انجمن حجتیه از مبارزه با بهائیت تا مقابله با انقلاب اسلامی
یکی از گروههایی که در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروهی به نام «انجمن حجتیه» است. مهمترین و آشکارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت، فلسفه وجودی انجمن را شکل میداد؛ با وجود اینکه بهائیت یک پدیده سیاسی و شبه جاسوسی بود و متقابلاً یکی از راههای مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود؛ اما انجمن حجتیه هیچ اعتقادی به دخالت در امور سیاسی نداشت.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ طرح مسائل انحرافی و خرافات، یکی از مهمترین عملکردهای انجمن حجتیه، قبل از انقلاب اسلامی است. مهمترین و آشکارترین فعالیت انجمن، قبل از انقلاب، مبارزه با بهائیت بود. مبارزه با بهائیت، فلسفه وجودی انجمن را شکل میداد؛ این مبارزه تنها در بعد فکری انجام میگرفت و انجمن وارد فاز سیاسی و اقتصادی نمیشد؛ درحالی که بهائیت یک پدیده سیاسی و شبه جاسوسی بود و متقابلاً یکی از راههای مبارزه با آن، برخورد سیاسی بود.
از آنجا که انجمن، سیاست را نفی میکرد، با این روش با بهائیت درگیر نشد و فقط از پایگاه ایدئولوژیک، به نقادی آن میپرداخت؛ به همین خاطر هنگامی که با هویدا نخستوزیر معدوم شاه، دکتر ایادی، دکتر ثابتی که از مسئولان و منتقدان حکومت استبدادی بودند، برخورد میکرد، با وجودی که بهائی بودند، انجمن ضد بهائیت باز هم به دیده بیتفاوتی به آنان مینگریست؛ زیرا درگیری با آنان، اگرچه بهایی بودند، جنبه سیاسی پیدا میکرد، نه ایدئولوژیک و چون انجمن باید تنها با مبلغان بهائیت به مبارزه بر میخاست، دیگر کاری به کار آنها نداشت.[1]
مرحوم شهید رجایی در نقد اقدامات این جریان فرمودند: «آن موقعی که برادران و خواهرانمان زیر شکنجه فریاد میکشیدند، اینها میرفتند ثابت کنند که بهائیت برحق است یا باطل و دقیقاً در مقابل مبارزه قرار میگرفتند».[2] در واقع میتوان گفت که عملکرد انجمن حجتیه، در راه مبارزه ایدئولوژیک با بهائیت، همان گونه که مطرح شد، در خدمت اهداف رژیم طاغوت بود. رژیم طاغوت قصد داشت از یک طرف، با ترویج ابزار شیطانی و شهوانی، جوانان این مرزوبوم را سرگرم کند و از طرف دیگر، با تقویت جریانهای غیرسیاسی و بیخطر، همچون انجمن حجتیه، فکر جوانان مذهبی را از مبارزه با رژیم فاسد شاه، به مبارزه فکری و ایدئولوژیک با گروههایی همچون بهائیت سوق دهد.
انجمنیها مسئله بهائیت را آن قدر مهم جلوه دادند که حتی در نهضت حضرت امام خمینی رحمتاللهعلیه با رژیم طاغوت شرکت نکردند و این حرکت خود را نشأت گرفته از فتوای مرجعیت دانستند. رهبران انجمن، با وجود مشاهده سیل عظیم مردم انقلابی در مقابله با رژیم ظالم پهلوی و مشاهده حمایت روحانیت از مردم، حاضر نشدند که به امامت مرجع کبیر شیعه تن بدهند و قیام مردم انقلاب را با عباراتی مثل «وِزوِزِ پشه را چه به فانتوم» به استهزاء و تمسخر میگرفتند و میگفتند: «مشت بر درفش چه میتواند بکند» یا حضرت امام راحل را مسخره میکردند که یک خودکاری در دستش گرفته و اعلامیهای را نوشته و با آن میخواهد، آمریکا را شکست بدهد.[3]
در نتیجه میتوان گفت که به دلیل همین رویکردهای مخالف بود که حضرت امام خمینی رحمةاللهعلیه در مورد این انجمن فرمودند: «یک دسته دیگری بودند که میگفتند که هر حکومتی اگر در زمان غیبت محقق شود، این حکومت، باطل است و بر خلاف اسلام است؛ آنها مغرور بودند. آنهایی که بازیگر نبودند، مغرور بودند به برخی از روایات که وارد شده است».[4]
پینوشت:
[1]. صدقی، ابوالفضل، «جریانشناسی انجمن حجتیه»، ص137، پانزده خرداد تابستان 1388 - شماره 20.
[2]. سایت موعود، «جریان شناسی انجمن حجتیه(۲): عملکرد انجمن حجتیه قبل از انقلاب»
[3]. صدقی، ابوالفضل، «جریانشناسی انجمن حجتیه»، ص138، پانزده خرداد تابستان 1388 - شماره 20.
[4]. امام خمینی (ره)، صحیفه امام، ج21، ص17، سخنرانی امام در تاریخ 14 فروردین 1367، نیمه شعبان 1408.
افزودن نظر جدید