بیگانگی تعالیم صوفیه از اسلام
منابع مهم خارجی تصوف، عبارت است از مسیحیت، رهبانیت، افکار و آداب هندی و بودائی،ایرانی و فلسفه یونان مخصوصا نوافلاطونی.مثلا فقر، خرقه پوشی وریاضت های طولانی را از هندوها گرفته اند1.یا تشرف را از آئین میترا2، وپرسه وگدائی را از آئین برهمائی3، اخذ کرده وغسل اسلام گنابادیه مشابه غسل تعمید مسیحیان میباشد.
میتوان گفت تصوف بیشتر از خارج به جهان اسلام راه یافته است وریشه های آن کاملا غیر اسلامی است و از اصول واقعی اسلام منحرف می باشد، به همین جهت از روز اول مخالفت پیشوایان دینی و فقهاء و اهل شرع را در پی داشت و صوفیه را مورد تکفیر و مزاحمت فقهاء ومتشرعین قرار داد و زندگی را بر آنها دشوار ساخت.
تصوف برای خود ریشه اسلامی درست کرده و هر سلسله ای از ایشان خود را به یکی از یاران پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) رسانیده و چنین وانمود کرده اند که پیامبر دو گونه تعالیم داشت، یک رشته از آنها به نام شریعت که برای همه مردم بوده ودیگری طریقت که تنها برای کسان برگزیده ای بوده است و آن را به کسانی از علی(علیه السلام) وابوبکر و دیگران آموخته است که از ایشان به صوفیان رسیده است.
آنچه خیانت صوفیان را بزرگ گردانیده، آن است که دستبردهائی در اسلام کرده اند و چنین خواسته اند که تا بتوانند به اسلام رنگ صوفیگری بزنند به جای آن که خود پیروی از اسلام کنند، اسلام را پیرو خود ساخته اند اگر کسی بخواهد خیانتهای صوفیان را تنها در این زمینه بنویسد، کتاب مفصلی خواهد بود.
بدین ترتیب عرفان و تصوف واردرتی را به نام اسلام خوانده اند وعقائد کفر آمیز خود را که مخالف طبع سلیم اسلام بوده، به آن تحمیل نموده اند.
----------------------------------------------------------------------------------
منابع
1-ماللهند صفحه 25
2-هاشم رضی صفحه 27
3-ماللهند صفحه 453(تک جلدی)
افزودن نظر جدید