تمام اين واجبات و مستحبات است! بعلاوه صوفيه در اين رهبانيت (گوشه‏‌گيرى و خانقاه‌‏نشينى) عبادت‌هاى ساختگى پديد آورده‌‏اند. از جمله اين عبادات ساختگی ذكر خفی است كه نزد آنها عمل خاصي است و با هيئت مخصوصي معمول ميدارند. نه آيه‏اي و نه روايتي در باره اين ذكر خفي از شرع مطهر وارد نشده و در هيچ كتابي هم پيدا نميشود كه البته اين خود بدون هيچگونه شك و ترديدی بدعت است و پيغمبر (صلّی اللَّه عليه و آله) فرمود: كلّ بدعة ضلالة و كلّ ضلالة سبيلها الي النّار. يعني: هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی راهش به طرف جهنم است. از جمله آن بدعتها «ذكر جلي» است كه در آن حالت با اشعار و نعره الاغ آواز ميخوانند، و عربده مي‌كشند، و اين را عبادت خدا ميدانند و عقيده دارند كه جز اين دو ذكر و بدعت‌ها، خدا عبادت ديگري ندارد، و بدين‌گونه تمام واجبات و مستحبات و نوافل را ترك می‌كنند، و هر گاه نماز می‌خوانند مثل مرغی كه پی در پی منقار به زمين می‌زند، با عجله و شتاب قناعت می‌كنند، و اگر ترس از علماء نبود، حتي اين نوع نماز خواندن را هم به كلي ترك مي‌كردند! صوفيه (لعنهم اللَّه) تنها به اين بدعت‌ها اكتفا نكرده‏اند، بلكه اصول دين را نيز تغيير داده‏اند، و قائل به وحدت وجود شده‏اند. معناي وحدت وجود كه در اين زمان مشهور است و از مشايخ آنها شنيده مي‏‌شود كفر است و نيز صوفيه عقيده‌‏مند به جبر و سقوط عبادات و غير اينها از عقائد فاسد و سخيف هستند.»
پس ای برادران من! دين و ايمان خود را از فريب‌های اين شياطين و دغل‌بازی آنها حفظ نماييد، و از خدعه و نيرنگ ساختگی آنها كه دل‌های مردم نادان بدان متمايل می‌گردد، پرهيز كنيد!

پی‌‌نوشت:
[1]. شهید مرتضی مطهری، آشنائی با علوم اسلامی، نشرصدرا، 1374 ج 2 ص 93

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.