خلط «برقعی» در فهم آیه استضعاف (قسمت دوم)

  • 1402/11/18 - 09:56

يكی از آياتی كه به اعتقاد شیعه، دلالت بر ظهور امام زمان (عج) دارد، «آيه استضعاف» است؛ اما «سید ابوالفضل برقعی» از چهره‌های «قرآنیون»، سعی دارد اثبات کند که مستضعفان این آیه، بنی‌اسرائیل هستند و لاغیر که در پاسخ باید گفت: بر اساس قاعده جری و تطبیق، آیه استضعاف هم‌چنان جاری است و علاوه بر سبب نزول آن، می‌تواند اشاره به قومی داشته باشد که در آینده خواهند آمد.

قرآنیون

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ يكی از آياتی كه به اعتقاد شیعه، دلالت بر ظهور امام زمان عجل‌الله‌فرجه دارد، «آيه استضعاف» است. خداوند متعال در اين آيه مى‌فرمايد: «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين‏»؛[1] «اراده ما بر اين قرار گرفته كه بر مستضعفين زمين منت بگذاريم و آنها را پيشوايان و وارثين [روى زمين] قرار دهيم».

اما «سید ابوالفضل برقعی» یکی از چهره‌های شاخص جریان «قرآنیون» که منکر بسیاری از ضروریات شیعه از جمله موعودباوری است، اعتقاد دارد که مهدویت و موعودباوری موهوماتی است که توسط روحانیون شیعه شایع شده است. وی بعد از ذکر این آیه و با نمایش آیه‌ای دیگر از آیات قرآن مجید که در آن بنی‌اسرائیل مستضعف خوانده شده، سعی در اثبات این مطلب دارد که مستضعفان در این آیه، بنی‌اسرائیل هستند و لا غیر.[2]

نقد و پاسخ:

اولاً: بر اساس قاعده جری و تطبیق،[3] آیه استضعاف همچنان جاری است و علاوه بر سبب نزول آن، می‌تواند اشاره به قومی داشته باشد که در آینده خواهند آمد. «جری و تطبیق» مسئله‌ای است که در طول تاریخ تفسیر، غالب فقها، دانشمندان علوم قرآنی و مفسران، به آن معتقد بوده و در کتاب‌های خود به آن اشاره کرده و بر طبق آن عمل کرده‌اند.

ثانیاً: آن گونه که برقعی ادعا می‌کند، اگر مراد از مستضعفان در آیه مذکور، تنها بنی‌اسرائیل باشند، اعتقاد به جاودانگی پیام و خطاب قرآن کریم متزلزل خواهد شد. قرآن کتابی است که برای هدایت همه بشر نازل شده است و تمام جهانیان را، از جن و انس با تحدى به چالش کشیده است و طنین پیام آن نه تنهاعوام و خواص مردم يك زمان را دربر گرفته است، بلکه مرزهای زمان را هم درنوردیده و در تمام تاریخ، انعکاس یافته است.

علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، از ویژگیهای قرآن، جهانی بودن را بر می‌شمارد که به امتی از امت‌ها مانند امت عرب یا طایفه‌ای از طوایف مانند مسلمانان اختصاص ندارد. علامه، قرآن را همیشگی می‌داند؛ با این توضیح که معارف اعتقادی و اصول اخلاقی و قوانین عملی آن، بطلان پذیر و به مرور زمان، قابل نسخ نیست.[4]

این حقیقت به روشنی در سخن امام صادق علیه‌السلام گزارش شده است که در پاسخ به کسی که جویای دلیل طراوت و تازگی قرآن بود، می‌فرمایند: «... لِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَنْزِلَهُ لزمانی دُونَ زَمَانِی وَ لَا لناس دُونَ نَاسُ فَهُوَ فِی كُلِّ زَمَانِی جَدِيدُ وَ عِنْدَ کل قَوْمٍ غَضَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ...».[5] «خداوند تبارك و تعالى، آن را تنها براى زمانى خاص و مردمى خاصّ قرار نداده است. از اين رو، در هر زمانى و براى هر مردمى، تا روز قيامت، تازه و با طراوت است».

بنابراین باید گفت که این ادعای برقعی، بر خلاف قاعده جری و تطبیق است؛ هم‌چنین خلاف روایات و تفسیر سایر مفسرین است.

پی‌نوشت:
[1]. سوره مبارکه قصص، آیه 5.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، بررسی علمی در احادیث مهدی، ص172.
[3]. جری و تطبیق یعنی تعمیم و تطبیق حکم آیات دارای سبب نزول خاص، بر مصادیقی غیر از مورد نزول.
[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، قرآن در اسلام، ص20.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج17، ص213.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.