ارتباط حسنه انجمن حجتیه با ساواک
یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به «انجمن حجتیه» است که به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایی، معروف به شیخ محمود حلبی در سال 1335 تأسیس شد و برای حفظ موجودیت خود، از شرکت در فعالیتهای مبارزاتی ضد رژیم شاه پرهیز میکرد و رهبران آن همواره سعی میکردند که ارتباط حسنهای با ساواک داشته باشند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله اسنادی که نشاندهنده روابط حسنه انجمن حجتیه با ساواک است، تأیید متصدیان انجمن در شهرستانها است که توسط ساواک صورت میگرفت. از سویی انجمن حجتیه که برای ادامه حیات خودش، ملزم به هماهنگی با ساواک بود، با معرفی افرادی که در کارنامه خویش سوءسابقهای نسبت به رژیم نداشتند، سعی در جلب رضایت ساواک داشت و از سوی دیگر، ساواک نیز تا آنجا که ممکن بود افراد معرفی شده توسط انجمن را تأیید میکرد و اجازه فعالیت به آنان میداد.
به عنوان مثال، در یکی از اسناد ساواک، از جانب رئیس ساواک استان خراسان و در خصوص معرفی متصدی انجمن حجتیه شهر بجنورد آمده است که: «در تاریخ هشتم تیرماه سال 1354 هجری شمسی، با انتخاب نامبرده بالا، به عنوان متصدی انجمن خیریه حجتیه مهدیه در شهرستان بجنورد موافقت میگردد. دستور فرمایید، در صورت تغییر در اساسنامه انجمن مزبور، چگونگی را به موقع اعلام دارند».[1]
انجمن حجتیه به رغم تشکیلات و سوابقش، حتی برای تعیین یک نماینده در شهرستان، به تأیید و اجازه ساواک محتاج بود، اما به این میزان از ذلت تن داده بود و حاضر بود تا افرادی را معرفی کند که مورد تأیید ساواک باشند. چنین تأملی، نه تنها برای حکومت شاه پهلوی خطرآفرین نبود، بلکه این میزان از همکاری، رضایت خاطر دربار را نیز فراهم آورده بود.
در یکی از گزارشهای ساواک، از جلسات انجمن که در سال 1349 تهیه شده است، آمده که این انجمن، یک سازمان سیاسی نیست و دولت نیز آن را تأیید کرده و شاهنشاه آریامهر هم از تشکیل آن ابراز رضایت فرمودهاند؛ این رضایت را میتوان به وضوح در خاطرات مبارزین دید.[2]
حجتالاسلام شجونی، درباره نگاه مثبت رژیم پهلوی به انجمن حجتیه میگوید: «خدا شاهد است، یکبار من زندان بودم و داشتم تعهد مینوشتم تا آزاد شوم و رئیس ساواک وقت تهران (سرهنگ مولوی) به من گفت که دیروز زن و بچهات آمده بودند به دیدنت و همه آنها مریض و گرفتار بودند. تو چرا با این وضعیت کاری انجام میدهی که خودت را گرفتار کنی و زندان شوی؟ این بار که بیرون میروی، مانند آقای حلبی رفتار کن. ما هرگز او را نگرفتهایم و نخواهیم گرفت. تو هم مانند او با بهائیها مبارزه کن. چرا میروی بالای منبر و علیه شاه و درباریان سخنرانی میکنی؟ ...»[3]
نکته قابل توجه این است که بسیاری دیگر از مبارزین انقلابی نیز در خاطرات خود به این نکته اشاره کردهاند که ساواک در بازجوییها پیشنهاد همکاری با انجمن حجتیه را با ما مطرح میکرد؛ آقایانی همچون آیتالله مهدوی کنی، آیتالله محمدعلی گرامی، مصطفی رهنما، علی عراقچی، احمد سالک، جواد منصوری، علی اکبر پرورش و ...
پینوشت:
[1]. سید ضیاءالدین علیا نسب و سلمان علوی نیک، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص122.
[2]. همان، ص120.
[3]. اکبری آهنگر، رضا، مروری بر تاریخچه و تفکرات انجمن حجتیه، ص168، انتشارت سوره.
افزودن نظر جدید