از دخمه‌گذاری تا نبشِ قبر

  • 1393/04/26 - 17:29
برپایه‌ی زرتشتی‌گری، دفن مردگان و قرار دادن اجساد زیر خاک ممنوع است. بر همین اساس پیروان این آیین از عصر باستان تا چند دهه‌ی پیش، اجساد مردگان را درون دخمه‌ها(در بیابان) و یا بر فراز کوه‌ها رها می‌کردند تا خوراک لاشخورها گردند[1]. در شاهنامه نیز بارها به این رسم اشاره رفته است[2]. جهانگردان بسیاری نیز از این رسم در میان زرتشتیان سخن گفته‌اند...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برپایه‌ی زرتشتی‌گری، دفن مردگان و قرار دادن اجساد زیر خاک ممنوع است. بر همین اساس پیروان این آیین از عصر باستان تا چند دهه‌ی پیش، اجساد مردگان را درون دخمه‌ها(در بیابان) و یا بر فراز کوه‌ها رها می‌کردند تا خوراک لاشخورها گردند[1]. در شاهنامه نیز بارها به این رسم اشاره رفته است[2]. جهانگردان بسیاری نیز از این رسم در میان زرتشتیان سخن گفته‌اند[3]. دو نمونه دخمه زرتشتیان در ایران:


این موضوع، از حیث بهداشتی اشکالی جدّی بر آموزه های زرتشتی است. چه اینکه این روش به شدت موجب آلودگی‌های ویروسی و میکروبی می‌شود. در متن اوستا دفن کردن(به خاک سپردن) مردگان، گناهی بسیار بزرگ است. برای مثال در اوستا، وندیداد، فرگرد 3، بند 41 به روشنی آمده که دفن کردن مردگان، گناه است. بر همین اساس نبشِ قبر(بیرون آوردن اجساد مردگان از قبر) و رها کردن آنان کرداری نیک شمرده شده است. 

در بند 36 از فرگرد سوم وندیدادِ اوستا، آمده است که اگر کسی مرده‌ای را در خاک دفن کند، شش ماه وقت دارد که جسد را از خاک بیرون آورد. اگر چنین نکند باید هزار تازیانه بر او زده شود: «ای دادار جهان استومند! ای اَشَون! کسی که مردار مردمان یا سگان را به خاک سپارد و تا شش ماه از خاک برنیاورد، پادافره‌ی گناهش چیست؟ اهوره مزدا پاسخ داد: پانصد تازیانه با اسپهه اشترا، پانصد تایانه با سروشو چرَنَ»[4]. همچنین در ادامه(بند 37-38) آمده است که اگر کسی تا یک سال پس از دفنِ میّت، جسد را از قبر بیرون نیاورد، باید دو هزار تازیانه بر او زده شود و اگر تا دو سال چنین نکند، آن شخص(دفن کننده‌ی مرده) دیگر هیچ‌گاه آمرزیده نمی‌شود. در اوستا، وندیداد، فرگرد 3، بند 12 آمده است که بنابر سخن زرتشت، بیرون آوردن مردگان از قبرها موجب خشنودی زمین می‌شود[5]. تصاویری از گفتار فوق در متن اوستا:

همچنین در اوستا، وندیداد، فرگرد 5، بند 10 تا 13 آمده است که اگر کسی در زمستان بمیرد، بازماندگان باید در خانه برای مرده یا مردگان قبرهایی موقتی بنا کنند و هنگامی که بهار شد، بدنش را از این قبرها بیرون بیاورند و بر فراز کوه‌ها و یا درون دخمه‌ها رها کنند. گذشته از آلودگی‌های محیطی که این کار به بار می‌آورد و ابتدایی‌ترین اصول بهداشتی هم رعایت نمی‌گردد، اما نکته‌ی شگفت‌انگیز این است که اگر کسی جسد مرده را تا یک سال از این قبرهای موقت بیرون نکشد، باید کیفر کشتن یک انسان را متحمل گردد، یعنی تاوان قتل![6]


دفن اجساد مردگان، آن گونه که اسلام می‌گوید، موجب می‌شود که جسد در خاک تجزیه شده و جذب طبیعت گردد. اما به راستی رها کردن اجساد در طبیعت و حتی بدتر از آن، نبش قبر(آن گونه که اوستا بیان کرده است) موجب می‌شود آلودگی‌های ویروسی و میکروبی جبران ناپذیری بر محیط اطراف وارد آید. گذشته از اینکه نبش قبر و مواجهه با جسد متلاشی شده‌ی یک مرده می‌تواند تأثیر روانی بسیار سختی بر اطرافیان بگذارد. به راستی پاسخ موبدان زرتشتی به این عملکرد و کارنامه‌ی چند هزار ساله چیست؟

پی‌نوشت:

[1]. اوستا، به ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 2، ص 677 و 745 و 727
وندیداد، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ص 88، 96، 158، 139
The Zend Avesta,Part I, The Vendidad, Translated by James Darmesteter, from Sacred Books of the East (Vol. IV),  Translate in English by Various Oriental Scholars, Oxford, Clarendon Press, 1880, pp 24-94-72-73 (وندیداد فرگرد 3 : 8-9 ؛ فرگرد 8 : 2 ؛ فرگرد 6 : 44-45)
مری بویس، زرتشتیان باورها و آداب دینی آن‌ها، ترجمه ع. بهرامی، تهران: انتشارات ققنوس، ویراست دوم، ۱۳۹۱. ص 219 و 256-257
[2]. شاهنامه فردوسی، بر اساس نسخه‌ی مسکو، بیت 1035، بیت 37513، داستان مربوط به دخمه‌گذاری قباد و بر تخت نشستن خسرو انوشیروان
[3]. آكى يو كازاما، سفرنامه كازاما، ترجمه هاشم رجب‌زاده‏، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگى‏، 1380. ص 170
[4]. اوستا، به ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 2، ص 684
وندیداد، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ص 95
[5]. اوستا، به ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 2، ص 678
وندیداد، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ص 89-90
[6]. اوستا، به ترجمه و پژوهش دکتر ج.دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، 1391. ج 2، ص 706
وندیداد، پژوهش جیمز دارمستتر، ترجمه موسی جوان، تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۸۴. ص 119

تولیدی

دیدگاه‌ها

نخست اینکه این دخمه ها دور از شهر بودند و به گونه ای ساخته شده بودند که باعث آلودگی نشود و دیگر اینکه پس از متلاشی شدن جسد استخوانها را در چاهی سنگی انداخته و روی آن آهک میریختند و دیگر آنکه زمین ها را به بهانه دفن مردگان اشغال نمیکردند.امروز میبینیم در شهرهای بزرگ از جمله تهران دفن مردگان و ایجاد قبرستان یک معضل اساسی است و تخریب گورستانهای قدیمی در شهرها برای توسعه ی شهری باعث بیرون کشیدن استخوانها از زمین و بی حرمتی به آنها شده است گورستانهای قدیمی محل تجمع حیوانات موزی مانند مار و عقرب و... شده و همچنین جایی برای معتادان و خلافکاران.اگر قرار است جانوران گ.شت بدن انسان را بخورند چه زیر زمین باشد و چه روی زمین اما در شهرهای بسیاری دیده ام که گورستانهای قدیمی تخریب و روی آنها بناهایی احداث شده و حتی کثافت و فاضلاب در میان بقایای انسانی رد میشود.در ضمن قبر پرستی هم با نبودن گورستان رواج پیدا نمیکند.

سلام بهدین گرامی ؛ 1- ایجاد قبرستانهایی با سنگ قبرهای آنچنانی و اشغال فضای شهری جزو آموزه های اسلامی نیست. 2- لزومی ندارد که قبرستان در داخل شهرها باشد. 3- نبش قبر مسلمان حرام است (بنابر یقینیات فقه اسلامی) اما میبینیم که در آیین زرتشت ظرف چند ماه (مثلاً 6 ماه) باید نبش قبر کرد و جسد نیمه متلاشی شده و متعفن را به دخمه ها برد. این بسیار متفاوت است از تخریب قبرستانهای قدیمی در مواقع ضروری. سپاس

آخر این مملکت اسلامی هست یا نه؟اگر سنگ قبر و..... اسلامی نیست پس مردم مسلمان ایران به کدام آیین مرده بخاک میسپارند؟در ضمن برای بدست آوردن این سنگ قبرها محیط زیست و کوهها و جنگل های ایران در حال نابودی است.قبرستان ها در داخل شهر هم نباشد شهرها توسعه پیدا میکنند و به قبرستان ها میرسند.دیگر اینکه در اسلام هم جسد را بطور امانی در جایی میگذارند و بعد آن را بیرون آورده سپس در جایی دیگر بخاک میسپارند که این هم خود باعث متلاشی شدن جسد و....میشود.شما که به نظر می رسد در همه زمینه کارشناس هستید آیا نشنیده اید که میت را از شهرهای دور و نزدیک به قم یا مشهد یا نجف و کربلا ببرند؟من خودم دیده و شنیده ام بسیاری در گذشته و حال این وصیت را میکنند.آیا اینها به امانت گذاری جسد و بو کردن و متلاشی شدن جسد و بعد بیرون آوردن آن و سپس انتقال آن به محل مورد نظر تا خاکسپاری منتهی نمیشود؟آیا در گذشته که امکانات امروز نبود انتقال اجساد به شهرهای مقدس که باغث تجزیه و متلاشی شدن اجساد میشود عامل بیماری نبود؟

سلام بهدین گرامی ، به عرض رسید که سنگ قبر و ... در فقه اسلامی جایی ندارد و همه ی این مسائل در قرن معاصر بدین صورت رواج یافت. سابقاً تنها سنگی کوچک بر بالای سر قبر می کاشتند. نیازی به نابود کردن جنگلها و کوهها هم نیست. در اسلام، نبش قبر میّت مسلمان حرام است. اگر میت را به جایی میبرند قبل از دفن است. مثلاً آن را در سردخانه نگاه میدارند و سپس به جایی میبرند. یا برای مثال پس از چند سال که جسد کاملاً بخ خاک تبدیل شد و فقط استخوان هایی از آن مانده است. استخوان هم آلودگی محیطی ندارد. برخلاف جسد شش ماهه که هنوز در حالا متلاشی شدن است و متعفن محسوب میگردد. به هر روی نبش قبر مسلمان حرام است.

من هرچه مزار امامزاده دیدم سنگ مرمر بود که مربوط به قرون گذشته بود.چطور میگویید سنگ قبر در دوره معاصر درست شده؟چرا دروغ میگویید؟من از بسیاری کسان شنیدم که در گذشته بخاطر بارش چند روز برف و باران شدید جسد را نگه میداشتند و سپس خاک میکرند.این قدر دروغ نگویید.مردم شعور دارند.آیا شما میتوانید در یخبندان و بارش شدید برف زمین را که تماما گل یا یک یا دو متر برف دارد بکنید و مرده خاک کنید؟من فکر میکنم شما بسیاری از احکام را از زرتشتیان گرفتید.

سلام گرامی ؛ سعی نکنید با نسبت دادن دروغ به دیگران خود را کوجه جلوه دهید. ساخت مقبره برای صالحین و بزرگان ایرادی ندارد. مطمئناً تعداد کم آنان هیچ گاه جامعه را با کمبود قبر مواجه نمیکند. درباره سرما و برفی بودن جو، بله در این هنگام ایرادی ندارد. اما زرتشتیان که مردگان را دفن نمیکردند، پس مشکل کندن زمین و خاک کردن مرده وجود نداشت. اگر قرار است مرده ای در دخمه قرار بگیرد تابستان و زمستان فرقی ندارد. در زمستان نیز پرندگان گرسنه هستند.

آقاي سامان چرا مرا متهم به دروغگويي ميكنيد؟شما نوشتيد به عرض رسيد در فقه اسلمي سنگ قبر وجود ندارد و همه اين مسائل متعلق به قرن معاصر است.مگر ننوشتيد؟ چرا به من تهمت دروغ وارد ميكنيد؟؟؟؟؟؟؟

بهدین گرامی ؛ شما در کامنت فوق مرا به دروغگویی متهم کردید و من نیز هیچگاه شما را به چنین چیزی متهم نکردم. کامنتها باقی است. متأسفانه شما برای موجه جلوه دادن خود، دیگران را به دروغگویی متهم میکنید. درباره سنگ قبر، که هیچ؛ ولی ضریح و مقبره سازی فقط برای اولیاء الله وارد شده است. عرض کردم که سابقاً فقط سنگی بر بالای سر و پایین پای قبر میگذاشتند. همین. سنگ قبرهایی که فضا را اشغال میکند در قرون گذشته وجود نداشت. تنها برای اولیاء چنین چیزی مرسوم بود که آن هم به علت کمی تعدادشان به هیچ روی موجب اشغال فضای شهری نمیشد. موضوع گفتگو هم درباره نبش قبر است. که گفته شد بنا بر یقینیات فقه شیعه، نبش قبر مسلمان حرام است.

من به چشم خود سنگ قبرهایی دیدم که چند سال قدمت دارند.شما میگویید سنگ قبر مربوط به دوره معاصر است جناب سامان در زیر خاک مار و عقرب و موش و مورچه و.....گوشت انسان را میخورند و در روی زمین لاشخورها.

من به چشم خود سنگ قبرهایی دیدم که چند سال قدمت دارند.شما میگویید سنگ قبر مربوط به دوره معاصر است جناب سامان در زیر خاک مار و عقرب و موش و مورچه و.....گوشت انسان را میخورند و در روی زمین لاشخورها.در تهران و شهرهای بزرگ ایران یکی از معضلات وجود قبرستانهای قدیمی در شهرها و ویران کردن آنان برای گسترش شهر و خیابان ها هست.در بخی از شهرهای ایران که به دریا نزدیکند یا آب و چشمه فراوان دارند مردم مجبورند که مردگان را در قبوری بگذارند که آب وارد آن میشوند که این باعث آلودگی آبها میشود.اگر باور ندارید به یکی از شهرهای بندری در جنوب یا شمال تلفن کنید و بپرسید.لطف کنید این لینک را به جایش برگردانید.

من به چشم خود سنگ قبرهایی دیدم که چند صد سال قدمت دارند.شما میگویید سنگ قبر مربوط به دوره معاصر است جناب سامان در زیر خاک مار و عقرب و موش و مورچه و.....گوشت انسان را میخورند و در روی زمین لاشخورها.در تهران و شهرهای بزرگ ایران یکی از معضلات وجود قبرستانهای قدیمی در شهرها و ویران کردن آنان برای گسترش شهر و خیابان ها هست.در بخی از شهرهای ایران که به دریا نزدیکند یا آب و چشمه فراوان دارند مردم مجبورند که مردگان را در قبوری بگذارند که آب وارد آن میشوند که این باعث آلودگی آبها میشود.اگر باور ندارید به یکی از شهرهای بندری در جنوب یا شمال تلفن کنید و بپرسید.لطف کنید این لینک را به جایش برگردانید.

من به چشم خود سنگ قبرهایی دیدم که چند صد سال قدمت دارند.شما میگویید سنگ قبر مربوط به دوره معاصر است جناب سامان در زیر خاک مار و عقرب و موش و مورچه و.....گوشت انسان را میخورند و در روی زمین لاشخورها.در تهران و شهرهای بزرگ ایران یکی از معضلات وجود قبرستانهای قدیمی در شهرها و ویران کردن آنان برای گسترش شهر و خیابان ها هست.در بخی از شهرهای ایران که به دریا نزدیکند یا آب و چشمه فراوان دارند مردم مجبورند که مردگان را در قبوری بگذارند که آب وارد آن میشوند که این باعث آلودگی آبها میشود.اگر باور ندارید به یکی از شهرهای بندری در جنوب یا شمال تلفن کنید و بپرسید.لطف کنید این لینک را به جایش برگردانید.

یعنی اگه الان بهتون اجازه بدن، جنازه‌هاتونو تو دخمه می‌زارید تا لاشخورا بخورن؟! حالا اگه احترامی برای اموات هم قائل نیستید، از لحاظ بهداشتی که هیچ دین دار و بی‌دینی اینو قبول نمی‌کنه... تو کدوم شهره که یه متر بکنی به آب می‌رسی (که میگی آب به جنازه‌ها می‌رسه)؟! حرف مفت هم که کنتور نمی‌اندازه

اعتقادات هر شخص در هر کیش و آئینی محترم بوده و همه ی یکتا پرستان باید به عقاید هم احترام بگذارند. ولی به عقیده بنده دلیل دفن کردن مردگان در زیر خاک بیشتر به دلیل احترام به مرده و بازماندگان آن بوده .چرا که صحنه ی تکه تکه شدن جسم و خورده شدن آن در مقابل چشم زندگان دلخراش می باشد.و الا مرده در هر دوصورت چه روی زمین چه زیر زمین بالاخره متلاشی و از بین خواهد رفت. این بیشتر ملاحضه احوال زندگان است.

باید به عقاید هم احترام گذاشت

درود بر ذهنیت و اندیشه باز شما دوست گرامی، جناب البرز

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.