مسئلهی مهدویت از منظر صوفیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحث داغ و مطرح بین شیعه و تصوف بحث ولایت در نگاه تصوف است که عِدل مبحث امامت در شیعه میباشد. در دایرهی این بحث، جریان مهدویت نیز وجود دارد و از مسائل جدی در حوزهی بحث ولایت و امامت است. اعتقاد به موعود و منجی، در همهی ادیان الهی و حتی مسلکها و نحلههای غیر دینی جزء مباحث مهم ایشان بوده و به خصوص در دین مقدس اسلام به عنوان آخرین ورژن ادیان الهی و خاتم ادیان آسمانی جایگاه ویژه و دارای اهمیتی دارد.
در آیینهای هندوان و کتابهای آنان نیز، همانند دیگر ادیان و آیینها، سخن از نجات دهنده و موعود آمده است، از جمله در کتاب 'مهابهاراتا' و کتاب 'پورانهها' در اینباره مطالبی مطرح شده است. "در کتاب "اوپانیشاد"[1] که یکی از کتابهای معتبر و از منابع هندوها به شمار میرود، بشارت به ظهور نجات بخش چنین آمده است: "این مظهر ویشنو (مظهر دهم) در انقضای کلی یا عصر آهن، سوار بر اسب سفیدی، در حالی که شمشیر برهنهی درخشانی به صورت ستارهی دنبالهدار در دست دارد ظاهر میشود، شریران را تماماً هلاک میسازد، و آفرینش را از نو تجدید، و پاکی را رجعت خواهد داد ... این مظهر دهم در انقضای عالم ظهور خواهد کرد."
بحث مهدویت و موعود در یهود نیز از دیر باز مطرح بوده است؛ از جمله بشارتهایی که راجع به آخرالزمان در آثار دینی یهود به چشم میخورد، بشارتهای حزقیال، پیامبر الهی قوم یهود میباشد. کتاب حزقیال در ردیف بیست و ششم از سری كتب عهد قدیم كتاب مقدس به شمار میرود و مطابق تقسیم بندی یهودی، از بخش كتابهای انبیاء محسوب میشود.[2] در آیین مسیحیت نیز مباحث مهدویت و موعود بسیار داغ و پویاست که البته مانند سایر نحلهها و طبق غرضورزیها و سیاستها، با خرافات و گمانهزنیهای بسیاری آمیخته گردیده است.
فرقهی صوفیه از نحلههای منحرف در اسلام نیز با وجود بحث ولایت، طبعاً توجهی خاص به مهدویت و موعود خواهد داشت و برای ایشان بحث خاتمیت اوصیاء مطلب قابل توجه و عظیمی است. در سیرهی بزرگان ایشان هم این توجه به وضوح دیده میشود. مثلاً در آثار محیی الدین عربی میبینیم که وی ادعای رؤیت مهدی موعود ارواحنا فداه را دارد و مینویسد: «اما ختم ولایت محمدی، آن برای مردی از عرب است که به لحاظ اصل و نسبت و به دست گرفتن این ولایت، اکرم قوم است و امروز در زمان ما موجود است. در سال ۵۹۵ ه . ق وی را شناختم و نشانه (ختم ولایت مطلقه) او را که حق از دیدگان بندگانش نهان نموده، در شهر فاس مشاهده کردم»[3]
از دیگر سران تصوف میتوان به سید محمد نوربخش، سرسلسلهی نوربخشیه اشاره کرد که خود را مهدی موعود خواند! وی از مدعیان قرن نهم هجری بود که روی مهدویت خویش تکیه داشت و وعده میداد که به زودی ظهور رخ خواهد داد. نوربخش، اوائل به طور مبهم صحبت میکرد و فقط قرائن و شواهدی را که این روزها اسمش را قواعد ظهور گذاشتهاند، دربارهی ظهور بحث میکرد اما پس از چندی علناً خود را مهدی موعود خواند و در رسالههایی دلایل خود را مطرح نمود. او در کتاب رساله الهدی نوشتهاست: اما بعد، چنین گوید بنده فقیر و نیازمند به تأیید الهی و مشتاق به لقای اولیاءالله، محمد بن محمد بن عبدالله، کسی که شیخ او، وی را ملقب به نوربخش کرد: زمانی که خداوند اراده فرماید تا قومی را هدایت کند، رسولی از میان آنان بر میانگیزد، آنچنان که در امتهای پیشین و روزگاران گذشته چنین کرد؛ یا ولیّای را [بر میگزیند] چنان که پس از ختم نبوت در این امت مکرمه محمدیه چنین کرد. امر نبوت نیز با معجزات ثابت میشود چنانکه ولایت با کرامات. کسی که در صدد شناخت اولیاء است، سزاست تا آنان را با اظهار کراماتشان بشناسند، کما این که انبیاء را با معجزاتشان میشناسد... از این روی بر من است تا آنچه را برای من از گفتههای متقدمان و مکاشفات متأخرین روی داده و از علامات و خصائل و ویژگیها و فضائل گفته شده بیان کنم، تا آن کسان که مرا نمیشناسند، بشناسند و از جهل درآیند. چنانکه رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: کسی که بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی درگذشته است، اگر هم مرا میشناسد بر معرفت او افزوده شود.[4]
یا کسانی دیگر از سران تصوف مانند، علاءالدوله سمنانی و محمود مزدقانی که مهدی موعود را از نسل خود یا از اقطاب بعد از خود معرفی کردهاند! با نگاهی عمیق در مییابیم که لفظ قطب در واژگان تصوف، همان جنبهی معنوی امام است که صوفیان در زمان ما برای توجیه این عقیده و کمرنگ کردن این دوگانگی، قطب را نائب امام معرفی میکنند که البته همین اعتقاد هم از نظر عقاید شیعی، بیپایه و اساس است. ایشان به دنبال این مطلبند که مهدی بودن را نه یک شخص مشخص، که یک مقام و جایگاه خاص تعریف کنند و آنگاه هر کسی را که صلاحیت آن جایگاه را یافت در آن مرتبه بنشانند.
منابع:
1- کتاب اوپانیشاد یا ودانتا از کهنترین متون مینوی آئین هندو هستند که به دوره برهمایی باز میگردند.
2- سعید، حبیب، المدخل الی الكتاب المقدس، دارالتالیف و النشر للكنیه الاسقفیه بالقاهره، بی تا، ص117
3- فتوحات مکیه ابن عربی باب هفتاد و سوم / چکیده کتاب «شهره عارفان» ، محمد بدیعی، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، ۱۳۸۳٫
4- رساله الهدی، سیدمحمدنوربخش
افزودن نظر جدید