استدلال عبدالحمید جهت مخالفت با گشت ارشاد
عبدالحمید ورود نیروهای مسلح در مقابله با بدحجابی را صحیح ندانست و گفت: «نیروهای مسلح باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند و نباید مردم را از نیروهای مسلح متنفر کنند». در پاسخ میگوییم این تنفر برای کسی است که فواید اجرای قوانین و معایب ترک آن را نداند، وگرنه کسی که بداند رعایت قانون حجاب، منجر به سلامت خانواده گشته، از طلاق جلوگیری میکند و ...، از اجرای این قانون تقدیر میکند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در مخالفت با طرح نور و گشت ارشاد و اجرای آن توسط نیروی انتظامی گفت: «ما به حجاب اعتقاد داریم، اما معتقدیم نیروهای مسلح ما نباید برای مقابله با زنان و اعتراضات، به کار گرفته شوند. نیروهای مسلح ما باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند و نباید مردم را از نیروهای مسلح متنفر کنند. مردم باید نیروهای مسلح و دستگاه قضایی را حامی خود بدانند. اعتراضات در همه جای دنیا است و راه حل آن، گفتگو و توجه به خواستههای معترضان است. هیچ جای دنیا، چنین برخوردهایی با معترضان نیست».[1]
عبدالحمید که با اجرای گشت ارشاد توسط نیروی انتظامی، مخالفت کرده است، استدلال میکند که این کار باعث متنفر شدن مردم از نیروی انتظامی میشود. وی در ظاهر سفارش دوستانه مطرح میکند که سزاوار نیست مردم، نسبت به نیروهای مسلح و دستگاه قضایی، دید منفی و احساس تنفر داشته باشند، بلکه باید آنها را حامی خود بدانند. او در این گفتار خود، مجرمین از قانون حجاب را، معترض به حکومت خوانده و راه حل مواجهه با معترض را گفتگو با آنها دانسته است. سپس میگوید در هیچ جای دنیا با معترضان، برخورد خشن نمیشود. همه جای دنیا، با معترضین گفتگو کرده و به خواست آنها توجه میکنند.
وی ابتدا برخورد با بیحجابی را وظیفه نیروهای مسلح ندانسته و گفته است که آنها باید از تمامیت ارضی و امنیت و مرزهای کشور حفاظت کنند. گفته شد نیروهای مسلح، از سه سازمان تشکیل میشود و امنیت مرزها غالباً به عهده ارتش و سپاه است و وظیفه نیروی انتظامی، مقابله با ناامنیها است و ازجمله ناامنیها، ناامنی اخلاقی است.[2]
اینکه این برخورد نیروی انتظامی، باعث تنفر مردم میگردد هم استدلال دیگری در مخالفت با طرح نیروی انتظامی در امر پوشش است. نیروی انتظامی، به عنوان پلیس امنیت اخلاقی در جامعه اسلامی، با افرادی که از قانون «حداقل پوشش» رویگردان هستند، مانند مجرمان نسبت به قوانین دیگر عمل میکند.
در ایران عده زیادی حجاب شرعی اسلامی را رعایت نمیکنند. وظیفه مسلمانان این است که این افراد را اگر مسلمان هستند، نهی از منکر کنند. این نهی از منکر، شامل بانوانی که کمی از موهایشان خارج روسری است نیز میگردد؛ اما قانون رعایت پوشش مناسب (که کمتر از پوشش دستور داده شده در احکام اسلامی است و همه افرادی که در جامعه اسلامی ایران تردد میکنند، اعم از مسلمان و غیر مسلمان و نیز مسافران (توریستها) باید به آن پایبند باشند)، در طرح گشت ارشاد اجرا میگردد. عدهای از این قانون خبر ندارند که در این طرح به آنان اطلاع داده میشود؛ اما عدهای از بانوان که با غرض و از روی لجاجت، پروژه دشمن در ترویج بیحجابی را اجرا میکنند، با نهی از منکر توسط مردم مسلمان، از کار خود دست نمیکشند و گاهی با ایجاد اغتشاش، جو غیراسلامی در جامعه ایجاد میکنند؛ در این مواقع، چارهای جز برخورد شدید نیروی انتظامی با آنان نیست.
تمام قوانین لازم الاجرا در کشور، برای عدهای محدودیت ایجاد میکند. این محدودیت باعث ناراحتی و شاید تنفر گردد؛ مثال ملموس آن قوانین رانندگی است که از معطلی پشت چراغ قرمز گرفته تا جریمههای میلیونی و ... که همه آنها باعث ناراحتی فرد مجرم میگردد؛ اما با توجه به اینکه اجرای این قوانین باعث نظم شده و از هرج و مرج جلوگیری میکند، غالباً همه میپذیرند و اگر کسی نیز نپذیرفت، مورد تأیید دیگران قرار نمیگیرد. در مقوله حجاب هم همین طور است. رعایت این قانون منجر به سلامت خانواده میشود، از طلاق جلوگیری میگردد و... ؛ بنابراین کسی که فواید رعایت حجاب را بداند، اجرای این قانون باعث تنفر او نمیگردد، بلکه تقدیر این افراد را در پی دارد و اگر معایب ترک قانون را نفهمد، باعث تنفر میشود، آن گونه که در قوانین رانندگی (بستن کمربند، معطلی پشت چراغ راهنمایی و...) نیز ممکن است تنفر ایجاد گردد.
بطلان جمله آخر عبدالحمید که «در هیچ جای دنیا، چنین برخوردهایی با معترضان نیست»، از رفتار پلیس آمریکا در قبال دانشجویان معترض به وقایع غزه، معلوم میگردد.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 7 اردیبهشت.
[2]. «مخالفت عبدالحمید با ورود نیروی انتظامی در امر حجاب»
افزودن نظر جدید