شاخصههای انحراف در موج کرهای
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در عصر حاضر رسانهها اصلیترین مروج مکاتب انحرافی هستند. برای شناخت و مقابله با مکاتب انحرافی نیازمند شناخت شاخصههای انحرافی آن هستیم. از جمله شاخصههای مهم میشود به موارد زیر اشاره کرد: «1. نادیدهگرفتن خدا به عنوان هدف غایی؛ 2. شادمانگی به عنوان هدف غایی؛ 3. خرد ستیزی و منطق گریزی؛ 4. شریعت ستیزی و فقه گریزی؛ 5. نگرش تکبعدی به انسان؛ 6. انکار معاد و طرح مسأله تناسخ؛ 7. استادپرستی» [1].
موج کرهای حالت یک جریان شبهمعنوی است که میشود نام فرقه شبه معنوی هم بر آن نهاد، چون اشتراکات زیادی با فرقهها دارد؛ این جریان، آموزههایی برای جایگزین کردنش با دین سنتی دارد و هم سیّال و متغیر است تا طبق شرایط مکانی و زمانی بتواند مخاطب بیشتری جذب کند. با بررسی موج کرهای متوجه میشویم همه این هفت شاخص وجود دارد؛ خداوند اصلاً در این جریان مطرح نیست تا چه برسد به اینکه هدف قرار گیرد یا نه؛ اتفاقاً بحث تبلیغ آموزههای انحرافی شیطان مطرح است. شادمانی و شادکامی از اهداف اصلی ترویج این موج با رویکرد شادی غافلانه و تخدیری است. فنها (طرفدران) هر سخنی مخالف آیدولها(خواننده و بازیگر محبوب) را رد میکنند و اغلب اجازه گفتگو نمیدهند و منتقد را هیتر(مخالف و نفرت پراکن) خطاب کرده و پرخاشگری از خود بروز داده نمیگذارند که بحث استدلالی و منطقی حاکم شود؛ خود موج کرهای مروج مباحث غیردینی است، از جمله پوشش نابهنجار، ترویج همجنسگرایی و لذتطلبی و... اما برخی فنها سعی میکنند بین این آموزهها و دینداری خود سازش ایجاد کنند که البته تلاشی بینتیجه است. نگرش تکبعدی به انسان هم در همین جریان بسیار وجود دارد، خودمحوری و نگاه مادیگرایانه در این جریان غلبه دارد. در موج کرهای بحث معاد مطرح نیست و اتفاقاً بحث تناسخ ترویج میشود؛ استادپرستی هم با اصطلاح آیدول و سلبریتی پرستی در این جریان جاری است که همان آسیبهای مرید و مراد بازی فرقهها میباشد. طبق این تطبیق موج کرهای همه شاخصههای یک عرفان کاذب یا همان ادیان جدید را دارا است.
روش ترویج دینداریهای جایگزین با ابزار رسانه است؛ به عنوان نمونه: «محتوای داستانهای هری پاتر، کاملاً معنوی است. ولی معنویتی منهای خدا و دین است. در این کتابها بهجای آموزههای هدایت بخش پیامبران الهی، تعالیم جادویی جایگزین میشود؛... این رمان بر پایه اندیشه اومانیسم و انسانمحوری شکل گرفته است و انسان بدون خدا را تبلیغ میکند. به تعبیر «لوگراسمن» از منتقدان غربی هری پاتر: «اگر میخواهید بدانید که در داستانهای هری پاتر چه کسی میمیرد، پاسختان ساده است: خدا». (میشل دی اوبرین، هری پاتر و مرگ خدا، ص8). طرح اصلی این رمان، بر پایه جادو و سحر است؛ یعنی دو مقولهای که نزد ادیان و پیامبران الهی مذمت شده است، ولی در این رمان تقدیس میشود. «جی. کی. رولینگ» نویسنده این داستانهای خیالی، در گفتگویی اعلام کرد: قهرمان داستان هری پاتر، همجنسباز است.[2] وی بدین ترتیب با تکیه بر محبوبیت قهرمان داستانش، خوانندگان خود را به همجنسبازی سوق میدهد؛ مسئلهای که حتی اعتراض بسیاری از پدران و مادران غربی و اروپایی را بر انگیخت» [3]. جالب است بعینه همه این اشکالات را در موج کرهای میبینم. به نظر موج کرهای جریانی است که باعث یک دینداری رقیب برای مخاطبانش شده است؛ البته با حفظ تن بیسر و ظاهری آراسته تا باعث واکنش منفی نشود؛ ولی در باطن، انحرافات بعضاً غیرقابلجبران به مخاطب خود وارد میکند.
پینوشت:
[1]. احمد حسین شریفی، (تلخیص: رضا درگاهی فر)، شاخصههای عرفان کاذب، نشر جمهوری، 1390، تهران
[2].سایت نواندیشان، ۱۷ آذر، ۱۳۸۹
[3]. احمد حسین شریفی، بررسی و نقد عرفانهای نوظهور، چاپ پنجم، نشر المصطفی، قم، 1401، ص 55 تا 57.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید