جلسات ذکر دراویش یا جلسات رقص؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائلی که قرآن به آن اهمیت زیادی داده است و در آیهای ذکر خداوند متعال را مایه آرامش دلها معرفی کرده و میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّه ألا بِذِكْرِ اللَّه تَطْمَئِنُّ القُلُوب [رعد/13] آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند، و دلهایشان بهیاد خدا مطمئن و آرام است، آگاه باشید تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد» و در جایی دیگر نیز آنرا چراغ پرفروغ الهی معرفی کرده است و ائمهاطهار(علیهمالسلام) نیز اهمیت زیادی بهذکر و یاد خدا دادهاند و سفارش زیادی به آن کردهاند و امام صادق(علیهالسلام) ذکر در خلوت را یکی از نشانههای شیعیان شمرده و فرموده است: «شیعتنا الذین اذا خلوا ذکروا الله کثیرا.[1] شیعیان ما کسانی هستند که هنگامی که خلوت میکنند خدا را بسیار یاد میکنند».
اما صوفیه که اکثر شرائع و سنتهای پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) را تحریف یا بدعتی در آنها ایجاد کردهاند در مسئله ذکر نیز از همان ابتدای اسلام، تحریف و بدعت ایجاد کردهاند همچنانکه بنابر روايتي که شيخمفيد و مقدس اردبیلی(اعلیالله مقامهما) نقل نمودهاند بحث ذکر و حلقههاي صوفيان از قرون ابتدايي وجود داشته و در آن روایت نقل کرده شیخ مفید محمد بن محمد بن نعمان از محمد بن حسین بن ابی الخطاب که او فرمود: «کنت مع الهادی علی بن محمّد علیهما السّلام فی مسجد النبی صلّیاللّه علیه و آله... ثمّ دخل المسجد جماعة من الصُّوفيّة وجلسوا في ناحية مستديرة وأخذوا بالتّهليل فقال عليه السّلام لا تلتفتوا إلى هؤلاء الخدّاعين فإنهم خلفاء الشّيطان ومخرّبوا قواعد الدّين يتزهدون لراحة الأجساد ... و من أعان أحداً منهم فكأنّما أعان يزيد ومعاوية وأبا سفيان»[2] با امام هادی علی بن محمد (عليهالسلام) در مسجدالنبی بودیم سپس جماعتی از صوفیان داخل مسجد شدند و در قسمتی از مسجد بهصورت حلقه و دایره نشستند و شروع کردند به تهلیل (لااله الا الله) گفتن. حضرت فرمودند: به این نیرنگ بازان توجه نکنید، اینها جانشینان شیطان و تخریب کنندگان بنیانهای دین هستند، تظاهر بهزهد میکنند برای راحتی بدنهایشان... کسی که یکی از آنها را کمک کند مانند کسی است که یزید و معاویه و ابوسفیان را کمک کرده».
علامه فیض کاشانی نیز درباره جلسات ذکر صوفیان میگوید: «قومی خود را از اهل ذکر و صوفی معرفی میکنند، خرقه میپوشند و حلقهی ذکر سر پا میکنند و اختراع اذکار میکنند و تغنی بهاشعار مینمایند و فریاد میزنند... سنت را ترک کردند و بدعتها را ملتزم شدند. فریاد زدن و صیحه را عبادت نام گذاردند کأن خدا بانگ آنها را نمیشنود، پاک و منزه است ذات احدیت از اینکه چیزی بر او مخفی باشد».[3]
ملاصدرا نیز درباره جلسات ذکر دراویش میگوید: «دغلبازان کلمهی ذکر را به خرابات خود منتقل کردهاند و از آنچه که بهعنوان ذکر، ستوده شده غافل مانده و فقط به سروصدا و الفاظ سرگرم گشتهاند ، آنچه عامه متصوفه و گویندگان بیمایه در این زمان خو گرفتهاند.»[4] از سخنان فیض کاشانی و ملاصدرا تمام تحریف و بدعت صوفیان در مسئله ذکر مشاهده میشود و شدت برخورد این عالمان در این مسئله نشان از ریاکاری صوفیه و خارج بودن نحوه قرائت این اذکار توسط صوفیه از دین است. چون ذکر جلي معمولاً به صورت دسته جمعي در خانقاه در روزهاي مخصوصي قرائت ميشود و شيخ در اتاقي که توحيد خانه ميگويند مينشيند و مريدان بهترتيب ورود به طريقت، در جانب راست و چپ شيخ بهحالت چهار زانو حلقه ميزنند و نوازندگان در وسطه حقله ميباشند و ذاکر باشي سرود قوالان و مراسم ذکر را ادا ميکنند و ابتدا ذکر لااله الاالله را ميخوانند، ذکر با توجه به آهنگ سرود رفته رفته سريعتر ميشود و در پايان، بلند ميگويند الاالله، سپس ذکر الله شروع ميشود و همه قيام ميکنند بهجز قوالان و نوازندگان، سپس ذکر هو را بهزبان آورده و بعد مينشينند البته ممکن است از اذکار ديگر استفاده کنند و در اين راستا به برخي حالت وجد دست ميدهد و فرياد ميکشند و گريبان پاره ميکنند. نوع ادای اذکار در هر فرقه مختلف است حتی ادای یک ذکر نیز در بعضی موارد مختلف است مثلا ذکر مبارک لااله الاالله به چند صورت انجام میشود که نوع اول اداي این ذکر به این صورت است که بههنگام گفتن لااله سر را از سينه بهطرف راست بلند ميکنند، بههنگام اداي الاالله بهطرف چپ بهمحاذي قلب فرود ميآورند. نوع دیگر ادای این ذکر به صورت چهار ضرب است که هنگامي که سر را بهطرف ناف خم ميکنند ميگويند لا و هنگامی که سر را بهجانب راست بلند ميکنند و ميگويند اله و سپس سر را بهطرف چپ ميگردانند و ميگويند الا و موقع فرود آوردن سر بهطرف قلب ميگويند الله و هنگامي که ذکر خيلي سريع ادا ميشود تنها صداي نفس آنها شنيده ميشود لذا آنرا هقهق صوفيان گويند.[5]
از صوفیه و اقطاب آنان باید پرسید که این نحوه از ادای اذکار در کدامیک از احادیث و کتب روایی آمده است؟ و کدامیک از ائمهاطهار(علیهمالسلام) به این شکل از گفتن ذکر خداوند متعال پرداخته است؟ که شما صوفیان اینچنین ذکر گفتن را بهشکل رقص و سرتکان دادن درآوردهاید! آیا سزاوار نیست صوفیان نیز به مانند ائمهاطهار(علیهمالسلام) و دیگر مردم به گفتن ذکر بپردازند و از غوغا و هیاهو بپرهیزند؟
پینوشت:
[1]. کلینی ، محمد بن یعقوب، کافی، مترجم مصطفوی، ناشر اسلامیه، تهران، 1369، ج4، ص499، ح2
[2]. هاشمی خویی، حبیب الله بن محمد، منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة، مصحح ابراهیم میانجی، نشر مکتبه الاسلامیه، تهران، 1358، ج14، ص16
[3]. محلاتی، ذبیح الله، کشف الاشتباه، تصحیح فردوسی، انتشارات نسیم ظهور، قم، 1389، ص 300 - 301
[4]. صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم(ملاصدرا)، کسر اصنام جاهلیت، مصحح محسن جهانگیری، نشر بنیاد حکمت اسلامی صدرا، تهران، 1381، ج2، ص 145
[5]. چهاردهی، نورالدین، سلسلههای صوفیه ایران، نشر علمی و فرهنگی، تهران، 1382، ص 172
دیدگاهها
aseman
1395/07/05 - 10:07
لینک ثابت
باسلام
افزودن نظر جدید