شیطان، از پشت عینک عین القضات!

  • 1392/11/30 - 15:05
صوفیان برای اباحه گری و فرار از شریعت راه های زیادی را رفته‌اند و از جمله ی این روش ها اعتماد به ظاهر آیات الهی و به اصطلاح ظاهرگرایی است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با دقت در سیره و روش صوفیان و بزرگان ایشان، شاهد تناقضات فاحشی هستیم که اگر بر بطلان عقاید و رای متصوفه همین یک مورد اقامه شود، کافی است. عبدالله بن محمد بن علی میانجی همدانی ملقب و معروف به عین القضات همدانی، از بزرگان صوفیه و جوانی جویای نام و شهرت بود که وقتی در سلک خرقه پوشان در آمد، با طی مسیری که پیش از او حسین بن منصور حلاج رفته بود، شروع به نوعی شطح گویی کرده و همین امر در آخر برای او عواقب ناگواری را به دنبال داشت. وی از قائلین به بحث اعتذار ابلیس است.

صوفیان برای اباحه گری و فرار از شریعت راه های زیادی را رفته‌اند و از جمله ی این روش‌ها اعتماد به ظاهر آیات الهی و به اصطلاح ظاهرگرایی است. ایشان برای ترک نماز و روزه و مناسک دیگر دین شریف، متمسک به ظاهر آیاتی شده که برای فهم و درک آن‌ ها باید به روایات و تفاسیر مراجعه نمود. برای مثال این آیه ی شریفه‌ی سوره‌ی مبارکه‌ی حجر که می‌فرماید:  وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ [۱] و پروردگارت را، بپرست، تا لحظه يقين (مرگ) فرا رسد. برخی ایشان با تمسک به ظاهر این آیه و به بهانه‌ی رسیدن  به یقین قلبی، دست از انجام عبادات شسته و خود را در جرگه‌ی کفار به عضویت می‌رسانند. زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: من ترک الصلاة متعمداً فقد کفر[۲] کسی که نماز را از روی عمد و بدون عذر ترک کند، به تحقیق که کافر شده  است و خود ایشان تا آخرین دقایق پایانی عمر مبارک خود در مسجد جهت اقامه‌ی فریضه‌ی نماز، حاضر گردیده بود.

مورد تناقض اعمال صوفیان، دقیقاً همین جاست که ایشان با توجه بر اصراری که در ظاهر گرایی دارند، در رابطه با ابلیس و خلافی که وی انجام داد، مسیر دیگری را پیش گرفته و قائل به اعتذار شیطان شده‌اند. در حالی که صریح آیه‌ی قرآن در این باره می‌فرماید: وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ[۳] و به فرشتگان گفتيم: آدم را سجده کنيد، همه سجده کردند جز ابليس، که سرباز زد و برتری جست و او از کافران بود. می‌بینیم که نص صریح کلام خدا، شیطان را کافر خطاب کرده و وی را دارای صفت استکبار و کبر می‌داند.

با این وجود سران تصوف از جمله عین القضات با نادیده گرفتن خطای شیطان و برای تخطئه کردن عمل وی، با طرح سوالی هدفمند می‌گویند: گيرم كه خلق را، اضلال ابليس كند. ابليس را بدين صفت كه آفريد؟ دريغا گناه، خود همه از اوست كسي را چه گناه باشد؟![۴] وی چونان وکیل مدافع، ابلیس را ستوده و لعن و نفرین را بهترین مدح برای شیطان می‌داند و می‌نویسد: نصيب او از دوست لعنت است. او به لعنت زنده است. لذت او از لعن و نفرين بيش از مدح و آفرين است: «اين جوانمرد، ابليس، مي‌گويد: اگر ديگران از سيلي مي‌گريزند ما آن را بر گردن خود گيريم.»[۵]

پیش از او نیز سایر بزرگان و نامداران تصوف، سنگ ارادت شیطان را بر سینه کوبیده و او را ستوده‌اند. حسن بصری او را تا مرز خدایی می‌برد و می‌گوید: اگر ابلیس نور خود را به خلق نمایان کند همه او را به معبودی و خدای می‌پرستند![۶] این سخنان پیشکسوتان تصوف، و موضع‌گیری های ایشان باعث تفکیک صفوف ایشان از عقاید مسلمانان گردیده است.

پی نوشت:

۱- سوره : الحجر آیه : ۹۹
۲- شیخ کلینی در کافی ۳/۴۸۸
۳- سوره : البقرة آیه : ۳۴
۴- صفحه ۱۸۸ تمهیدات عین القضاه همدانی
۵- صفحه ۲۲۴ تمهیدات عین القضاه همدانی
۶- صفحه ۲۱۱ تمهیدات عین القضاه همدانی

تولیدی

دیدگاه‌ها

از اين مطالب بی اطلاع بودم

از اين مطالب بی اطلاع بودم

سلام در مورد چیز هایی که تحقیق نکردید و نمی دانید مطلب نزنید. شاید منظور کسی که شما تکفیرش می کنید چیز دیگری باشد . شاید او حقیقت را بهتر از شما فهمیده باشد . لا اقل از کسانی که می دانند بپرسید. یا اینکه ابتدا تحقیق جامعی بکنید و بعد قضاوت کنید.

سلام فرافکنی کار درستی نیست، مطلب خیلی روشنه..

عرض کرده اید:صوفیان برای اباحه گری و فرار از شریعت راه های زیادی را رفته‌اند و از جمله ی این روش‌ها اعتماد به ظاهر آیات الهی و به اصطلاح ظاهرگرایی است. ایشان برای ترک نماز و روزه و مناسک دیگر دین شریف، متمسک به ظاهر آیاتی شده که برای فهم و درک آن‌ ها باید به روایات و تفاسیر مراجعه نمود!!! تا آنجا که ما میدانیم و دیده ایم به دیده ی تحقیق در طول تاریخ این شرعمداران دغل کار و اهل تزویر و جانماز آب کشان روزگار بوده و هستند که دام تزویر را قرآن کرده اند و با خروار خروار روایات بعضا سست و بی بنیاد خود و تفاسیر به رای هایشان خلق الله را استحمار کرده و دکان بازار راه انداخته اند و با تایید کردن زور گویان درست کردن کلاه شرعی امکان سلطه یزید صفتان را بر ملت رنجور فراهم کرده اند!!! نویسنده محترم اگر میتواند به این سوال پاسخ گوید که اگر ابلیس تمرد نمی جست فلسفه خلقت و طاعت چه میشد؟!

چقدر نادرسته که با ادبیات زیبا مفاهیم زشت رو خلق کنیم! بحث شیطان و تمردش در آیات قرآن به صراحت مطرح شده، شما یا مسلمان نیستی و از مفاهیم قرآن شناختی نداری، یا محصور در تفکرات شیطان گرایی هستی که با وجود نص صریح در دشمن بودن شیطان باز هم به دنبال تفاسیر سست برای تبرئه‌ی اون ملعون می‌گردی! تا وقتی این تفکر بر شما حاکم باشه که شیطان سگ معلَم خداست، متأسفانه پی به حقیقت خلقت نخواهید برد.

چقدر نادرسته که با ادبیات زیبا مفاهیم زشت رو خلق کنیم! بحث شیطان و تمردش در آیات قرآن به صراحت مطرح شده، شما یا مسلمان نیستی و از مفاهیم قرآن شناختی نداری، یا محصور در تفکرات شیطان گرایی هستی که با وجود نص صریح در دشمن بودن شیطان باز هم به دنبال تفاسیر سست برای تبرئه‌ی اون ملعون می‌گردی! تا وقتی این تفکر بر شما حاکم باشه که شیطان سگ معلَم خداست، متأسفانه پی به حقیقت خلقت نخواهید برد.

عجب که دینداران ذره ای ازعالم ملک فراتر ندیده، صوفیانی هفتاد هزار عالم رفته رو متهم به ظاهر گرایی می کنند. محمدی که سنگش رو به سینه می زنید خود از صوفیان بوده که اگر نبوده جواب بدبد که تا چهل سالگی برای چی و به دستور کی در غار حرا چله می گرفته؟

بنا بر نظر جنابعالی تصوف زائیده ی اسلام نیست و از ادیان یا مسلک های دیگه وارد دین شده!! جالب شد دقیقاً چون حضرت رسول صلی الله علیه وآله روحیه ی صلح کلی و همزیستی با کفار و مشرکین رو نداشتن، جایی رو برای تفکر انتخاب کردن که خالی از مظاهر شرک و بت پرستی باشه سراسر زندگی این بزرگوار عاری از آموزه های پوچ صوفیانه ای است که از ادیان انحرافی یا مسلک های شیطانی اقتباس شده است.

نهایت درک شما دیدن آموزه‌ها و شنیدن یاوه‌ها و ادعاهای صوفیانه‌ست، شما تفاوتی بین گرد و گردو نمی‌بینید! بحث نبوت فراتر از تصور کوته بین شماست که توضیحی راجع بهش داده بشه اما این رو برای عزیزانی که مطالعه میکنند عرض کنم که پیامبران معصوم از خطا و به حکم صریح ماینطق عن الهوا تابع وحی‌اند. وقتی به مقام رسالت رسیدند جز دستور الهی انجام نمی‌دهند و پیامبر بعد از رسالت فرمود، لا رهبانیة فی الاسلام فارق از این مطلب هر چله نشینی مردود نیست، اما چله نشینی برخی صوفیان منهای شریعت است که مرز کفر و توحید است با کفر می‌توان به حقیقت رسید؟!

چیزهایی که گفتی مزخرف محض است. واقعا بیسوادی بزرگترین مشکل جامعه است

رفرنس آوردیم که مدعیان سواد مراجعه کنند...

شما مگه از دل ابليس خبر داري؟ مراجعه كنيد به آيه ١٦ سوره اعراف

حقد و کینه و عناد و دشمنی شیطان با خدا و انسان از این آیه به خوبی فهمیده میشه

واقعا تاسف بر انگیزه که بجای خرد و تفکر فقط نشخار کردن کلام بزرگانی همچون محمو (ص)و... رو بلد هستید در جواب تمامی دوستان دین دار و تعصبی :پیامبر از خود شناسی به خدا شناسی و سپس به پیامبری و بعدا به انسان کاملی رسید و درجات عرفانی رو تا انتها ادامه داد دین خود سازی فقط دین تصوف هست تا به خود نیایی خدایی نیست که بخوای پیداش کنی جناب ابلیس سجده نکرد چون میخواست که بداند حسد ورزید چون عبادت کرده بود او بخاطر حسدش رانده شد نه بخاطر سجده نکردنش هزار سال هم دلا راست بشی بجز ماتحت نفر جلویی چیزی نخواهیی دید باید دلتو شخم بزنی اول کافر شوید به تمام ادیان بعد بدون تعصب تمام دین هارو مطالعه کنید سپس دین جدید انتخواب کنید آخر دین داری عرفان است که تازه خواهید فهمید تصوف چیست بدرود

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.