بیعت با اقطاب، ایمانی است یا شیطانی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از مهمترین اعتقادات صوفیه که میتوان آن را جزء بزرگترین بدعتهای صوفیه شمرد، مسئله بیعت است. صوفیه معتقدند هر یک از اقطاب ایشان نائب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در گرفتن بیعت هستند و معتقدند که اگر این بیعت انجام نشود، ولایتی که اساس فروع دین است تحقق پیدا نمیکند. دراینباره صالح علیشاه گنابادی بعد از نقل روایت امام باقر(علیهالسلام) که در آن پایههای اسلام را نماز، زکات، حج، جهاد، و ولایت معرفی کرده است و سپس حضرت در انتها سه بار سفارش به ولایت میکند، میگوید: «این ولایت حاصل نمیشود، مگر با بیعت ولویه خاصه.»[1]
اما نورعلی تابنده برای اینکه حساسیتهای بزرگان دین را به این بدعت کاهش دهد، این بیعت را تحت عنوان تداوم امر بیعت ایمانی در زمان ائمه اطهار(علیهمالسلام) مطرح میکند[2] و نام جدید، زیبا و عوامفریبی را بر روی آن میگذارد تا بدینوسیله رنگ و بوی معنوی و عرفانی بگیرد و از این طریق از حساسیتها و اشکالات علما نسبت به این مسئله بکاهد.
اقطاب صوفیه نه تنها ولایت، بلکه ایمان و کفر اشخاص را وابسته به بیعت میدانند، همچنان که ملاعلی گنابادی میگوید: «ولایت و ایمان ظهورش به بیعت است»[3] و اینچنین ایمان داشتن شخص مرید و پذیرش ولایت اهلبیت(علیهمالسلام) از طرف مرید را منوط به بیعت کردهاند و معتقدند که در دوران غیبت هم بهمانند دوران ائمه اطهار(علیهمالسلام) اشخاص باید با امام یا نائب او بیعت ایمانی کنند تا ایمان و عمل آنها کامل و صحیح باشد. ملاسلطان گنابادی نیز در تأیید این مطلب میگوید: «ولایت عبارت است از بیعت با ولی امر که بهواسطه آن صورت ملکوتی شیخ داخل قلب میشود و مقصود از ایمان همان بیعت با مرشد است که خداوند دیگر صاحب بیعت را عذاب نکند و اگرچه قاصر باشد.»[4]
اینچنین صوفیه ایمان و اسلام تمام افراد را به بیعت گره زدهاند و تمام ارزش ایمانی شخص را به بیعت با قطب مشروط کردهاند، همچنان که کیوان قزوینی دراینباره مینویسد: «بدون بیعت، اسلام حقیقی برای کسی حاصل نشود. هرکه اسلام را قبول دارد اما بیعت نکرده، او بهظاهر مسلمان است و در آخرت نجات مسلمانی ندارد، لذا امروز ما برای امام بیعت میگیریم از مردم.»[5]
اما آیا ممکن است مسئله بیعت ایمانی در عصر غیبت صحیح و درست باشد و وظیفه تکتک مسلمین باشد که با اقطاب صوفیه بهعنوان مجازین و نائبان امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت کنند، ولی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این امر اشارهای نکرده باشد؟ درحالیکه دین و ایمان انسانها نسبت به این مسئله در خطر است و اشاره نکردن حضرت به این مسئله باعث ناقص ماندن رسالت امام میشود و آیا حضرت نمیبایست به نواب اربعه خود در مورد اینچنین امر مهمی اشارهای بکند تا نواب اربعه نیز مردم را نسبت به اینچنین موضوع مهمی آگاه کنند؟
اما نواب اربعه که منتخبان و نائبان خاص خود امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هستند یا شیخ مفید (اعلیاللهمقامه) که از حضرت، توقیع شریفی دریافت میکند که در آن حضرت، عالم بزرگ شیعه شیخ مفید (اعلیاللهمقامه) را برادر خطاب کرده است،[6] چگونه ممکن است که بگوییم آنها ولایت امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را قبول ندارند!؟
پس بنابر اعتقاد صوفیه تمام نواب اربعه و تمام علما بزرگ اسلام به خاطر اینکه به صوفیه نپیوستهاند و با جنید بغدادی و دیگر اقطاب صوفیه دست نداده و بیعت نکردهاند، نعوذبالله بیایمان و بی ولایت هستند!
پینوشت:
[1]. بیچاره بیدختی، محمدحسن، یادنامه صالح، نشر حقیقت، تهران، 1380، چاپ دوم، ص 474
[2]. فصلنامه عرفان ایران 1/11
[3]. گنابادی، علی، صالحیه، نشر دانشگاه تهران، تهران، 1351 ه، چاپ دوم، ص 314
[4]. گنابادی، ملأ سلطان محمد، ولایت نامه، ص 173
[5]. قزوینی، کیوان، رساله احوال کیوان قزوینی، ص 9 و در کوی صوفیان، ص 197
[6]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، انتشارات دار احیاء التراث العربی، لبنان، ج 53، ص 176
افزودن نظر جدید