نتایج تحریم علوم عقلی توسط رهبران جریان افراطی «تشیع لندنی»
یکی از مهمترین رویکردها و مبانی فکری جریان تشیع لندنی، تحریم علوم عقلی و مخالفت با عقلگرایی است که نتیجه این رویکرد ظاهرگرایی شدیدی است که این گروه به آن دچار شده است؛ زیرا رهبران این جریان مباحث عقلی را حرام و ممنوع میدانند و در تمام موضوعات دینی، همچون اعتقادات، اخلاق و احکام متمسک به نقل میشوند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از نتایج تحریم علوم عقلی توسط رهبران جریان افراطی «تشیع لندنی» ظاهرگرایی شدیدی است که این گروه به آن دچار شده است؛ زیرا رهبران این جریان، مباحث عقلی را حرام و ممنوع میدانند و در تمام موضوعات دینی، همچون اعتقادات، اخلاق و احکام، متمسک به نقل میشوند و از آنجا که در تمام مسائل و موضوعات پیش رو ممکن است روایت معتبری وجود نداشته باشد، به ناچار برای راهگشایی از این مسئله هر روایتی، هرچند ضعیف و نامعتبر را مبنای اعتقادات و اعمال خویش قرار میدهند. علاوه بر این، مخالفت با عقلگرایی موجب شده است که رهبران این جریان، مخالف هرگونه تفسیر و درایتی در متن روایات باشند و از این جهت، آرا و نظرات آنها با شرایط زمانی همخوانی نداشته باشد. [1]
به عنوان مثال در روایات اسلامی از شطرنج بسیار مذمت شده است؛ اما از نظر بسیاری از فقها این مذمتها به خاطر آلت قمار بودن شطرنج بوده است، از همین رو اگر زمانی شطرنج آلت قمار محسوب نشود و برد و باخت مالی هم در کار نباشد، بازی با آن دیگر حرام نخواهد بود البته بعضی از فقها در اینجا احتیاط را مبنای کار خویش قرار دادهاند و یا به صورت مطلق فتوا بر تحریم شطرنج دادهاند. [2]
همه این نظرها بدان جهت که نظری اجتهادی هستند مورد احترام هستند؛ اما با این حال رهبران جریان تشیع لندنی هرگونه اجتهاد و استنباطی را در این باره برنمیتابند و با عناد و تعصب فوقالعادهای با آن دسته از فقهایی که فتوا به حلیت شطرنج در زمان کنونی دادهاند برخورد تندی میکنند؛ متأسفانه این عده با نادیده گرفتن مباحث اجتهادی فقها، حکم به حلیت شطرنج را در شرایط کنونی گناهی نابخشودنی معرفی مینمایند. [3]
از همین جهت پس از فتوای معروف امام خمینی رحمةاللهعلیه در مورد بازی با شطرنج، عدهای در ضمن نوشتن نامهای اعتراض خود را به این فتوای حضرت امام رساندند و حضرت امام نیز در پاسخ به این افراد فرمودند: «... آن گونه که شما از اخبار و روایات برداشت دارید تمدن جدید بهکلی باید از بین برود و مردم کوخنشین بوده و یا برای همیشه در صحراها زندگی نمایند... شما خود میدانید که من به شما علاقه داشته و شما را مفید میدانم؛ ولی شما را نصیحت پدرانه میکنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدسنماها و آخوندهای بیسواد واقع نشوید؛ چرا که اگر بنا است با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدسنماهای احمق و آخوندهای بیسواد صدمهای بخورد، بگذار هر چه بیشتر بخورد.» [2].
پینوشت:
[1]. افضلی، محمدعلی و مؤمنیها، محمدعلی، غلو و افراط در جریان شیعه انگلیسی، ص140 به نقل از پایگاه خبری تحلیلی پارس.
[2]. خمینی، سید روحالله، صحیفه نور، ج21، ص151.
افزودن نظر جدید