حدود اختیارات مرشد و قطب

  • 1391/11/11 - 01:05
صوفيان حق هيچ گونه چون و چرا در برابر دستورات قطب را ندارند و کوچک ترين مقاومتي در برابر آنها در حقيقت "ارتداد" محسوب مي شود؛ و شايد عنوان "سر سپرده" نيز به همين مناسبت گفته مي شود؛ يعني همه چيز خود را به يک بار در طبق اخلاص گذارده و در اختيار قطب و مرشد قرار مي دهند و سر به آستانش مي سپارند
 مرشد و قطب

صوفيان رهبر خود را قطب مي نامند؛ و معمولاً اين عنوان را به کسي مي دهند که به عقيده آنان در مسير سير و سلوک استغناي کامل پيدا کرده باشد و محتاج به راهنما و رهبر نيست.
اقطاب از نظر صوفيه اختيارات فوق العاده وسيعي دارند، تا آنجا که نويسنده "استوار نامه"، کيوان قزويني ملقب به منصور عليشاه که زماني خود از بزرگان صوفيه بوده است، مي نويسد:
حدود ادعاي قطب ده ماده است :

اول:
آنکه من داراي همان باطن ولايت هستم که خاتم الانبيا (ص) داشت و به نيروي آن تاسيس احکام تصوف را نمود! الا آنکه او موسس بود و من مروج و مدير و نگهبانم!

دوم:
اينکه ميتوانم عده اي را تکميل کنم به طوري که روح قبايح را در تن آنها بميرانم يا از تن آنها بيرون کرده ، به تن ديگران بيندازم.

سوم:
آنکه من از قيود طبع و نفس آزادم .

چهارم:
 آنکه همه معاملات و عبادات مريدان بايد به اجازه من باشد.

پنجم:
هر اسم را که من به مريدان تلقين کنم و اجازه دهم به دل يا به زبان بگويند، آن اسم خدا مي شود و بقيه از اعتبار ساقط است.

ششم :
 آنکه معرف ديني و عقايد قلبي اگر با امضاي من  باشد مطابق واقع است و الا عين خطاست.  

هفتم :
آنکه من مفترض الطاعه و لازم الخدمه و لازم الحفظ هستم.

هشتم:
من در عقايد خود آزادم.

نهم:
من هميشه حاضر وناظر احوال قلبي مريدم.

دهم:
من تقسيم کننده بهشت و دوزخم!

صوفيان حق هيچ گونه چون و چرا در برابر دستورات قطب را ندارند و کوچک ترين مقاومتي در برابر آنها در حقيقت "ارتداد" محسوب مي شود؛ و شايد عنوان "سر سپرده" نيز به همين مناسبت گفته مي شود؛ يعني همه چيز خود را به يک بار در طبق اخلاص گذارده و در اختيار قطب و مرشد قرار مي دهند و سر به آستانش مي سپارند و مي گويند:

اگر مخلصي سر بر اين در بنه
کلاه خداوندي از سر بنه!

و السلام علی من اتبع الهدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.