حکم کسی که صحابه را دشمن بدارد از منظر علمای اهل سنت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ علمای اهل سنت به کفر کسی که صحابه را دشمن بدارند و یا سبّ نمایند فتوا دادهاند، اما این فتوا درباره کسانی که به حضرت علی(علیه السلام) و اهلبیت پیامبر دشنام میدهند جاری نیست و علت آن نیز معلوم نیست، شاید حضرت علی و دو فرزندش(علیهم السلام) جزء صحابه پیامبر نبودند!
- ابن حجر بعد از اینکه قول خداوند را در قرآن میآورد: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ..[فتح/29] محمد فرستاده خداست، و کسانی که با او هستند در برابر کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند، پیوسته آنها را در حال رکوع و سجود میبینی در حالی که همواره فضل و رضای خدا را میطلبند نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمایان است. این توصیف آنان در تورات و انجیل، همانند زراعتی است که جوانهاش را خارج ساخته...» این چنین میگوید: «امام مالک طبق روایتی که از او نقل شده با استفاده از این آیه شریفه به کفر رافضیهایی که صحابه را دشمن میدارند فتوا داده و چنین گفته است، رافضیها صحابه را دشمن میدارند و هر کسی صحابه را دشمن بدارد یقیناً کافر خواهد بود. در جواب این سخن باید گفت که پر واضح است که ابن ادعا بهتان و دروغی بیش نیست، چرا که امامیه، صحابه را دشمن نمیدارند، چنان که پیروان مکتب خلفاء نیز همه صحابه را قبول ندارند و یقیناً در مورد قاتلان عثمان، بیش از هشتصد نفر صحابی بودند، نظر منفی دارند.[1]
- سرخسی میگوید: «هر کسی به صحابه ایرادی بگیرد او ملحد است و از اسلام دوری جسته و چنین کسی اگر توبه نکند چاره کار او کشتن است».[2]
- قرطبی و برخی دیگر از علمای اهلسنت، برداشت مالک از آیه شریفه بالا را نیکو شمرده و میگویند: مالک یقیناً گفتارش نیکوست و تفسیر درستی از آیه شریفه دارد، لذا هرکس صحابه را تحقیر و تنقیص کند و در روایت خود بر یکی از آنان خرده بگیرد، مسلماً بر خداوند ردّ و تنقیص وارد ساخته و تمامی احکام اسلام را از بین برده است.[3]
- ابن حجر هم برداشت و استفاده مالک از آیه شریفه بالا را نیکو شمرده است و سخن مالک را مورد تائید قرار داده، چرا که در حکم به کفر روافض موافق است و در آخر میگوید شماری از بزرگان نیز چنین مطلبی را میپذیرند.[4]
با این حال علمای اهلسنت معتقدند که بغض و دشمنی با صحابه و تحقیر آنها، ردّ بر خداوند و ابطال احکام اسلامی است، ولی متأسفانه مشاهده میکنیم که دشنام دهندگان به ساحت مقدس حضرت علی(علیه السلام) و امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) و اهلبیت پیامبر موثق و مأجور هستند! البته شایان ذکر است که شاید مراد آنها از صحابه بعضی از صحابه باشد، نه همه آنها. همانگونه که از کلام فارابی چنین بر میآید که میگوید: «کسی که ابوبکر را دشنام دهد کافر است، بر او نماز نخوانید، به او گفته شد: چرا این حرف را میزنی در حالی که او -لااله الا الله- میگوید؟ در جواب گفت: به او دست نزنید، ولی با چوب بلندش کنید تا او را در گودال قبرش بپوشانید».[5]
در اینجا ما به برخی از نظرات علمای اهلسنت درباره سبّ و دشنام دهندگان و قاتلان اهلبیت اشاره میکنیم:
در کتاب رسائل ابن عابدین آمده است: «زمانی که توبه کرد توبهاش قبول نیست، بلکه کشتن وی واجب است».[6]
اما سبّ و دشنام دهندگان به حضرت علی(علیه السلام) و اهلبیت پیامبر، محاربان با آنها، کسانی که مقام اهلبیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را پایین میآورند و قاتلان اهلبیت پیامبر، همه آنها به اجتهاد و برداشت خود عمل کرده و در برابر جنایات و ناسزا گفتن خودشان مأجور بوده و ثواب داده میشوند. ابن حزم میگوید: «اختلافی بین بزرگان اهلسنت وجود ندارد مانند شافعی و طبری و... دیگران که ابن ملجم مرادی در حالی که با برداشت شخصی و اجتهاد خودش با فرض اینکه عملش صحیح است، حضرت علی (علیه السلام) را به قتل رساند»![7]
هیثمی میگوید: «قضایایی که با سند صحیح از معاویه برای ما رسیده، چون با برداشت شخصی معاویه انجام گرفته، گناهی بر او نخواهد بود، بلکه بهرهای از ثواب نيز خواهد برد»![8]
صنعانی میگوید: «تمامی کسانی که با حضرت علی(علیه السلام) جنگیدند متجاوز به حقوق بوده و جزء خطاکاران هستند، اما همه اینها به غیر از خوارج در پیشگاه خداوند از ثواب و پاداش برخوردارند، چرا که آنها از بزرگان قوم و از فقها و مجتهدین بودهاند که با تکیه بر فهم و دانش خود و طبق برداشت شخصی خود عمل میکردند»![9]
ابن تیمیه میگوید: «تمامی ناسزاگویان بر علی (کرم الله وجهه)، حتی آنهایی که نسبت کفر و عصیان و فسق را به ایشان دادند، همگی از گروههای معروف شناخته شده به حساب میآیند... یاران معاویه و فرزندان مروان و... همگی جزء مسلمین بوده و از عاملین به احکام الهی و جزء نمازگزاران و زکات پردازان و روزه داران و حج گزاران و معتقد به محرمات الهی و رسولش به شمار میآمدند و هیچ کفری در آنها مشاهده نمیشد... بلکه نشانههای اسلام و شریعت در اعمالشان آشکار بود...».[10]
آری به باور ابن تیمیه و علمای بزرگ اهلسنت تمام افرادی که زشتترین اعمال و رفتار را، و خبیثترین پلیدیها را نسبت به اهلبیت پیامبر انجام دادهاند و مرتکب آن شدهاند به جهت تاویل و برداشت شخصی مأجور و از پاداش یافتگان محسوب میشوند و در غیر این افراد را مجرم و گناهکار قلمداد میکنند، و حاضرند جسارت و هتاکی به ساحت مقدس حضرت علی و حضرت زهرا (علیهما السلام) و فرزندان پیامبر داشته باشند و آنها را مقصر در کارها جلوه دهند.
پینوشت:
[1]. تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، تحقیق عبدالقادر بدران، دمشق، سوریه، ج4 ص1175.
[2]. الاصول سرخسی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج2 ض134.
[3]. الجامع لاحکام القرآن، قرطبی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج2 ص419.
[4]. الصواعق المحرقه، هیثمی، مکتبه القاهره، مصر، ص243.
[5]. المغنی، ابن قدامه، عالم الکتب، بیروت، لبنان، ج2ص558.
[6]. رسائل. ابن عابدین، سهبل اکیدیمی، (1359ش)، لاهور، پاکستان، ج1 ص364.
[7]. تلخیص الحبیر، عسقلانی، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج4 ص46.
-تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، نشر اساطیر، (1362ش)، ترجمه ابوالقاسم پاینده، ج8 ص58.
[8]. الصواعق المحرقه، هیثمی، مکتبه القاهره، بیروت، لبنان، ص184.
[9]. تطهیر الجنان، هیثمی، مکتبه القاهره، مصر، ص319.
[10]. منهاج السنه النبویه، ابن تیمیه، جامعه الامام محمد بن سعود الاسلامیه، (1406ه)، تحقیق محمد رشاد سالم. ج3 ص3.
افزودن نظر جدید