عدم تقید به شرع نتیجه بیاطلاعی از احکام
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحثی به نام شریعت گریزی و عدم تقید به شریعت در میان برخی از فرقههای صوفیه مطرح است. با نگاهی به مساله میتوان دریافت که این بخش از عقاید صوفیانه دارای عواملی است که در این مقاله به یک علت از علل عدم تقید برخی از فرقههای صوفیه به شرع میپردازیم.
یکی از عواملی که به نظر برخی بهعنوان عدم تقید به شریعت از آن نامبردهاند "بیاطلاعی از احکام شرع" است. در بهترین حالت میتوان درباره عدم تقید بعضی از صوفیه به شرع اینگونه گفت: همانطوری که در میان دیگر اقشار مردم غیر از صوفیه افرادی هستند که اطلاع کامل از احکام شرع ندارند، عملاً مبتلا به کمتقیدی به شرع میشوند و مجموعهای از احکام شرع را ترک میکنند، در میان صوفیه -که خود را اهل معنی مینامند- نیز افرادی هستند که مبتلا به مراعات نکردن احکام شرع میشوند.
اگر بخواهیم "عدم تقید به احکام شرع" را نتیجه "بیاطلاعی از مسائل شرعی" بدانیم، باید اشخاص بیاطلاع از مسائل شرع را به دو گروه تقسیم کنیم.
1. کسانی که به علت دور بودن از منابع و وسایل ارتباطی، دسترسی به احکام شرع ندارند. این عده مسلماً درصورتیکه در کسب معارف شرع کوتاهی نکرده باشند، معاقب نخواهند بود.
2. کسانی که به علت کوتاهی در کسب احکام شرع، از آنها بیاطلاع هستند. این گروه مسلماً گنهکار و معاقب هستند.
با نگاهی به صوفیه می بینیم که این فرقه از دسته اول نیست بلکه جرو دسته دوم است. ولی بااینحال معمولاً عدم تقید به احکام شرع در فضاها و مکاتبی اتفاق میافتد که تأکید فراوانی بر مراعات احکام شرع نمیشود و در آن مکتب مراعات تعادل در تشویق بهظاهر و باطن نمیشود. وگرنه در طرقی که جامعیت داشته باشند، همسنگ بر ترغیب بر مراعات آداب باطنی و معنوی به تعلیم و مراعات آداب ظاهری و فقهی تشویق میشود و معمولاً افراد بدون آگاهی و تقید به مسائل فقهی به آداب باطنی نمیپردازند.
درواقع میتوان اینگونه نتیجه گرفت که به علت آنکه تعالیم اهالی خانقاه بهصورت ناقص ارائه میشود یا حتی به بیان کاملتر، تعالیم خانقاه بهگونهای است که مانع از مطلع شدن مکلفین از اعمال شرعی خود میشود، بدینجهت برخی از صوفیه مقید به احکام شرعی نیستند. برای مثال در اسلام خواندن نماز در مسجد و بهصورت جماعت اهمیت زیادی داشته و روایات بسیاری درباره آن صادرشده است. در روایتی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقلشده است: «صلاه الرَّجُلِ فِی جَمَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ صَلَاتِهِ فِی بَیْتِهِ أَرْبَعِینَ سَنَةً [1] نماز مرد در جماعت، بهتر از چهل سال نماز او [بهصورت فرادا] در خانه است.»
روایاتی مشابه با این روایت -با تفاوت در مقدار ثواب- از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در متون حدیثی اهل سنت نیز نقلشده است.[2] بااینحال اهالی خانقاه معمولاً برای اقامه نماز جماعت در مسجد حاضر نمیشوند و بهجای حضور در مسجد، اعمال عبادی خود را در خانقاه انجام میدهند و همین امر است که موجب میشود یک فرد خانقاهی از مسائل شرعی دور باشد و با احکام شرع آشنا نشود. ضمن اینکه در برخی از فرقههای صوفیه یا اشخاص صوفی مسلک، بیاهمیتی به احکام شریعت امری بدیهی است که برای آن علتهای متفاوتی ذکر میکنند. در اینجا به دو قول بسنده میشود.
محمد لاهیجی گروهی از حقیقت یافتگان را غرق در دریای «بیخودی» دانسته، میگوید: «چون مسلوب العقل گشتند، بهاتفاق اولیا و علما تکالیف شرعیه و عبادات از این طایفه ساقط است.»[3]
مولوی شریعت را همچون نردبانی میداند که وقتی سالک از طریق آن به حقیقت رسید، از آن بینیاز شده و میتواند آن را رها کند.
چون شـدی بر بـامهای آسـمـان
سرد باشد جستجوی نردبان [4]
درحقیقت تعالیم خانقاه برای کسی که قصد سلوک دارد، چیزی جز دوری از تعالیمی که خداوند برای بشر مقرر کرده، ارمغان دیگری ندارد.
پینوشت:
[1]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 77، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا
[2]. ر.ک: دارمی، عبد الله بن عبد الرحمن، سنن الدارمی، ص 327، بیروت، دار البشائر، چاپ اول، 1434 ق؛ أبو بکر بیهقی، احمد بن حسین، شعب الإیمان، ج 4، ص 319، ریاض، هند، مکتبة الرشد للنشر و التوزیع، الدار السلفیة ببومبای، چاپ اول، 1423 ق
[3]. لاهیجی محمد بن یحیی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، سنایی، 1387، ص 229
[4]. جلالالدین محمد بلخی، مثنوی معنوی، نشر پیمان، 1384، دفتر سوم، ص 338
افزودن نظر جدید