فرار به جلو، برای رهایی از اتهامات

  • 1392/05/10 - 17:38
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تصوف مدعی است که می تواند انسان را به مراحلی از کمال رشد دهد. سوال این است که آیا با مسیری غیر از اسلام و آموزه های پیشوایانش این امر امکان پذیر است؟ و آیا با این سابقه ی ضد شیعی و ضد مذهب حقّه میتوان تا قلّه های کمال پرکشید؟
فرار به جلو، برای رهایی از اتهامات

صوفیه برای رهایی خود از هجوم ایرادات به حقی که به این فرقه ی نامبارک و منحرف وارد است، راه های مختلفی را پیموده اند تا خود را از کمند اشکال کنندگان برهانند. یکی از اقدامات ایشان در این زمینه این است که با فداکردن چند صوفی خرابکار، سعی می کنند که سیل حملات را متوجه ایشان کنند و چهره ی پلید تصوفِ فرقه ای را از هراشکالی مبرّا نشان دهند.
مؤلف رسالهء رفع شبهات با یک فرار به جلو و تسلیم کردن اوباش صوفیه سعی می کند تا صورت مسئله که همان نامشروعی فرقه ی تصوف است را پاک کند. او در کتاب خود می نویسد: « مذموم دانستن همه ی افراد يك فرقه به مناسبت وجود چند نفر غيرِ اهل در ميان آنان، خلاف وجدان و انصاف و شرع است» [1]
همه ی کسانی که اندک اطلاعی از عملکرد نادرست فرقه ی صوفیه دارند می دانند، که اگر اصراری برای نکوهش تصوف و فرقه ی صوفیه در بیانات معصومین علیهم السلام و در سیره ی بزرگان شیعه و همچنین متشرعین است، بخاطر عقیده و رأی فاسد ایشان است و این اشکالات بدلیل بدعت گذاری متصوفه بوده، نه اینکه متوجه چند نفر از ارازل و اوباش و بخاطر عملکرد چند نفر از افراد صوفیه باشد. همانطور که اگر قرآن کریم مشرکین و بت پرستان را مورد هجمه قرار می دهد؛ نه فقط بخاطر وجود ابوسفیان ها و ابوجهل هاست؛ بلکه به علت فساد عملکرد، رفتار و عقاید ایشان بوده است. این ساده لوحی بزرگان صوفیه را می رساند که بخواهند با قربانی کردن افراد پست خود، دامن خود را پاک کنند.
مؤلف رسالهء رفع شبهات در صفحه 44 رساله ی خود مي‌گويد: « از حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله) روايت شده كه فرمود: « مَنْ اصل الاسلام أن تكف عمّن قال لا إله إلِا الله و لا تكفره بذنب. از اصل و اساس اسلام است كه دست و زبان از گوينده لا إله إلِا الله بازداري و او را بواسطهء ارتكاب گناهي كافر نگوئي»
برخلاف نظر مؤلف رساله ی رفع شبهات، ما صوفیه را بخاطر شرب خمر و بدعت گذاری در دین مانند بحث عشریه، کافر نمی دانیم. بلکه ایشان گروهی با نظر و رأی فاسدی هستند که شایسته ی ادعاهایی که دارند نیستند. به هر حال تصوف مدعی است که می تواند انسان را به مراحلی از کمال رشد دهد. سوال این است که آیا با مسیری غیر از اسلام و آموزه های پیشوایانش این امر امکان پذیر است؟ و آیا با این سابقه ی ضد شیعی و ضد مذهب حقّه میتوان تا قلّه های کمال پرکشید؟ و آیا سابقه و عمل اسلاف صوفیه با اسلام ناب تناسبی دارد؟
سوابق صوفیه نمایشگر انحراف ایشان از مسیر و صراط حق است. همین انحرافات باعث شد تا ائمه ی هدی علیهم السلام همواره ایشان را مورد نکوهش قرار دهند. حضرت امام رضا (عليه آلاف التحیّه والثناء) در این خصوص مي‌فرمايد: « مَنْ ذُكِرَ عِنْدَهُ الصُّفِيةُ وَ لَمْ يُنْكِرْهُمْ بِلِسانِهِ اَوْ قَلْبِهِ فَلَيْسَ مِنّا وَ مَنْ اَنْكَرَهُمْ فَكَاَنَّما جاهَدَ الْكُفارَ بَيْنَ يَدي رَسُولِ اللهِ (صلّي الله عليه و آله). هر كس در پیش او نامی از صوفيّه به ميان آيد و او آنان را با زبان و قلب خويش انكار نكند، پس او از ما نيست، و هر كس صوفيّه را انكار كند مانند اين است كه در خدمت رسول الله (صلي الله عليه و آله) به جهاد پرداخته است » [2]
بزرگ ترین انحراف صوفیان همین است که خود و عقاید سرتا پا خرابشان را به شریعت و دینی نسبت می دهند که بزرگان آن به شدت مسلمانان را از این فرقه و عقایدش باز می دارند. امام رضا علیه السلام، انکار صوفیه و عقاید فاسدش را همپای جهاد در رکاب رسول خدا می دانند. مجاهده در اسلام براي اعتلای پرچم توحيد و اشاعه ی معارف اسلامي و پیشگیری از عقاید باطل و کفرآمیز و بدعت گونه است. حضرت امام رضا (عليه السلام) هم با بیان شریف خود جلوگيري از انحرافات تصوف را خواستار شده اند.
سیره و روش حافظان سنت رسول الله و جانشینان ائمه ی هدی (علیهم السلام) که همان علمای بزرگوار شیعه اند هم، موضع گیری در برابر بدعت های این فرقه بوده و هست. شیخ حرعاملی از علمای بزرگ شیعه و صاحب کتاب شریف وسائل الشیعه که شامل سی و سه هزار روایت در زمینه ها و ابواب مختلف است، می فرماید: « إجماع الشيعة الإمامية و اطباق جميع الطائفة الاثني عشريه علي بطلان التَّصوف و الرّد علي الصوفية من زمن النبي(صلّي الله عليه و آله) و الائمة(عليهم السّلام) الي قريب من هذا الزمان و ما يكون و ما زالوا ينكرون عليهم تبعاً الئمتهم في ذلك. شيعه اماميه و جميع طائفهء اثني عشريه اجماع داشته‌اند بر باطل بودن مذهب تصوّف و ردّ بر صوفيه از زمان حضرت رسول‌الله (صلّي الله عليه و آله) و ائمهء اطهار(عليهم السّلام) تا زمان حاضر، و همواره شيعيانِ به متابعت از امامان معصوم خويش در پي انكار صوفيّه بوده‌اند» [3]
می بینیم که عموم افکار حق جوی تشیّع به برکت بصیرت علمای فهیم مکتب، همواره برعلیه  فرقه ی صوفیه بوده است و این ردیّه در متابعت و پیروی از شخص پیامبر عزیز اسلام و خاندان پاکش بوده که ایشان در نکوهش صوفیان، هیچ فرقه ای از ایشان را مستثنی نکرده اند و حکم به فساد همگی ایشان از هر طایفه و گروهی باشند، داده اند.
منابع:
[1]. رساله ی رفع شبهات ص 44
[2]. حديقة الشيعه، تأليف مقدّس اردبيلي، صفحه 563 / الاثني عشريه، تأليف شيخ حر عاملي صفحه 32
[3]. الاثني عشريه، صفحه 44

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.