در یکی از این روایات آمده است: «عن عروة عن عائشة قالت: دخل علي رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) و عندي جاريتان تغنيان بغناء بعاث، فاضطجع على الفراش و حول وجهه و دخل أبوبكر، فانتهرني، و قال: مزمارة الشيطان عند رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، فأقبل عليه رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، فقال: دعهما. فلما غفل غمزتهما فخرجتا.[1] عروة بن زبیر از عایشه نقل کرد که عایشه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بر من وارد شد، درحالی که دو دختر انصاری نزد من بودند و درباره واقعه جنگ بعاث (جنگی است که پیش از اسلام میان دو قبیله مهم یثرب یعنی اوس و خزرج در آن محل روی داده بود.) سرودخوانی می‌کردند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در رختخواب دراز کشید و روی خویش را به سوی دیگر برگرداند، ابوبکر آمد و مرا سرزنش کرد و گفت: مزمار شیطان (آلات موسیقی) نزد پیامبر؟ رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رو به ابوبکر نمود و گفت: آنان را به حال خود بگذار، چون ابوبکر سرگرم کاری دیگر شد، به دختران اشاره کردم و آنان بیرون رفتند.»
و در حدیث دیگری بدین مضمون آمده: «حدثنا شعبة عن هشام عن أبيه عن عائشة ان أبابكر دخل عليها و النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) عندها يوم فطر أو أضحى، و عندها قينتان تغنيان بما تقاذفت الأنصار يوم بعاث. فقال أبوبكر: مزمار الشيطان مرتين. فقال النبي (صلى الله عليه و آله و سلم): دعهما يا أبابكر! ان لكل قوم عيداً و ان عيدنا هذا اليوم.[2] عروة بن زبیر از عایشه نقل کرد که ابوبکر بر او وارد شد، درحالیکه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نزد او بود، و آن روز عید فطر یا عید قربان بود و دو دختر آوازخوان مغنّی پیش او بودند که سرود انصار را در جنگ بعاث می‌خواندند. ابوبکر گفت: مزمار شیطان (آلات موسیقی) و سرود شیطانی؟ و دوبار تکرار کرد. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم)  فرمود: آنان را به حال خود بگذار، ای ابوبکر! هر قومی را عیدی است و عید ما امروز است.»
این حدیث هم تا حدودی به دو روایت گذشته شبیه است که در آن اتفاق روایات سابق را یک برنامه و روال کاری نشان می‌دهد: «حدثنا هشام عن أبيه عن عائشة قالت: كنت العب بالبنات عند النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) وكان لي صواحب يلعبن معي. فكان رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) إذا دخل يتقمعن منه فيسربهن إليّ، فيلعبن معي.[3] عروة بن زبیر از عایشه نقل کرد که عایشه گفت: من با دخترانی نزد پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) بازی می‌کردم و من دوستانی داشتم که با من بازی می‌کردند. وقتی رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) به خانه می‌آمدند، پنهان می‌شدند، پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) آن‌ها را نزد من دعوت می‌کرد و آنان دوباره با من بازی می‌کردند.»
نکاتی که در این روایات قابل دقت هستند، یکی اینکه آن دختران که دوست عایشه بودند کوچک نبوده‌اند، زیرا سن خود عایشه بعد از ازدواج حدود بیست سال بوده است.[4] همچنین خانه‌ها یک اطاق داشته‌اند و پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) مجبور می‌شدند برای اینکه آنان راحت باشند، زیر لحاف رفته و در بستر مخفی گردند، اما نکته دیگری که در دو روایت اول وجود دارد، و شاید برای فضل ابوبکر آمده، تذکر و نهی از منکر ایشان به فعل شیطانی غنا و آوازخوانی با آلات لهو، آن هم در خانه پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) و در محضر ایشان است، و همچنین مسامحه پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت به این عمل شیطانی است.
بنابر روایات برداشت می‌شود، که اسلام، آنچنان مسلمانان را از غنا و ساز و آواز و لهو و لعب به دور داشته كه در سنن ابن‌ماجه آمده: «عن مجاهد، قال: كنت مع ابن‌عمر، فسمع صوت طبل فأدخل إصبعيه في أذنيه. ثم تنحى. حتى فعل ذلك ثلاث مرات. ثم قال: هكذا فعل رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم).[5] ابن‌عمر صدای طبلي شنيد. انگشت در گوش كرد و خود را كنار كشيد. اين عمل را سه بار انجام داد. سپس گفت: رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) اينگونه عمل كرد.»
بعد در این روایات جعلی چنین عمل قبیحی به پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) نسبت داده شده که در خانه به اینگونه رفتار می‌کرده‌اند، که چنین رفتاری از فرد متدین و تربیت شده آموزه‌های اسلامی انتظار نمی‌رود. ما با پالایش این روایات و جعلی دانستن آنها گرچه در صحیح بخاری آمده باشد، باید راه را بر کسانی که قصد توهین به پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) را دارند، ببندیم و سوژه برای کاریکاتور آنان ایجاد ننماییم.

پی‌نوشت:

[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج2، ص3 و ج3، ص228.
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، بیروت: دارالفکر، ج3، ص22.
سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، ج10، ص218.
[2]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج4، ص266.
صحیح مسلم، مسلم، بیروت: دارالفکر، ج3، ص21.
سنن ابن ماجة، ابن ماجه قزوینی، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص612. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج7، ص102.
سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، ج10، ص219.
[4]. بنگرید به: «سن ام المؤمنين عایشه هنگام ازدواج با پيامبر»
[5]. سنن ابن ماجه، ابن ماجه، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص613. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.