هفتاد هزار خانوار فراری از طاعون
یکی از شبهاتی که برخی بسیار به آن دامن میزنند و در فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای، به آن میپردازند موضوع «رجعت» است. این شبهه حتی در معتبرترین کتابهای آنان همچون کتاب موسوم به «صحیح مسلم» از قرنها پیش ریشه داشته است؛ تا جایی که حتی اگر یک راوی هر چند هم موثق باشد، اما چون قائل به اعتقاد شیعه در موضوع «رجعت» بوده، علمای جرح و تعدیل آنان، او را به همین دلیل از کار میانداختند و تضعیف میکردند: ابوغسّان گوید: «از جریر شنیدم که گفت: با جابر بن یزید جعفی ملاقات کردم، ولی چون او به «رجعت» ایمان دارد، روایتی از او نقل نمیکنم.»[1] این در حالی است که همو درباره جابر بن یزید جعفی به صراحت میگوید: «از جابر شنیدم که گفت: هفتاد هزار حدیث نزد من است که همه آنها را جعفر بن محمدالصادق (علیهالسّلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نقل کرده است.»[2]
که در پاسخ میگوییم یکی از دلایل صحت و امکان رجعت در این امت، داستان هفتاد هزار خانوار فراری از طاعون است که دچار مرگ ناگهانی شدند و سپس با دعای حزقیل، سومین وصی حضرت موسی، زنده شدند. خداوند، در قرآن کریم داستان را اینگونه نقل میکند: «أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَي النَّاسِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا يَشْکُرُونَ.[بقره/243] آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانههای خود فرار کردند؟ و آنان، هزارها نفر بودند (که به بهانه بیماری طاعون، از شرکت در میدان جهاد خودداری نمودند). خداوند به آنها گفت: بمیرید! (و به همان بیماری، که آن را بهانه قرار داده بودند، مردند.) سپس خدا آنها را زنده کرد (و ماجرای زندگی آنها را درس عبرتی برای آیندگان قرار داد.) خداوند نسبت به بندگان خود احسان میکند، ولی بیشتر مردم، شکر (او را) بهجا نمیآورند.»
گویند: اینان هفتاد هزار خانوار بودند که از ترس مرگ، بیماری طاعون را بهانه قرار دادند، در جهاد شرکت نجستند و از خانههایشان بیرون شدند. آنگاه در راه، مرگ همگی فرارسید و به دست سومین وصی حضرت موسی (علیهالسّلام) زنده شدند و اینان گروهی از بنیاسرائیل بودند. مرحوم طبرسی در تفسیر مجمعالبیان در این باره میگوید: «اینان، کسانی از قوم بنیاسرائیل بودند که از ترس طاعون فرار کردند. حسن گفته، آنها از جهادی که بر آنها واجب بود، فرار کرده بودند.»[3]
پینوشت:
[1]. «حدّثنا أبوغسّان محمّد بن عمرو الرّازیّ سمعت جریرا یقول لقیت جابر بن یزید الجعفیّ... .» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 20.
[2]. «سمعت جابرا یقول عندی سبعون ألف حدیث عن أبی جعفر عن النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) کلّها.» صحیح مسلم، مسلم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 1، ص 15.
[3]. «هؤلاء «الّذین خرجوا من دیارهم» قیل: هم من قوم بنی إسرائیل، فرّوا من طاعون وقع بأرضهم، عن الحسن. قیل: فرّوا من الجهاد، و قد کتب علیهم.» مجمع البیان، شیخ طبرسی، الأعلمی للمطبوعات، بیروت، ج 2، ص 132.
افزودن نظر جدید