عامل مسلمان شدن مردم؛ اخلاق صحابه یا معارف اسلامی
عبدالحمید گفت: گرویدن مردم عالم به اسلام، اثر دیدن اخلاق اسلامی صحابه بود؛ در حالی که در تاریخ آمده است، اخلاق اسلامی در فتوحات نشان داده نشد و چهره زیبایی از دین به دنیا ارائه نگردید، بلکه معارف اسلامی بود که باعث جذب به دین شد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در شب پایانی ماه رمضان، در مراسمی موسوم به ختم قرآن، در مسجد مکی زاهدان گفت: «اسلام حفظ حرمت به تمام انسانها را تعلیم داد. دین اسلام برای جامعه، خداشناسی و جهانبینی به ارمغان آورد و به انسان، درس اخلاق و انسانیت داد و اخلاق را چنان زیبا ساخت که مردم وقتی صحابه را دیدند، گرویده دین شدند. بنده بارها گفتهام که این اشتباه بزرگی است که گمان کنیم دین اسلام با زور شمشیر در دنیا گسترش یافته است. دین اسلام، با بداخلاقی و اسلحه و کتکزدن، در دنیا گسترش پیدا نکرد؛ بلکه با محبت و تواضع و اخلاق نیک و احترام به انسانها در دنیا منتشر شد».[1]
بخشی از سخنان عبدالحمید درست است؛ مثلاً اینکه دین اسلام با زور شمشیر در دنیا گسترش نیافته است، اما این نکته که مردم دنیا در صدر اسلام، با دیدن اخلاق صحابه، به دین گرویده شدند، مخالف گزارشات تاریخی است. در فتوحات صدر اسلام و تصرف ایران، دلایل مختلفی برای پذیرش اسلام میتوان برشمرد:
- اوضاع در عصر ساسانی، بسیار آشفته بود و آیین زرتشتی با نظام طبقاتی ساسانی پيوند خورده بود و به شکل یک آیین اشرافی در آمده بود و تبعيض در آن بيداد میکرد. زمينهای کشاورزی، باغها و تعليم و تعلّم، در انحصار اشراف و اعيان بود. زنان و دختران، حقّ خواندن و با سواد شدن نداشتند، مگر اينکه از زنان طبقات اشراف باشند. به خاطر اين اوضاع وخيم بود که برخی از محققين معتقدند اگر اسلام در آن وقت به ايران نيامده بود، مسيحيت بر ايران تسلّط میيافت.
- عدهای به سرعت اسلام را پذيرفتند، اما نسبت به معارف اسلامی (به خاطر ندانستن زبان عربی) معرفتی نداشتند.
- عدهای نیز به خاطر تبعيت از اشراف و بزرگان منطقه خود، مسلمان شدند.
- عدهای هم از ترس جانشان مسلمان شدند.
- عدهای هم به خاطر عدم توانايی در پرداخت جزيههای سنگين، مسلمان شدند.[2]
بنابراين اکثر تازه مسلمانان ايرانی، اسلام ظاهری داشتند و طی چند قرن پس از فتح ايران، با معارف اسلام آشنا شدند و ايمان قلبی آوردند. برخی دیگر نیز اسلام را نپذيرفتند، يا مقاومت کرده و کشته شدند و يا با پرداخت جزيه، به آیین قبلی خود باقی ماندند.
از عوامل ديگری که سبب شد ايرانيان در ابتدا تظاهر به اسلام کنند، ولی ايمان قلبی نياورند، جنايات مسلمانان فاتح ايران بود. در برخی از قسمتها، مهاجمين با رفتارهايی ناشايست و به دور از آداب جهاد اسلامی، به فتح ایران پرداختند که اين روش، از عواملی بود که ايرانيان را از اعراب ناراضی میکرد و سبب تأخير در ايمان حقيقی ایرانیان شد.
گزارش شده است: بلا و مصيبتی بر ايرانيان وارد شد که تاکنون هيچ قوم و ملتی، به آن مصيبت گرفتار نشدهاند. بعد از اينکه لشکر ايران شکست خورد و به دست سپاه عمر گرفتار شدند، کارشان به جایی رسيد که يکی از سپاهيان عمر، يک ايرانی را به جانب خود میطلبيد، وقتی پيش میآمد و جلوی او میايستاد، گردنش را میزد! يا يکی از سپاهيان عمر، يک ايرانی را نزد خود میطلبيد، وقتی پيش میآمد، اسلحه او را میگرفت و با همان اسلحه، او را میکشت. بالاتر از اين مصيبت اينکه، سپاهيان عمر دو نفر را فرا میخواندند و به يکی دستور میدادند رفيقش را بکشد.[3]
البته افرادی هم بودند که سنت پيامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را از ياد نبرده بودند و با اخلاص و اهداف الهی پا به ميدان جنگ گذاشته بودند و تا حد توان، از خونريزی اجتناب کرده و طرف مقابل را دعوت به اسلام، صلح و آشتی میکردند؛ اما اين نحوه رفتار به تدريج از سپاه اسلام رنگ باخت و با انحراف مواجه شد؛ بنابراین عامل مسلمان شدن مردم در صدر اسلام، معارف اسلامی است نه چهرهای که مسلمانان صدر اسلام به دنیا نشان دادند.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 20 فروردین 1403.
[2]. سایت آیتالله مکارم، آیین رحمت، معارف اسلامی و پاسخ به شبهات کلامی.
[3]. تاريخ الأمم و الملوك، طبری، ج3، ص569.
افزودن نظر جدید