برتری جاهلان بهائی بر عالمان غیربهائی!

  • 1397/03/20 - 16:21
اولین آموزه‌ای که عبدالبهاء به پیامبرخوانده‌ی بهائیت منتسب می‌کند، لزوم جستجوی حقیقت و انتخابی آگاهانه نسبت به اعتقادات است. این ادعا درحالیست که می‌بایست از عبدالبهاء پرسید، کسی که میزان علم را تصدیق کورکورانه‌ی خود دانسته و روی‌گردانی عالمانه‌ی از خود را جهل مطلق برشمرده، چگونه می‌تواند منادی انتخاب آگاهانه‌ی نوع عقیده باشد؟!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اولین و مهم‌ترین آموزه‌ای که عبدالبهاء به پیامبرخوانده‌ی بهائیت منتسب می‌کند، لزوم جستجوی حقیقت و انتخابی آزادانه و آگاهانه نسبت به اعتقادات فردی است؛ همچنان که عبدالبهاء مدعی شده است: «اول اساس بهاءالله تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس از تقالیدی که از آباء و اجداد، موروث مانده، منزه و مقدس گردند».[1]
اما انتساب چنین تعلیمی به پیامبرخوانده‌ی بهائیت در حالیست که وی، با جستجوی آگاهانه‌ی حقیقت مخالف بوده و ملاک حقیقت را تنها ایمان به خود معرفی کرده است. لذا بر مبنای حسینعلی نوری، بزرگ‌ترین عالمان و دانایان روزگار، اگر به تصدیق کورکورانه‌ی او نپردازند، جاهل‌اند و جاهل‌ترین افراد روزگار که به او ایمان آورند، عالم به شمار می‌آیند؛ همچنان که وی بی‌پرده گفته است:«اگر کسی در یوم ظهور حق، ادراک فیض لقاء و معرفت مظاهر حق را ننماید، آیا صدق عالم بر او می‌شود اگرچه هزار سنه (: سال) تحصیل کرده باشد و جمیع علوم محدوده‌ی ظاهریه را أخذ نموده باشد؟ و این بالبدیهه معلوم است که تصدیق علم در حق او نمی‌شود ولکن اگر نفسی حرفی از علم ندیده باشد و به این شرافت کبری فائز شود، البته او از علمای ربانی محسوب است؛ زیرا به غایت قصوای و نهایت و منتهی آن فائز گشته».[2]
بنابراین چگونه کسی که میزان علم را تصدیق کورکورانه‌ی خود دانسته و روی‌گردانی عالمانه‌ی از خود را جهل مطلق برشمرده، می‌تواند منادی انتخاب آگاهانه‌ی نوع عقیده باشد؟!

پی‌نوشت:
[1]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1985 م، ص 17.
[2]. حسینعلی نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار بهائی به زبان فارسی و عربی، 1998 م، چاپ اول، ص 96.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.