لزوم تمکین از تصمیمات شورای نگهبان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از بدیهیات در زندگی گروهی، ایجاد و تمکین از قانون در میان همه اجتماعات و جوامع بشری است. طبیعتا وقتی افراد بنا بر مقتضای ذاتی و فطری خود رو به تشکیل خانواده آورده و پس از آن اجتماعات را تشکیل میدهند در گرو آن، میدانند که علیرغم بهرهمندیهای بسیار وسیع و گستردهای که در زندگی جمعی به دست میآورند در عین حال آزادی فردی آنها نیز تا حدودی محدود شده و آزادی فردی را همانند قبل نخواهند داشت. برای مثال اگر یک شخص تنهایی به مسافرت برود میتواند با هر وسیلهای اقدام به مسافرت کند، در هر نقطهای استراحت کند، هر زمان و هر نوع غذا و محلی را برای آسایش و مطابق با سلیقه خود انتخاب نماید اما هنگامی که با چندین نفر اقدام به مسافرت میکند بالطبع باید به نظرات سایرین نیز احترام گذاشته و با تصمیمگیری جمعی کنار بیاید و إلا نمیتواند در همراهی با جمع دوام آورده و عملا از آن جمع طرد میشود.
در اجتماعات بزرگتر که به تصمیمگیری در مورد صلاحدید یک کشور میانجامد نیز همین روند برقرار بوده و البته شکل جدیتری به خود میگیرد و در نهایت به هر میزان که دایره وسعت این اجتماع گسترده تر باشد إعمال نظر فردی محدودتر و کمرنگتر خواهد شد. و این روند روز به روز جامعتر شده و شکل رسمیتری را به خود گرفته است به گونهای که تقریبا هیچکشور و یا حتی گروه کوچکی را نمیتوان نام برد که بدون قانون جمعی و الزام به آن زندگی کنند و هر گروه و فرقهای برای بقاء و عدم از هم گسیختگی اجتماعشان مجبور به وضع و صدور قوانین شدند. اگر به تاریخ صدر اسلام نیز مراجعهای داشته باشیم میبینیم که پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گرچه عدهای خلافت را از اصلح ربودند ولی بازهم برای مشروع جلوه دادن آن مجبور به تشکیل شورای شش نفره شدند[1] تا در انظار عمومی حرفی برای گفتن داشته باشند و آن انتخاب را محصول نظر شورا بدانند.[2] اینجاست که هر فردی ولو معاند نظام، به لزوم تشکیل قانون و متابعت از آن ایمان آورده و خود را با آن وفق میدهد.
البته در این میان همیشه افرادی نیز وجود دارند که محدود بودن و محدود شدن در پرتو قانون را بر خود گران دیده و سعی میکنند راهی برای فرار از قانون پیدا کنند و یا به عبارت عامیانه «قانون را دور زده» و زودتر به هدف خود برسند. جالب اینجاست که همین افراد نیز خواهان قانونشکنی همه اعضا نبوده و میخواهند که دیگران به قوانین ملزم باشند و فقط خود با فرافکنی و عبور از مرز قانون، به خواسته خود برسند چرا که میدانند اگر بنا باشد همه افراد به مانند آنها عمل کنند و همه بخواهند قانون را نقض کنند دیگر مجالی برای عبور از قانون و رسیدن به هدف مورد نظر وجود نخواهد داشت. به عنوان مثال کسی که میخواهد خارج از صف نان بگیرد انتظارش این است که قانونی باشد و همه نیز ملزم به رعایت آن باشند و در صف حضور داشته باشند تا او بتواند با نقض قانون از دیگران پیشی گرفته و زودتر از بقیه نان خود را از نانوایی بگیرد! پس پر واضح است که اگر قانونی در نانوایی نباشد و الزامی برای همه وجود نداشته باشد دیگر صفی وجود نخواهد داشت تا دیگری بتواند خارج از آن و زودتر به مقصود خود برسد.
پس از این مقدمه نسبتا طولانی به موضوع پیشرو یعنی انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعین صلاحیتها میپردازیم. در مرتبه اول اینکه خداوند همه ما را به شوری فرمان داده است: «وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَىٰ بَيْنَهُمْ... [شوری/38] و كسانى كه [نداى] پروردگارشان را پاسخ [مثبت] داده و نماز برپا كردهاند و كارشان در ميانشان مشورت است...» که اگر قرار است افرادی به صندلی و کرسی مجلس برسند میبایست صلاحیت قانونی ایشان که در قوانین مصوب شرایط اولیه نمایندگی مجلس مقر شده، احراز شود، و بعد از آن نیز در پرتو قانون و با شرایط تعیین شده به فعالیت در آن عرصه مشغول باشد. حال سخن ما با افرادی که به هر علت صلاحیتشان احراز نشده و زبان به انتقاد گشودهاند این است که مگر شما برای تصویب قوانین، قصد ورود به مجلس را ندارید؟ مگر انتظار ندارید که اگر قانونی با رأی شما به تصویب رسید دیگران ملزم به رعایت آن باشند؟
پس آیا میتوان چنین پنداشت که قانون و الزام به آن فقط برای یک عدّه بوده و دیگران فراقانون به هدف خود برسند؟ و جالب اینکه ایشان میخواهند پس از ورود به مجلس قوانینی را به تصویب برسانند که انتظار دارند مردم و دیگران به رعایت آن پایبند باشند! بنابراین و به صورت استدلال منطقی منطقی لزوم تمکین از مقام قانونی احراز صلاحیتها توسط شورای محترم نگهبان بر همه ما و علیالخصوص نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی لازم و ضروری است.
پینوشت:
[1]. بغدادی، طبقات الکبری، انتشارات فرهنگ و اندیشه، ج3، ص344
[2]. ابن ابیشیبه، المصنف،دار الفکر بیروت، ج5، ص445
افزودن نظر جدید