اتهام عبدالحمید به خشونت در بازداشتگاهها
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در راستای مخالفتش با نظام اسلامی، در موضع فردی خیرخواه و به عنوان نصیحت به حاکمان جامعه در مورد نوع رفتار حکومت با زندانیان چنین گفته است: «در بازداشتگاهها برخوردهای خشنی با زندانیان صورت گرفت. در بازداشتگاهها کسانی که آزاد شدهاند، حکایت از یکسری مشکلات و اقدامات رقتبار در حق زنان و مردان داشتند. از دستگاه قضایی انتظار بود با کسانی که مرتکب تخلف شدهاند، برخورد قاطعانه داشته باشد. نباید در بازداشتگاههای کشور ما، اقدامی بر خلاف شریعت و قانون انجام بگیرد و دستگاه قضایی برای رسیدگی به همین موضوع است».[1]
این نصیحت و خیرخواهی بسیار خوب است که به دستگاه قضا سفارش شود که عدالت رعایت شود، اقدامی بر خلاف شریعت و قانون انجام نگیرد و با کسانی که مرتکب تخلف شدهاند، برخورد قاطعانه صورت پذیرد، اما لحن این سخنان و مطالبی که قبل و بعد این کلام آمده و مکانی که این سخنان در آن فضا بیان شده، همه نشان از مخالفت و عدم خیرخواهی دارد؛ همچنین اتهاماتی به سیستم قضایی و زندانهای کشور زده شده که به دلایل مختلف قابل پیگیرد قانونی است؛ تشویش اذهان عمومی و تهمتهایی که قابل اثبات نیست. عبدالحمید اتهام زده است که در بازداشتگاهها برخوردهای خشنی با زندانیان صورت گرفته است؛ کسانیکه از بازداشتگاهها آزاد شدهاند، مشکلات و اقدامات رقتباری در حق زندانیان مطرح کردهاند.
اگر سازمان زندانها از این اتهاماتی که عبدالحمید زده است شکایت کند، وی باید مطالبی که گفته را ثابت کند، وگرنه میتوان او را به جرم تشویش اذهان عمومی و دادخواهی جهت اعاده حیثیت، بازخواست کرد. این گفتار نمونه بارز تخلف است و عبدالحمید میگوید، انتظار از دستگاه قضایی این است که با کسانی که مرتکب تخلف شدهاند، برخورد قاطعانه کند. طبق همین سفارش عبدالحمید، باید با وی برخورد شود تا از این به بعد پاسخگوی سخنان و اتهاماتی که میزند باشد.
آزادی بیان در اسلام پذیرفته شده است؛ از معارف قرآن کریم، میتوان دریافت که آزادی بیان مورد قبول است و اصل و اساس اسلام، به شنیدن سخن، رأی، نظر افراد مختلف و انتخاب بهترین آنها، سفارش کرده است؛ اما در اسلام و سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله، آزادی بیان محدودیّتهایی دارد. همانگونه که اهانت کردن به مقدسات، آزادی بیان به حساب نمیآید و پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای افرادی که به مقدسات توهین میکردند، حق آزادی بیان قائل نبود،[2] غیبت کردن و تهمت زدن نیز از مواردی است که نمیتوان با داعیه آزادی بیان، به آن پرداخت. آیا با قول یک مجرم که میتواند به علت کینه او علیه نظام، گفته شده باشد، میتوان به یک سازمان، به طور قطعی اتهام وارد کرد و با چنین سخنانی اسم این اتهام پراکنیها را آزادی بیان گذاشت؟
انتظامات مسجد مکی که تحت مدیریت شماست، اوایل خرداد، یک طلبه بلوچ سنی را بهصورت غیرقانونی بازداشت، بازجویی و شکنجه کرده و وی را مجبور به اعتراف به اعمال مجرمانه کردند. غیر از اینکه این عمل تخلف بود و طبق سفارش عبدالحمید که گفته بود، «انتظار از دستگاه قضایی این است که با کسانیکه مرتکب تخلف شدهاند، برخورد قاطعانه کند»، چهار شکنجهگر این طلبه محبوس در مسجد مکی، بازداشت شدند. اظهارات این طلبه، همانند مطالبی است که مولوی به آن استناد میکند و نظام قضایی و سازمان زندانهای کشور را زیر سؤال میبرد. اگر سخنانی که عبدالحمید از قول زندانیان آزادشده ادعا میکند، شایستگی طرح انتقاد علنی و اتهام به دستگاههای قضایی کشور است، اظهارات فرد بازداشتشده توسط انتظامات مسجد مکی نیز سندی علیه عوامل مسجد مکی است و اگر اظهارات این طلبه علیه مسجد مکی کافی نیست، سخنان عبدالحمید نیز علیه سازمان زندانها، سندیت ندارد و مصداق تشویش اذهان عمومی بوده و با این جرم، باید وی بازداشت گردد.
پینوشت:
[1]. سخنرانی عبدالحمید پس از نماز عید قربان، ۸ تیر ۱۴۰۲.
[2]. در تاریخ، نمونههای متعدد از شعرایی که بر ضداسلام شعر سرودند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دستور به برخورد با آنان داد، ثبت شده است؛ به عنوان نمونه، در منابع اهل سنت، از شاعرانی نام برده شده که به دست مسلمانان و به فرمان پیامبر صلیاللهعلیهوآله به قتل رسیدهاند؛ ازجمله «عصما» شاعری از قبیله بنی خَطْمه، که ابناسحاق نقل میکند رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شعر آن زن را شنید و از مردم خواست تا کسی، او را از شر این زن ایمن سازد و عمیر بن عدی او را به قتل رساند. (ابنهشام، السیرةالنبویه، ج۴، ص۱۰۵۱ - ۱۰۵۳) ابوعَفَک شاعر و کعب بن اشرف نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
افزودن نظر جدید