ترجیح فرمان مراد بر فرمان خدا و اهلبیت
یکی از عوامل سعادت انسانها در دنیا و آخرت، تمسک و اطاعت از فرامین الهی (قرآن) و ائمهی معصومین(ع) است، که فرقهی منحرف صوفیه، مخالف قرآن عمل کرده و فرمانبرداری از مراد و قطب را بر اطاعت از خداوند و اهلبیت (ع) ترجیح داده، بهگونهای که مرید باید نسبت به مراد خود، تسلیم محض باشد.
پیامبر اکرم (ص)، دو گوهر گرانبها را در بین امت خود بهودیعت گذاشته، تا مسلمانان از راه حق منحرف نشوند. این دو امانت، «قرآن» و «عترت» هستند، که برای سعادت انسانها در نظر گرفتهشده تا با پیروی از خداوند و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) راه حق را پیموده و از مسیر شقاوت و انحطاط نجات یابند. در مسلک تصوف، این دو گوهر، نهتنها به فراموشی سپردهشده، بلکه فرمانبرداری از پیر و مراد را بر اطاعت از خداوند و اهلبیت (علیهمالسلام) ترجیح میدهند. عطار نیشابوری از قول ذوالنون مصری آورده که: «ذوالنون مصری گفت: هرگز مرید نبُوَد تا استاد خود را فرمانبردارتر نبود از خدای.» [عطار، تذکرة الاولیا، جلد ۱ ، صفحه ۱۳۴]
این اعتقاد صوفیان نسبت به فرمانبرداری از مراد در حالی است که قرآن، در آیهی اولوالأمر(نساء/59) اطاعت و فرمانبرداری را فقط مخصوص حقتعالی و رسول اکرم (ص) و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) میداند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای اینکه آیین اسلام، پس از وی تداوم داشته باشد، دو گوهر گرانبها را در بین امت خود بهودیعت گذاشته، تا مسلمانان از راه حق و مستقیم منحرف نشوند. این دو امانت، «قرآن» و «عترت» که خاندان حضرت، یعنی حضرت علی (علیهالسلام) و یازده فرزندش هستند، برای سعادت انسانها در نظر گرفتهشده تا با پیروی از خداوند و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) راه حق را پیموده و از مسیر شقاوت و انحطاط نجات یابند.
در مسلک تصوف، این دو گوهر، نهتنها به فراموشی سپردهشده، بلکه بهجای پیروی از این خاندان عصمت و طهارت، به پیروان خود دستور میدهند که از مراد و شیخ خود پیروی کنند، بهگونهای که فرمانبرداری از مراد را بر اطاعت از خداوند و اهلبیت (علیهمالسلام) ترجیح میدهند. عطار نیشابوری از قول ذوالنون مصری آورده که مرید، در فرمانبرداری و اطاعت، باید مراد خود را نسبت به اطاعت از خدا ترجیح دهد. «ذوالنون مصری گفت: هرگز مرید نبُوَد تا استاد خود را فرمانبردارتر نبود از خدای.»[1]
این فرمانبرداری از مراد و تسلیم محض وی شدن در اعتقاد صوفیان، تا حدی است که از سران آنان نقلشده که مرید، در تمام حالات و اقوال حتی در هنگام ذکر و عبادت نیز، نباید از صورت مرشد و مراد خود غافل شود. چنانچه زینالعابدین شیروانی، از سران صوفیه در کتاب خود به نام ریاضالسیاحه نوشته است: «پس در این حال سالک باید در جمیع احوال و افعال و اقوال از مراقبت صورت مرشد غافل نشود و در هنگام ذکر و وِرد و طاعت و خدمت، از وجه شیخ خود غافل نگردد، تا آنکه سالک را از کشمکش خیال و اضطراب بازدارد و درنتیجه از خطرات نفسانی و وسواس شیطانی در امان باشد.»[2]
این اعتقاد صوفیان نسبت به فرمانبرداری از مراد در حالی است که خود را مسلمان و شیعه و اهل نماز دانسته و قرآن را بهعنوان کتاب الهی قبول داشته و ادعای پیروی از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و خاندان او را دارند. اگر عدهای غیرمسلمان و مخالف شیعه، چنین اعتقادی را مطرح میکردند، بهگونهای دیگر جواب آنان را میدادیم، اما صوفیانی که خود را پیرو ائمهی معصومین (علیهمالسلام) دانسته و قرآن را بهعنوان سخن الهی قبول دارند، حجت در برابر آنان، همان قرآن و کلام حضرات معصومین (علیهمالسلام) است که بهعنوان نمونه به آیهای از قرآن اشاره میشود.
در قرآن، آیاتی دربارهی اطاعت و فرمانبرداری از خدا و رسولان وی، نازلشده است که یکی از این آیات، آیه ۵۹ سورهی نساء است، که اطاعت و فرمانبرداری را فقط مخصوص حقتعالی و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و ائمهی معصومین (علیهمالسلام) میداند. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ... [نساء/59] ای کسانی که ایمان آوردهاید خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را نیز اطاعت کنید.»
در روایتی از امام باقر و امام صادق (علیهمالسلام) در تفسیر این آیه آمده، که مقصود از «اولی الامر» پیشوایان معصوم از خاندان محمد (صلی الله علیه و آله) هستند. [3]
حال سؤال ما از این صوفیان این است که آیا آیهای از قران یا حدیثی از پیامبر و یکی از امامان معصوم وجود دارد که بگوید فرمان استاد و مراد، برتر از فرمان خدا و پیامبر و ائمه معصومین (علیهم السلام)، یا در عرض فرمان آنان است؟ این افراد با اطاعت از مراد و تسلیم محض نسبت به اقطاب خود، درواقع اسیر وسوسههای انسی شدهاند، تا اینکه از دسیسههای شیطان محفوظ باشند.
پینوشت:
[1]. عطار نیشابوری، تذکرة الاولیا، تهران، کتابخانه مرکزی، ۱۳۲۱ هجری شمسی، جلد ۱ صفحه ۱۳۴.
[2]. مکارم شیرازی، ناصر، جلوه حق، دارالفکر، قم، ۱۳۳۹ هجری شمسی، ص ۱۴۹.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، بهتصحیح ابوالحسن شعرانی، کتابفروشی اسلامیه، تهران، ۱۳۹۳ هجری قمری، ج ۳، ص ۶۴.
افزودن نظر جدید