دربانی معروف کرخی
قرن هاست که آثار صوفیه داستان های حیرت آمیزی رادرکنارقصه های شورانگیز صوفیانه به فردی به نام معروف کرخی نسبت داده، او را با منزلتی میان بشر فرشی و انسان عرشی قرار داده اند. با این سبک و سیاقِ مخصوص صوفیان توانسته اند تصوف فرقه ای را سر وسامان داده و چنین فرد قصه ای را با نام خلیفه روحانی علی بن موسی الرضا علیه السلام حلقه ی اتصال دهنده ی مدعیان قطبیت فرقه ای قلمداد کرده و در خاستگاهی که بتواند با امامتِ ائمه اسلامِ اهل بیت هم شانی کند؛ مطرح سازند.
صوفیان برای فرقه سازی از او به عنوان اسطورای که در مرتبه ای فوق سهم بشر خاکی است، یاد کرده اند و طوری وانمود کرده اند که او می تواند انسان ها را به حیات معنوی رهنمون شود و به مقام ولیّ خدا بودن، برساند.
ازجمله مناصبی که برای معروف بن فیروزان ساخته اند و به آن دامن زده اند؛ وحتی متاسفانه برخی بعضی از نویسندگان به این ادعا اعتماد کرده بدون تحقیق و بررسی آن را تکرار نموده اند، و با چنین جعلی برای معروف کرخی فضیلت سازی کرده اند، بحث دربانی او بوده است؛ درصورتی که این مقام فقط در ارتباط با حضرت حجت بن الحسن ارواحنا فداه، آن هم درغیبت صغری، به لحاظ اینکه دیگران از شرف دیدار امام محروم هستند؛ شرافت وشانیت دارد. والا دربانی در عصر نبوت وامامت که تمامی طبقات معصوم را زیارت می کنند، مرتبه ای اختصاصی نیست تا آن را ملاکِ موقعیت سازی کسی کنند. علاوه بر این مدعیان، در مورد دربانی معروف کرخی، تاریخی برای آغاز چنین منصبی ذکر نکرده اند. حتی بررسی دوره های زندگی معروف کرخی کوچک ترین نشانی ارائه نمی دهد که به استناد آن بتوان مساله ی دربانی را پذیرفت.
به همین دلیل جز عده ای از شرح حال نویسان صوفیه1 هیچ محققی آن را یک واقعه ی حقیقی ندانسته اند. حتی کسانی امثال دکتر عبدالسلام ترمانینی که به اسلام او نزد امام رضا علیه السلام اشاره دارد،2 به چنین مقامی در زندگی معروف کرخی صوفی اشاره نکرده اند. علی تابنده که از جمله روسای فرقه ی گنابادی است، مساله ی دربانی معروف کرخی را با اضافه عنوان باطنی! بر دربان ظاهری که تا سال 1372 درآثار متصوفه ادعا نشده بود،(به صورت شیخ المشایخ معروف کرخی دربان ظاهری وباطنی آن حضرت دانسته است.)3 تعمیر نمود، تا اگر برای اهل تحقیق و پژوهش قانع کننده نیست، لااقل برای عموم مفید باشد!
بنظر می آید بحث دربان ظاهری وباطنی که علی تابنده درباره ی معروف کرخی به کار گرفته است، همان ادعای (باب ظاهری و باطنی) است که از جمله تزویر وحیله های فرقه سازان است. چنانکه حاج محمد کریم کرمانی4 به استادش کاظم رشتی، امام تراش معروف! می نویسد: تو باب ظاهری وباطنی هستی!5
درجمع بندی باید گفت: موضوع دربانی معروف کرخی، خیال خام ذهن تاریک صوفیه است. زیرا اگر این این جریان صحت داشت، شیعیان نام او را درکتاب های رجال و تاریخی خود ثبت می کردند، ودر جایی هم که نام او ذکر شده از وی بعنوان شخصیتی مجهول الهویه یاد کرده اند.6
................................................................
1- رهبران طریقت وعرفان ص 128
2- ترجمه ی دائره المعارف تاریخی رویدادهای تاریخ اسلام 1/453
3- خورشید تابنده ص 41
4- رئیس شیخیه
5- ترجمه احقاق حق ص 288
6- اصول تصوف ص 80
افزودن نظر جدید