عشق جانشین عقل در عرفان صوفیانه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اسلام و خصوصا قرآن اهمیت ویژهای برای عقل و عقلانیت قائل شده است و حدودا پنجاه بار در قرآن به عقل اشاره شده است و خداوند متعال در قرآن، تنها عقلا و متفکران را درک کننده مسائل جاری در کائنات و این عالم دانسته و میفرماید: « الّذينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِياما وَ قُعُودا وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّمواتِ وَ الْأرضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلا[آل عمران/ 191] آنانکه خدا را در حال ایستادن و نشستن و آنگاه که بر پهلو خوابیدهاند، یاد میکنند و در آفرينش آسمانها و زمين مىانديشند و مىگويند خدايا تو اين عالم (با اين عظمت را) بيهوده نيافريدهاى» و یا اینکه میفرماید: «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لَآیَاتٍ لِّأُولِی الْأَلْبَاب [آل عمران/ 190] در خلقت آسمانها و زمین و آمدن و رفتن شب و روز دلیلهاست از برای کسانی که عاقلانند».
امام حسن عسکری (علیهالسلام) میفرمایند: «لَیسَتِ العِبادَةُ کَثرَةَ الصیّامِ وَ الصَّلوةِ وَ انَّما العِبادَةُ کَثرَةُ التَّفَکُّر فی أمر اللهِ[1]عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است». یا امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند: «فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ[2] یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است». اینچنین قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام) عقل را تأیید کرده و برایش ارزشی والا قائل شدهاند.
اما برخی از اقطاب صوفیه باب عقل و تفکر را در مسیر درویشی و سیروسلوک بر مریدان خود بستهاند و بزرگان و سردمداران تصوف با لطایف الحیلی عشق و محبت را جایگزین عقل کردهاند که اولین مطرح کننده بحث عشق و محبت را میتوان رابعه عدویه دانست که راه را برای صوفیان بعدی مثل اوحدالدین کرمانی كه بيشتر از همه در تمسك به اين راه و رسم مشهور است[3] هموارتر کرد تا بتوانند بهراحتی، با بازی دادن مریدان خود تفکر را از آنها گرفته تا با سوالات و شبهاتی که در أذهان مریدانشان ایجاد میشود روبرو نشوند و بهترین توجیه را داشته باشند و در این امر تا آنجا پیش رفتهاند که حتی گمراهی و سرپیچی شیطان از خداوند متعال را نیز با همین عشق و محبت توجیه کردهاند، آنجا که عینالقظات همدانی در این باره میگوید: «گناه ابلیس، عشق او به خدا بود و گناه مصطفی، عشق خدا به او».[4] و اینچنین و به نرمی با آیات قرآن و روایات بهمعارضه پرداختهاند، در صورتیکه سرآغاز مهمترین کتاب حدیثی شیعه، کافی، از احادیثی است که اهمیت عقل و عقلانیت را اثبات میکند.
صوفیه با این شعار که سیروسلوک، کار عشق و دل است نه عقلی که سروکارش در امور استدلالی است، اینچنین صلاحیت را از عقل در تدبیر و شناخت راه صحیح معنوی گرفتهاند در صورتیکه در سیروسلوک الی الله کار عقل شناخت راه و پیدا کردن مسیر صحیحی است که دل قادر به شناخت و پیدا کردن آن نیست و نه تنها عقل در شناخت راه صحیح سیروسلوک نقش دارد بلکه مهمترین منبع در شناخت دین حقیقی است که علماء شیعه در این باره میگویند: «این عقل است که دین راستینی را به شما نشان میدهد و آنگاه شما به دنبال باطن آن میروید».[5] اما باید گفت که در سیروسلوک، هم به عقل و هم به دل، برای پیمودن راه نیاز است و هیچکدام بدون دیگری توانایی سیروسلوک صحیح را ندارند.
در واقع صوفیان با تأسی بهدیگر ادیان و عرفانهای کاذب با کنار زدن عقل در سیروسلوک دچار گمراهی شدهاند و از صراط مستقیم دور شدهاند چون اگر پیمودن راه و سیروسلوک فقط بهوسیله دل انجام شود و عقل نقشی در آن نداشته باشد شاید عرفان هندو یا بودا یا عرفان های کاذب دیگر که همعقیده با صوفیه در این امر هستند و حتی مدعیاند حقترین و صحیحترین عرفان هستند نیز شاید عرفان حقیقی باشند نه عرفان صوفیه.
پینوشت:
[1]. ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، مترجم حسن زاده، نشر آل علی(علیه السلام)، قم، 1382، ص442
[2]. مصباح الشریعه، ص114
[3]. جامی، نورالدین عبدالرحمان، نفحات الانس، مصحح محمود عابدی، ناشر اطلاعات، تهران، 1370، 586-590
[4]. همدانی، عین القضات، تمهیدات، با مقدمه و تصحیح و تعلیق عفیف عسیران، تهران، منوچهری، 1389هش، چاپ هشتم، ص 229
[5]. اشکوری، محمد فنائی، شاخصههای عرفان ناب شیعی، انتشارات اسراء، قم، ۱۳۹۴، ص ۹۰
افزودن نظر جدید