نفی خاتمیت توسط احمد اسماعیل بصری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نبوت یکی از مهمترین اصول ادیان ابراهیمی است و انبیاء در تمام زمانها از جانب خداوند متعال برای هدایت مردم مبعوث میشدند: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِییّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ»؛ [1] «مردم، امتی یگانه بودند؛ پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیمدهنده برانگیخت». احمد اسماعیل بصری به شکلی نبوت را معنا کرده که گویی رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، نبی خاتم نبوده و بعد از ایشان افرادی دارای این منصب خواهند شد و در این رابطه مینویسد: «نبوت به معنای شناخت برخی از خبرهای آسمانی است و مخصوص خلفای خداوند در زمین نمیباشد. بلکه این موضوع در دسترس همهی مخلوقات و افرادی است که برای خداوند اخلاص بورزند. ممکن است خداوند درب شناخت برخی اخبار آسمان را برای فردی باز کند. به همین خاطر او به این معنا نبی و پیامبر است. یعنی از برخی اخبار آسمان آگاه است. نبوت به این معنا حتماً برای همهی خلفای خداوند در دسترس است؛ به این خاطر که آنان سرور مخلصان برای خداوند سبحان و متعال هستند و سرور خلفای خداوند پس از محمد همان آل محمد علیهمالسلام هستند. پس این فهم که ختم نبوت، به معنای عدم وحی به ایشان است، نادرست است». [2] گویی احمد اسماعیل بصری قائل به ختم نبوت نیست و به این خاطر جانشینان رسولخدا صلیاللهعلیهوآله را به خاطر الهاماتی که به آنها شده، «نبی» دانسته است.
این اندیشه و آموزه با مبانی قرآنی و روایی و همچنین مبانی کلامی شیعه و اهلسنت ناسازگار است. رسولخدا صلیاللهعلیهوآله طبق متون عقلی و نقلی، آخرین نبی از جانب خداوند معرفی شده است. طبق آیات قرآن حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله آخرین نبی الهی بوده است. «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَلَٰکِنْ رَسُولَاللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِییّینَ ۗ وَ کَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمًا»؛ [3] «محمّد صلیاللهعلیهوآله پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز آگاه است!»
روایات متعددی در بین شیعه و اهلسنت بر خاتمیت نبوت اشاره دارد که مشهورترین آن روایات، حدیث منزلت است؛ امام علی علیهالسلام نقل کرد که رسول خدا در حق ایشان فرمودند: «انت منّی بمنزله هارون من موسی الاّ أنّه لانبیّ بعدی. [4] ای علی! تو نسبت به من همانند هارون باشی نسبت به موسی، جز آنکه بعد از من پیامبری نباشد». جمله «الَّا أَنَّهُ لا نَبِیَ بَعْدی» که در این حدیث آمده، در مقام فهماندن این نکته است که امیرالمؤمنین علیهالسلام دارای تمام مناصبی که خداوند برای حضرت هارون علیهالسلام قرار داده، به جز منصب نبوت میباشد؛ زیرا در این عبارت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بیان میکنند که بعد از ایشان نبی نخواهد آمد، پس از این روایت، ختم نبوت نیز ثابت میشود و افرادی همچون احمد اسماعیل بصری نمیتوانند ادعا کنند که عنوان «نبی» بر حضرات معصومین علیهمالسلام صادق است. بخصوص که ابن عساکر در کتاب تاریخ دمشق عبارت «أنک لست نبیّ»؛ [5] «به راستی تو نبی نیستی» را در آخر حدیث منزلت ذکر کرده است؛ به وضوح خط بطلانی بر سخن امثال احمد اسماعیل بصری میباشد.
در نتیجه باید توجه کرد سخنی که احمد اسماعیل بصری بیان کرده، معارض با آیات و روایات معصومین علیهمالسلام بوده؛ به این خاطر نمیتوان عنوان «نبی» را برای اهلبیت علیهمالسلام به کار برد.
پینوشت:
[1]. بقره/ ۲۱۳.
[2]. احمد اسماعیل بصری، عقایدالاسلام، ص ۱۷.
[3]. احزاب/۴۰.
[4]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار ابن حزم، بیروت، لبنان، کتاب فضائل باب فضل علی (ع) ج ۱۵ ص ۱۷۵.
[5]. تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، دارالفکر للطباعة و النشر و التوزیع، ۴۲ ص ۹۸.
افزودن نظر جدید