حکم قصاص در بهائیت چیست؟

  • 1397/05/25 - 20:21
عبدالبهاء، با حکم الهی قصاص به مخالفت پرداخته و حق قصاص را از متعدی‌علیه و ولی‌دم ساقط دانسته است. این در حالیست که اولاً: قانون قصاص به عنوان عاملی بازدارنده، ضامن امنیت جامعه، اجرای عدالت و جایگزین انتقام کور است. ثانیاً: پیامبرخوانده‌ی بهائیت، صراحتاً از حکم قصاص نفس در برابر نفس و حتی قصاص نفس در برابر خانه سخن گفته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ قصاص به معنای حق «پیگیری نمودن اثر جنایت، به گونه‌ای که قصاص کننده همان جنایتی که جانی بر او وارده ساخته را بر او وارد نماید»[1]، یکی از احکام کیفری در اسلام می‌باشد که خداوند در قرآن کریم، آن را مایه حیات جامعه دانسته است: «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [بقره/179]؛ و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خِرد! شاید شما تقوا پیشه کنید».
اما عبدالبهاء، به مخالفت با این حکم الهی پرداخته و حق قصاص را از متعدی‌علیه و ولی‌دم ساقط دانسته است: «اگر نفسی به نفسی ظلمی کند ستمی کند تعدّی کند و آن شخص مقابله بالمثل نماید این انتقام است و این مذموم است... بلکه باید بالعکس مقابله کند، «عفو» کند، بلکه اگر ممکن شود اعانتی (: کمکی) به متعدّی (: قاتل) نماید. این نوع سزاوار انسان است به جهت اینکه از برای او از انتقام چه ثمری حاصل. هر دو عمل یکی است. اگر مذموم است هر دو مذموم است».[2] اما در نقد این ادعای عبدالبهاء می‌گوییم:
اولاً: بر خلاف ادعای عبدالبهاء، مبنی بر وحدت عمل قاتل با قصاص کننده؛ اگر افراد اجتماع قطعاً بدانند که در صورت ارتکاب جنایت قصاص می‌شوند، از ترس آن جرئت بر جنایت نکرده و تا حد زیادی امنیت جامعه تضمین خواهد شد. لذا اسلام قانون قصاص را به عنوان عاملی بازدارنده و ضامن امنیت جامعه و اجرای عدالت، به جای انتقام کور تشریع کرد و آن را از رفتاری بی محاکمه، به حوزه‌ی قضاوت کشاند تا هم از بی‌بند و باری و ارتکاب جنایت در جامعه جلوگیری شود و هم ظلمی بیش از مقدار تعدی، به جانی وارد نگردد.
ثانیاً: عبدالبهاء در حالی با تأثیرپذیری از جوامع ضداسلامی، به مخالفت عملی با این حکم الهی پرداخته که پیامبرخوانده‌ی بهائیت، صراحتاً از حکم قصاص نفس در برابر نفس و حتی قصاص نفس در برابر خانه سخن گفته است: «مَن آَحرَقَ بیتاً مُتِعَمِدَاً فَاحرِقوه و مَن قُتِلَ نَفسَاً عامِدَاً فاقتُلوهُ [3]؛ کسی که از روی عمد، خانه‌ی دیگری را بسوزاند، او را بسوزانید و کسی که از روی عمد شخصی را به قتل رسانده، او را بکشید».

پی‌نوشت:
[1]. محمدحسن نجفی، جواهرالکلام، تحقیق: عباس قوچانی، بیروت:  دار الاحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ج 42، ص 7.
[2]. عباس افندی، مفاوضات، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1920 م، ص 187.
[3]. حسینعلی‌نوری، اقدس، بمبئی: چاپ ناصری، 1314 ق، ص 18.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.