فرار سلطان محمد علیشاه از تهران به جرم بابی گری

  • 1392/02/08 - 18:33
سلطان محمد بعد از بازگشت از عتبات در تهران مجلس درسی تشکیل داد اما در درس خود حرفهایی زد که وی را به بابی گری متهم کرده و او مجبور به ترک تهران شد.
مزار سلطانی بیدخت

سلطان محمد از جمله اقطاب صوفیه بود که توسط سعادت علیشاه مجاز شده و به لقب سلطان علیشاه ملقب گشت.(1) وی علاوه بر تصوف فرقه ای متهم به بابی گری شده است چنان که در باره او می نویسند:
وی در بازگشت از عتبات در تهران مجلس درسی تشکیل داد و درسی هم از حکمت می گفت. همین امر بهانه ای شد برای عده ای که وی را متهم به بابی گری کنند به گونه ای که ناچار شد تهران را ترک کند. (2) در اینجا باید به این مطلب توجه کرد که تدریس حکمت در عصر قاجار سبب متهم شدن به بابی گری نمی شده است؛ زیرا در تهران آن روز گفتن حکمت و عرفان رواج داشته است و اشخاصی چون مرحوم جلوه، آقا علی مدرس، آقا محمد رضا قمشه ای (3)  به تدریس این دو علم می پرداختند. احتمالا علت این تهمت امور دیگری بوده است؛ چنان که مرحوم افضل الملک ( غلام حسین خان) که شخصی است فاضل و منصف، در سفر نامه خراسان و کرمان خود می نویسد:
وی (سلطان محمد) در تهران در فن حکمت و برخی کتب فقه تدریس جزئی داشت ولی برخی کلمات در ملاء نزد شاگردان اظهار می داشت که اندک اندک باعث تکفیر او شد. از حمله کلمات او این است که در مجلس کرارا می گفته است که حضرت رسول هر جا زورش نمی رسیده است می گفته است «لکم دینکم ولی الدین» و هر جا زورش می رسیده می گفته است «انا نبی بالسیف».( 4)
اما با شنیدن این کلمات انسان به فکر فرو می رود که چگونه کسی که خود را لقب عارف بالله و سالک الی الله داده، در مورد شخص اول خلقت و رسول برگزیده خداوند اینگونه سخن می راند و در کنار آن اقدام به دستگیری می نماید؟ آری اگر هم شخصی قصد ترسیم موقعیتی برای افراد عامی داشته است می تواند بهتر و با ادبیات مناسب تری مساله را بیان نماید نه اینکه از بدترین الفاظ برای بهتربن افراد استفاده نماید و توجیه وی و پیروان وی برای این کار استفاده از ادبیات عوام فهم است و اینگونه است که اشتباهات فاحشی از این دست که مردم زمانه خود مجبور می کرد که گوینده این کلمات را به کفر و الحاد نسبت دهند اما در این زمان همه با بی تفاوتی از کنار آن می گذزند.  

 

پی نوشت :
1-سلطان حسین تابنده تاریخ و جغرافی گنایاد ص 251
2- سلطانی رهبران طریقت و عرفان ص 241
3- ر ک به منوچهر صدقی (سها) تاریخ حکما و عرفای متاخر بر صدر المتالهین
4- افضل الملک سفرنامه خراسان و کرمان ص 150

 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.