برخی از انحرافات انجمن حجتیه

  • 1402/12/01 - 11:43

ازجمله انحرافات «انجمن حجتیه» این بود که باعث شد وقت و نیروی بسیاری از جوانان مذهبی که می‌توانستند نقش مهمی در مبارزات انقلابی ایفا نمایند، تلف شود وهمچنین با تلقین ادای تکلیف در صورت مبارزه با بهائیت به جوانان، باعث شد که انگیزه مبارزه با رژیم سفاک پهلوی در آنان سست شود.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله نقدهای وارده بر انجمن حجتیه این است که ریشه‌های انحراف در تفکرات انجمن حجتیه سبب شده بود تا با پیشرفت نهضت اسلامی امام خمینی رحمت‌الله و مردم انقلابی ایران، این گروه به تدریج زاویه بیشتری با انقلاب اسلامی پیدا کرده و عدم اعتقادش به مبارزه با شاه را در عمل نشان دهد و به همان مبارزه با بهائیت اکتفا کند.

انجمن حجتیه در راستای همین تفکر غلط که هدف اصلی را مبارزه با بهائیت می‌دانست، آن هم فقط مبارزه علمی، سبب شده بود تا وقت و نیروی بسیاری از جوانان مذهبی که می‌توانستند نقش مهمی در مبارزات ایفا نمایند، تلف شده و با تلقین ادای تکلیف در صورت مبارزه با بهائیت به جوانان، انگیزه مبارزه با رژیم سفاک پهلوی را در آنان سست کند. همین امر می‌توانست بهترین انگیزه رژیم پهلوی برای تقویت و پشتیبانی همه‌جانبه از این گروه شود.

مرحوم حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی پس از توصیف مبارزات انجمنی‌ها با بهائیت، درباره موانعی که آنها در مسیر پیشرفت نهضت ایجاد می‌نمودند، می‌گوید: «رژیم پهلوی از این‌گونه کارها و اقدامات به اصطلاح مبارزاتی طرفداران انجمن حجتیه خوشش می‌آمد؛ چون انجام این‌گونه کارها خیلی به رژیم ضربه‌ای وارد نمی‌کرد و تنها یک مقداری از نیروها را مشغول می‌کرد؛ لذا این کارها را حمایت می‌کرد... انجمنی‌ها برای اینکه کارشان را بتوانند بکنند به افرادشان دستور داده بودند که در کارهای سیاسی دخالت نکنند و مبارزه ممنوع کرده بودند و معتقد بودند که نیروهای مذهبی از متن جامعه (فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی) کنار بمانند...».[1]

البته انحراف جوانان مذهبی توسط انجمن حجتیه فقط به دور نمودن آنان از مبارزه با رژیم سفاک پهلوی خلاصه نمی‌شد، بلکه حاصل این شیوه تربیتی را می‌توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:

 گروه اول جوانانی بودند که نسبت به مبارزه با رژیم پهلوی بی‌تفاوت بودند و تکلیف شرعی خود را در مبارزه با بهائیت می‌دیدند.

 گروه دوم جوانانی بودند که به دلیل برداشت‌های تک‌بعدی انجمن از اسلام و همچنین برخورد قشری‌شان با مذهب و جلوگیری از هرگونه فعالیت سیاسی اعضا، از ورطه تفریط به وادی افراط سقوط نموده و پس از جدایی از انجمن، برخلاف عملکردشان در گذشته، نه تنها به‌شدت به مبارزات سیاسی علاقه‌مند می‌شدند، بلکه چون تعریف صحیح و کاملی از مبارزه اسلامی در انجمن برای آنها ارائه نشده بود، به دامان تفکرات التقاطی می‌غلتیدند. اصلی‌ترین مصادیق این گروه آن دسته از اعضا سازمان مجاهدین خلق بودند که سابقه انجمنی بودن را در کارنامه خود داشتند.

 اما سومین گروه از جوانانی که ارتباطشان با انجمن سبب انحراف آنها شده بود را افرادی تشکیل می‌دادند که به‌واسطه مواضع تند برخی از سران انجمن نسبت به انقلابیون، آنها نیز نه‌تنها در قبال مبارزه با رژیم پهلوی موضع منفعلانه از خود بروز می‌دادند، بلکه تکبر تشکیلاتی آنها باعث شده بود تا موانعی نیز بر سر راه مبارزین ایجاد کرده و آنان را بیازارند؛ چرا که پیروزی انقلاب می‌توانست بهترین دلیل بر حقانیت مواضع امام و بطلان عقائد انجمن باشد.[2]

 این تنها بخشی از انحرافات برخی از رهبران و طرفداران انجمن حجتیه است؛ انحرافاتی که اثر آن همچنان در جامعه وجود دارد.

 پی‌نوشت:
[1]. عباسی، ابراهیم، خاطرات حجت‌الاسلام جعفری اصفهانی، ص 54. انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول.
[2]. اکبری آهنگر، رضا، حقایقی پیرامون انجمن حجتیه، نشر شهید کاظمی، ص148.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.