حقیقت ایمان در منظر فریقین، معتزله، اشاعره، امامیه، خوارج، مرجئه
کلمه ایمان در حقیقت عبارت از تصدیق به قلب و اقرار به زبان است که در نتیجه آن عمل صورت میپذیرد؛ گناهان باعث وزر و وبال مسلمان است، ولی او را از دایره ایمان خارج نمیکند؛ بنابراین مؤمن یا مؤمن خالص است و یا فاسق، و فاسق مسلمان است، و در صورت بخشیده نشدن گناهش، عذابش را تحمل میکند، اما کافر نیست؛ یکی از اختلافات دربارهی حقیقت ایمان به گفته مورخین، به زمان پیدایش اعتزال مربوط میشود، به دورانی که هجوم خوارج بر حاکمان اموی و تمام کسانیکه آنها را در جنگهایشان با این حکّام یاری نمیدادند، لذا مدعی بودند که میان کفر و اسلام هیچ فاصلهای نیست و هر کس اظهار اسلام کند و به آنچه اسلام آورده، عمل نکند، کافر است؛ فلذا با شعار تکفیر، مخالفان خود را از سر راه برمیداشتند، بدون آنکه ایمان را در خود و یا طرف مقابل خود در نظر بگیرند. به هر تقدیر آراء و نظرات فرق و مذاهب اسلامی در زمینهی ایمان در نهایت اختلاف است.
اشاعره و فقیهان آن را عبارت میدانند از تصدیق پیامبر اکرم در آنچه از جانب خداوند آورده است اجمالاً و تفصیلاً، محدثان بر این تعریف عمل به ارکان را اضافه کردهاند.[1] خوارج، ایمان را عمل به آن چیزی میدانند که پیامبراکرم از جانب خداوند آورده است؛ خواه واجبات باشد یا مستحبات.[2] اما معتزله ایمان را تصدیق و اقرار و عمل به آن میدانند، لذا مسلمان دارای صفت ایمان نمیشود، مگر اینکه خصال مذکور در او گرد آمده باشد؛ از اینرو آنان گنهکاران را مؤمن نمیشمارند، زیرا ایمان، تصدیق و عمل است و همچنین او را کافر نمیدانند، زیرا شهادتین را اقرار کرده...[3]
مرجئه عقیده داشتند که ایمان عبارت است از اقرار زبانی و تصدیق قلبی، در نتیجه ایمان از وجود این دو تشکیل میشود و اسلام و ایمان لازمهی یکدیگرند.[4] و از همین جهت برخی از تاریخنویسان، ابوحنیفه، پیشوای حنفیان را از مرجئه میدانستند، چرا که ابوحنیفه گفته است: «اگر کسی بمیرد در حالیکه خداوند و صفات او را بشناسد، و او را یکتا و بیشریک و مانند بداند، لیکن این را به زبان اقرار نکند، کافر مرده و اهل دوزخ است و مومن، زمانی مومن است که آنچه را شناخته به زبان آورد و به آن ایمان داشته باشد.»[5] و از همین جهت ابوحنیفه معتقد است که: «ایمان کم یا زیاد نمیشود، و توصیف ایمان به هر یک از این دو بیمورد است، لیکن تفاوتی که وجود دارد در به جا آوردن طاعات و ترک محرمات است و به همین جهت است که میان مردم تفاوت و برتری به وجود میآید، لیکن از نظر ایمان هیچ کس را بر دیگری مزیت و برتری نیست.»[6]
پینوشت:
[1]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص307.
[2]. همان، ص307.
[3]. ابوحنیفه، شیخ محمد ابوزهره، دار الفکر، بیروت، لبنان، ص147. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. شیعه در برابر معتزله و اشاعره، هاشم معروف الحسنی، آستان قدس رضوی، مشهد، ایران، ص307.
[5]. همان، ص308.
[6]. ابوحنیفه، شیخ محمد ابوزهره، دارالفکر، بیروت، لبنان، ص171. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید