خواستن از خدا یا آوردن واسطه نزد خدا
وهابیت، برای بیفایده بودن توسل، به حکایت حضرت موسی (ع) و بلعیده شدن قارون و اموالش متوسل شدهاند؛ در پاسخ حلی گفته میشود، روایت ضعیف بوده و اشکالات محتوایی نیز دارد و پاسخ نقضی به آن، این است که حکایتی دیگر خلاف این گزارش از حضرت موسی نقل شده که حضرت به سائلی گفت اگر حاجتت دست من بود، برآورده میکردم، در حالی که خداوند وحی کرد، حاجتش را برآورده نمیکنم.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در فضای مجازی، شخصی با افکار وهابیت و مخالفت با توسل، با نقل داستان مشهوری از حضرت موسی علیهالسلام، قصد دارد ثابت کند که توسل فایدهای ندارد و سفارش میکند، بدون توسل به انبیا و اولیا، خداوند را خطاب قرار دهید؛ وی میگوید: «زمانی که قارون با تمام گنجها و خزانههایش به زمین فرو میرفت، در مرحله اول از حضرت موسی علیهالسلام درخواست کرد که او را نجات دهد و یک سوم اموالش را به حضرت ببخشد؛ حضرت موسی نپذیرفت. مرتبه بعد که تا سینه به زمین فرو رفت، گفت موسی! نصف اموالم را به تو میدهم، نجاتم بده. حضرت موسی علیهالسلام نپذیرفت. وقتی داشت کامل در زمین فرو میرفت، گفت موسی نجاتم بده! تمام اموالم مال تو. بازهم حضرت موسی علیهالسلام نپذیرفت؛ تا اینکه قارون در زمین فرو رفت. خدا فرمود: موسی! هزار بار به تو رو زد و کمکش نکردی؛ اگر یک بار به من میگفت، نجاتش میدادم. شما برای هدفهای خود سراغ چه کسی میروید؟ به چه کسی متوسل میشوید؟ کافی است فقط یک مرتبه از خدا بخواهی!»[1]
به این کلیپ احساسی میتوان دو پاسخ داد؛ پاسخ حلی و نقضی.
در پاسخ حلی باید ثابت کنیم که گزارشی که از حضرت موسی علیهالسلام و قارون نقل شده، صحیح نیست. در آیات سوره قصص، ابتدا علت مغرور شدن قارون بیان شده[2] و پس از نصیحت او و سرکشی کردنش با تکبر، خداوند فرو بردن قارون را به خود نسبت میدهد: «فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنْتَصِرِينَ»؛[3] «ما، او و خانهاش را در زمین فرو بردیم و گروهی نداشت که او را در برابر عذاب الهی یاری کنند و خود نیز نمیتوانست خویشتن را یاری دهد». علامه طباطبایی ذیل این آیات، گزارشات نقل شده در تفاسیر، از جمله روایت نقل شده در شبهه را نمیپذیرند و از نظر سندی مردود میدانند.[4] اشکالات محتوایی نیز به این روایت بیان شده است.
در پاسخ نقضی به این شبهه میتوان گفت که همیشه هم این طور نیست که با یک مرتبه درخواست از خداوند، مشکلات حل شده و به حاجات برسیم؛ برای شبهه کننده که از داستانهای حضرت موسی علیهالسلام گزارشی را نقل کرده، مناسب است این حکایت از دوران حضرت را گوشزد کرد: «روزی موسی علیهالسلام مشغول موعظه اصحابش بود که مردی بلند شد و پیراهن خود را پاره کرد! خداوند وحی فرستاد: ای موسی! به او بگو پیرهنت را پاره نکن، ولی قلبت را برای من بگشا!» سپس آمده است: «موسی به یکی از اصحابش گذر کرد، درحالی که او سجده کرده بود. موسی کارش را انجام داد و برگشت، باز آن مرد را در حال سجده دید؛ حضرت موسی علیهالسلام به او گفت: اگر حاجتت به دست من بود، حتماً آن را برایت برآورده میکردم. خداوند وحی فرستاد: ای موسی! اگر آن قدر سجده کند تا گردنش بیفتد، حاجتش را برآورده نمیکنم تا اینکه از آنچه که بد میدارم، به آنچه که دوست دارم، متحول شود».[5]
طبق این گزارش مشخص میشود گاهی حاجتی که خداوند برآورده نمیکند یا دیر برآورده میکند، اولیاء و انبیاء الهی به ظاهر آن نگریسته و به عنوان واسطه نزد خداوند، درخواست میکنند برآورده گردد. علت توسل به افراد مقرب نزد خداوند، گاهی این است که برخی اعمال ما، مانع استجابت دعایمان بدون واسطه میگردد.
پینوشت:
[1]. کلیپ منتشر شده در فضای مجازی.
[2]. «قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم کرد، ما آنقدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى یک گروه زورمند مشکل بود! [به خاطر آورید] هنگامى را که قومش به او گفتند: این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد * و در آنچه خدا به تو داده، سرای آخرت را بطلب و بهرهات را از دنیا فراموش مکن و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و هرگز در زمین در جستوجوى فساد مباش، که خدا مفسدان را دوست ندارد * این ثروت را بهوسیله دانشی که نزد من است به دست آوردم». سوره قصص، آیه 76 - 78.
[3]. سوره قصص، آیه 81.
[4]. «بلعیده شدن قارون و اموالش»
[5]. السلوك الروحی، أبولحیه، نورالدين، ج1، ص233؛ الكافی، كلينی، ج8، ص129.
افزودن نظر جدید