حجیت کشف و شهود بدون تکیه بر عقل

  • 1395/11/10 - 23:38

در حالی صوفیه کشف و شهود را به‌عنوان مهم‌ترین منبع معرفتی و حجیتی خود معرفی می‌کنند که معتقدند راه عقل از راه کشف و شهود جداست و راهی برای عقل در کشف و شهود نیست و نمی‌توان عقل را ملاک و معیاری برای صدق و کذب و حجیت یا عدم‌حجیت کشف و شهود به‌حساب آورد، حال آنکه عقل در اسلام به‌عنوان یکی از منابع معرفتی و حجتی به‌شمار می‌آید و در قرآن بارها بر عقل و عقل‌گرایی تأکید گردیده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ کشف و شهود مهم‌ترین منبع معرفتی و حجیتی در مسلک تصوف است، ایشان معتقدند سالک الی الله پس از مجاهدت و طی مراحل سلوک به مرحله‌ای می‌رسد که دریافت‌های غیبی خواهد داشت و تمام امور غیبی و حقایق پنهان برای او کشف و آشکار می‌گردد. به گفته سران صوفیه: «کشف و الهام، اطلاع شخص از غیب است و کشف و الهام که دیدن و شنیدن است، مخصوص عرفاست.»[1]
آنچه در بحث کشف و شهود مهم است، این مطلب است که هر معرفت کشف و شهودی چقدر به‌واقع و نفس‌الامر نزدیک است و ملاک و معیار صدق و کذب بودن آن چیست؟ بهترین ملاک و معیار برای شناخت حق از باطل در دین اسلام، قرآن، روایات و عقل است و نمی‌توان برای اثبات صدق و حقانیت کشف و شهود به خود کشف و شهود استناد کنیم و بگویم چون کشف و شهود است، پس صادق و عین حقیقت است، چرا که دور و تسلسل لازم می‌آید.
لذا برای اثبات صدق و کذب بودن و حجیت و عدم حجیت کشف و شهود باید به نقل و عقل مراجعه کرد. در مورد اهمیت عقل به‌عنوان یکی از منابع معرفتی و حجیتی در اسلام همین بس که اساس اصول پنج‌گانه دین بر مدرکات بدیهیه عقلیه استوار است. اما صوفیه عقل را در رسیدن به حقیقت کشف و شهود کوچک شمرده و راه کشف و شهود را از راه عقل جدا دانسته‌اند و معتقدند که صوفی در راه کشف و شهود باید تمام تضادها و مغایرت‌هایی که عقل به‌روشنی آنها را می‌بیند نادیده بگیرد، لذا اقامه برهان عقلی در کشف و شهود اصلاً موضوعیت ندارد. چنانکه قیصری می‌گوید: «فعلوم الاولیاء و الکمل غیر مکتسبه بالعقل و لا مستفاده من النقل، بل مأخوذ من الله، معدن الانوار و منبع الاسرار و اتیانهم بالمنقولات فیما بینوه انما هو استشهاد لما علموه، و اتیانهم المعانی بالدلایل العقلیه تنبیه للمحجوبین و تانیس لهم.»[2] علوم اولیاء و کاملین (انسان‌های کامل) قابل دسترسی با عقل نیست و از نقل نیز استفاده نمی‌شود، بلکه از خداوند گرفته می‌شود که معدن انوار و منبع اسرار است و استفاده کردن اولیاء از منقولات در مواردی که به‌عنوان بینه استفاده می‌کنند، فقط به خاطر شاهد آوردن برای چیزهایی است که آن را می‌دانند.» لذا یکی از صوفیان، متکلمان و فیلسوفانی را که در طلب حقیقت از عقل استفاده می‌کنند به نابینایانی تشبیه می‌کند که برای شناخت آن‌چه باید دیده شود، حس بساوایی (لامسه) خود را به‌کار می‌برد. [3]
درواقع صوفیه راه معرفت عقلی را با راه معرفت شهودی جدا دانسته و عقل استدلالی را برای رفتن به جستجوی دنیای نامرئی (غیب) حائز اهمیت نمی‌دیدند و آن را جزء ابزار مفیدی برای پیشرفت در این جهان به‌حساب نمی‌آوردند و معتقد بودند عقل استدلالی که به این سطح ابتدایی محدود می‌شد برای حقیقت اعلای عالم غیب که بیرون از دسترس آن به شمار می‌رفت، بیگانه محسوب می‌شد.[4] در حالی صوفیه راه عقل را از راه معرفت به غیب و حقیقت بیگانه می‌داند که خداوند متعال در قرآن کریم، تنها عقلا و متفکران را درک کننده مسائل جاری در کائنات و این عالم دانسته و می‌فرماید: «الّذینَ یذْکرُونَ اللّهَ قِیاما وَ قُعُودا وَ عَلی جُنُوبِهِمْ وَ یتَفَکرُونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْأرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا [آل‌عمران/ 191] آنان که خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و می‌گویند خدایا تو این عالم (با این عظمت را) بیهوده نیافریده‌ای.» و یا این‌که می‌فرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَاب [آل‌عمران/ 190] در خلقت آسمان‌ها و زمین و آمدن و رفتن شب و روز دلیل‌هاست از برای کسانی که عاقلانند.» در حقیقت زمانی می‌توانیم کشف و شهود را به‌عنوان یک منبع معرفتی بشمار آورد که هر کشف و شهودی را با عقل و شرع بسنجیم تا صدق و کذب و حقیقت و بطلان آن ثابت شود، چنانچه علماء دراین‌باره می‌فرمایند: «تشخیص این موارد از همدیگر بسیار دشوار است و برای صیانت از خطا باید کشف انبیا و اولیای معصوم الهی را اصل قرارداد و مکاشفات صحیح با عرضه داشتن آنها بر موازین عقل و شرع معلوم می‌شود.»[5] لذا کشف و شهودی که با عقل و شرع انسان تطابقی نداشته باشد و نتوانیم آن را به عقل عرضه کنیم، باطل و حجیتی برای آن نیست چراکه در دین اسلام عقل، خود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع معرفتی و حجیتی به شمار می‌آید، لذا نمی‌توان در کشف و شهود از خط کش عقل صرف‌نظر کرد.

پی‌نوشت:

[1]. گنابادی، ملا علی، صالحیه، چاپ اول، انتشارات حقیقت، ص 178
[2]. قیصری داوود بن محمد، شرح فصوص قیصری، نشر مولی، تهران، 1387، ص 318
[3]. عین القضات همدانی، زبده‌الحقایق، مترجم انصاری، نشر منوچهری، تهران، 1385، فصل ۱۷
[4]. زرین ‌ کوب، عبدالحسین، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، مترجم مجدالدین کیوانی، انتشارات سخن، 1383، ص 83
[5]. مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش فلسفه، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ج 1، ص 113 و 114.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.