از علل تضعیف راوی در کتب رجالی

  • 1394/02/21 - 10:41
یکی از علومی که با استفاده از آن می‌توان فهمید، روایات نقل شده از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صحیح بوده یا نه؛ علم رجال است که به وسیله آن راویان مورد وثوق از راویان ضعیف و کذاب و ... شناخته می‌شوند، و معلوم می‌گردد، آیا می‌توان به روایات راوی مورد بحث استناد کرد، و یا باید روایات او را کنار گذاشت و به آنها عمل ننمود. در مورد یکی از راویان...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از علومی که با استفاده از آن می‌توان فهمید، روایات نقل شده از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صحیح بوده یا نه؛ علم رجال است که به وسیله آن راویان مورد وثوق از راویان ضعیف و کذاب و ... شناخته می‌شوند، و معلوم می‌گردد، آیا می‌توان به روایات راوی مورد بحث استناد کرد، و یا باید روایات او را کنار گذاشت و به آنها عمل ننمود.
در مورد یکی از راویان حدیث وقتی به کتب رجال مراجعه می‌کنیم، می‌بینیم که اینطور اظهار نظر شده است: «قال جریر بن عبدالحمید: أتیت سماک بن حرب فرأیته یبول قائماً، فرجعت ولم أسأله، وقلت: خرف. [1] جریر بن عبدالحمید درباره سماک بن حرب می‌گوید: نزد سماک بن حرب رفتم، دیدم ایستاده بول می‌کند، پس از مشاهده این ماجرا هیچ سؤالی از او نکردم و از نزد او برگشتم، و با خود گفتم او عقلش را از دست داده است.» و همچنین در شرح صحیح مسلم آمده است: «وکان إبراهیم بن سعد لایجیز شهادة من بال قائماً. [2] ابراهیم بن سعد، قول و شهادت شخصی که ایستاده بول می‌کرد را صحیح نمی‌دانست و قبول نمی‌کرد.»
بنابراین می‌توان فهمید که این عملی که به نظر بینندگان قبیح و زشت می‌باشد، باعث سقوط راوی از منظر علمای رجال هم می‌باشد، به حدی که جریر برای شنیدن روایت نزد سماک رفت، و تا دید که او این عمل قبیح را انجام داد، پی به کم‌عقلی و خرف شدن او برد، و فهمید که از این راوی نباید چیزی از روایت و احادیث پیامبر را بشنود، بنویسد و نقل نماید. اما نووی در همان کتاب آورده است: «فثبت عن عمر بن الخطاب و زید بن ثابت و ابن‌عمر و سهل بن سعد، أنهم به الوا قیاماً، ... وروی ذلک عن أنس و أبی‌هریرة، وفعل ذلک ابن‌سیرین و عروة بن الزبیر. [3] ایستاده ادرار کردن عمر بن خطاب و زید بن ثابت و عبدالله بن عمر و سهل بن سعد، به اثبات رسیده است، و همچنین از أنس و أبوهریره، و ابن‌سیرین و عروة بن زبیر هم نقل شده است.»
حتی بخاری و مسلم و دیگر سنن از حذیفه نقل می‌کنند که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) به مزبله‌ای که در پشت دیوار قرار داشت، آمد و ایستاده بول نمود، سپس آب خواست و وضو گرفت، ...: «حدثنا عبدالله حدثنی أبی ثنا یحیی بن سعید عن الأعمش حدثنی شقیق عن حذیفة قال کنت مع النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فی طریق، فتنحی فاتی سباطة قوم، فتباعدت منه، فأدنانی حتی صرت قریباً من عقبیه. فبال قائماً ودعا به ماء فتوضأ... [4] حذیفه می‌گوید: به همراه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله ) بودم که به مزبله‌ای رسید آن گاه ایستاده بول کرد، در این هنگام من خودم را از ایشان دور کردم، رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه وآله) فرمود: نزدیک بیا، من نزدیک او رفتم و پشت سرش ایستادم، پس ایشان وضو ساخت...» اگر ایستاده بول کردن، برای راوی حدیث پیامبر اکرم زشت بوده و باعث سقوط او از صلاحیت روایت احادیث پیامبر اسلام می‌گردد؛ اگر چنین امری توسط صحابه انجام گیرد، در مورد آنان باید چگونه حکم نمود، که نقل شده است که این فعل از چند تن آنان ثابت شده است؛ و آیا این فعل قبیح را می‌توان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، نسبت داد؟ و این مسأله توهین و جسارت به آن حضرت محسوب نمی‌گردد؟

پی‌نوشت:

[1]. الکامل، ابن‌عدی، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1409 ق، ج 3، ص 460
سیر اعلام النبلاء، ذهبی، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1413 ق، ج 5، ص 248
میزان الاعتدال، ذهبی، بیروت: دارالمعرفة للطباعة والنشر، 1382 ق، ج 2، ص 233
تهذیب التهذیب، ابن‌حجر، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1404 ق، ج 4، ص 205
[2]. شرح صحیح مسلم، نووی، بیروت: دارالکتاب العربی، 1407، ج 3، ص 166
[3]. همان.
[4]. صحیح البخاری، بخاری، دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1402 ق، ج 1، ص 62
مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج 5، ص 402
سنن ابی‌داود، سلیمان بن اشعث سجستانی، دار الفکر للطباعة والنشر والتوزیع، 1410 ق، ج 1، ص 14

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.