ارتباط آیه تطهیر با حدیث شریف کساء در کتب اهل سنت
از آیات اختصاصی که خداوند در شان اهل بیت پیامبر نازل فرموده است، آیهی معروف تطهیر در قرآن میباشد. این آیه را تمام جوامع روایی و تفسیری فریقین در کتب خود آوردهاند و افراد در این آیه را فقط مختص به چند نفر میدانند که پیامبر به مدت شش ماه آن را بر درب خانه دخترش فاطمه و حضرت علی قرائت میکرد تا همگان به این آیه توجه داشته باشند
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عالمان اهل سنت در کتب تفسیری و روایی خود ذیل تفسیر آیه تطهیر که خداوند فرمود: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً.[احزاب/33] همانا خداوند اراده کرده است که هرگونه رجس و پلیدی را از شما اهل بیت دور سازد و شما را پاکیزه گرداند، پاکیزه کردنی.» معتقدند که این آیه در شأن اهل بیت پیامبر نازل شده است. مثلاً در کتاب سنن ترمذی ذیل این آیه آمده است که: «عن عمر بن ابی سلمه ربیب النبی قال: نزلت هذه آلایه علی النبیّ فی بیت ام سلمه فدعا النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه و حسناً و حسیناً – فجلّلهم بکساء و علی خلف ظهره فجلّله بکساء ثم قال: اللهم هولاء اهل بیتی فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً قالت ام سلمه: و انا معهم یا نبیّ الله؟ قال رسول الله: انت علی مکانک و انت علی خیر.[1] عمر بن ابی سلمه میگوید: زمانی که آیه تطهیر بر پیامبر در خانه ام سلمه نازل شد، پیامبر اکرم فاطمه و حسن و حسین را بهسوی خویش خواند و با کسائی آنها را پوشاند. علی را هم که پشت سر او بود، با همان کساء پوشاند؛ سپس فرمود: پروردگارا! اینان اهل بیت من هستند؛ پس پلیدی و رجس را از آنان دور ساز و با آن پاکی که در نظر توست، آنها را پاک گردان، ام سلمه گقت: ای پیامبر خدا! آیا من هم با آنها هستم؟ فرمود: نه! تو در جایگاه خود هستی، تو بر نیکی و خیر و خوبی هستی.»
لذا میبینیم رابطه تنگاتنگ بین آیه تطهیر و حدیث کساء وجود دارد، به طوریکه آنقدر بارز و آشکار است که جمع کثیری از عالمان اهل سنت در کتب خود این موضوع را آوردهاند. همچنین بزرگانی مثل فخررازی در کتاب تفسیر خود[2] و عبدالرزاق صنعانی، نبهانی، ابن عساکر، عسقلانی، سیوطی و دیگران با قاطعیت گفتهاند که این آیه شریفه در وصف اهل بیت خاص پیامبر نازل شده و پیامبر هیچیک از همسران خود را در آن دخیل نفرمودند. پس حتماً معنای اهل بیت با این عمل پیامبر و اعمال دیگر او مثل حدیث شریف کساء، فقط ذریهی حضرت و داماد او و دختر او میباشند، چرا که وقتی تمام اهل بیت پیامبر در زیر کساء قرار گرفتند، آنگاه رو به آسمان کرد و فرمود: «اللهم هولاء اهل بیتی و خاصتی، اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیراً.[3] بار خدایا! اینان اهل بیت و خاصان من هستند، پس از آنان پلیدی را دور کن و پاکشان بگردان.»
اکنون سؤالاتی در اینجا مطرح است که چگونه برخی از امت پیامبر با اهل بیت او اینگونه معامله کردند؟ چرا سفارش پیامبر را برای خلافت بعد از او را نپذیرفتند؟ چرا احتجاجات حضرت علی (علیه السلام) در غصب خلافت را نپذیرفتند؟ چرا کلام دختر پیامبر را دربارهی فدک و ... را ردّ کردند؟ چرا باعث آزار و اذیت دختر رسول خدا شدند؟ چرا به فرزندان رسول خدا، امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) ظلم و ستم کردند و مظلومانه آنها را یکی پس از دیگری به شهادت رسانیدند؟ چرا لعن و نفرین را بر سر منابر بر علیه حضرت علی (علیه السلام) جایز شمردند؟ مگر این افراد طبق صریح آیه تطهیر و حدیث شریف کساء از کتب اهل سنت، اهل بیت خاص پیامبر نبودند؟ ما کدام یک از حالات امت پیامبر را بپذیریم، آیات و احادیث پیامبر بسیار روشن است، و نیازی به اما و اگر نیست و اشکال و خدشه در آن راه ندارد. اما نسبت به اصحاب پیامبر و تابعین آنها که در کتب خود همهی این جریانات را مکتوب کردند و سینه به سینه و نسل به نسل آمده تا به آنها رسیده و مورد اتفاق همه میباشد را نمیپذیریم که از ظلم و ظالم حمایت کنند و با تعصب جاهلیت خود سعی در کتمان حقایق و حوادث و دفع اتهامات سنگین از برخی از صحابه که مرتکب شدهاند بنمایند. «فاعتبروا یا اولی الابصار»
پینوشت:
[1]. سنن ترمذی، ترمذی، نشر بشار عوّاد، بیروت، لبنان، (1998م)، کتاب فضل اهل بیت النبیّ، ج5 ص656 -921، باب 32-61، حدیث3771-3787.
[2]. تفسیر کبیر؛ فخر رازی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج6 ص783، ذیل آیه شریفه.
[3]. شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، دارالهدی، قم، ایران، ترجمه روحانی، ج2 ص56.
افزودن نظر جدید