بررسی زندگی نامه صفیعلیشاه
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شناخت بزرگان و اقطاب تأثیرگذار، یکی از راههای شناخت فرقههای صوفیه میباشد و با شناخت افکار آنها و دستوراتشان، میزان دوری آنها از تعالیم وحیانی بر همگان روشن خواهد شد.
یکی از سلسلههایی که باید زندگینامه بزرگانش، مورد بررسی قرار گیرد، سلسله صوفیه «نعمتاللهی صفیعلیشاهی» است؛ چراکه این انشعاب، در تاریخ تصوف فصل جدیدی باز کرد و بزرگان این انشعاب، باعث نفوذ فراماسونری در فرقههای صوفیه گردیدند. این پیوند بین دو جریان انحرافی، تا کنون نیز در انشعابهای مختلف صوفیه وجود دارد.
«میرزا محمدحسن اصفهانی»، مؤسس فرقه صوفیه نعمتاللهی صفیعلیشاهی است که شناخت شخصیت او حائز اهمیت است؛ زیرا در دروان قطبیتش با تشکیل «انجمن اخوت»، آغازگر پیوند بین تصوف و فراماسونری بوده است. میرزا محمدحسن اصفهانی معروف به «صفی علیشاه»، فرزند یکی از تجار اصفهان است که در سوم شعبان سال ۱۲۵۱ ه.ق در این شهر متولد گردید.
دوران تصوف
صفیعلیشاه در سن بیست و یک سالگی در شیراز، همراه با رحمتعلیشاه به کرمان رفت و با راهنمایی فضلالله میرزا، در سال ۱۲۷۲ ق به سلک تصوف درآمد. پس از فوت رحمتعلیشاه، وی دست ارادت به مُنورعلیشاه داد که عموی رحمتعلیشاه و مدعی جانشینی او بود؛ صفی در حمایت از او و نفی مخالفانش، تلاش بسیاری کرد.
نوابعلشیاه پیشوای اسماعیلیه هند، از منورعلیشاه درخواست کرد که برای تجدید بیعت، شخصی را به هند اعزام دارد و منورعلیشاه، صَفی را شیخ سیار کرد و به هند روانه ساخت. صفی از هند به مکه رفت و مجدداً به هند برگشت؛ پس از آن به عتبات رفت و در مراجعت تصمیم گرفت که در شهر دَکَن هند (به مدت دو سال) اقامت کند.
او پس از چند سال اقامت در هند، به زیارت عتبات عالیات رفت و در نجف به دیدار شیخ مرتضی انصاری، از بزرگترین عالمان شیعه و مهمترین مرجع شیعیان آن عصر رفت. قصد او از این دیدار، تحویل هدایای نوابعلیشاه، رهبر اسماعیلیان، و ابلاغ پیامی از سوی وی بود. در منابع وابسته به جریان تصوف، جزئیات این دیدار بیان شده است. یکی از جزئیات دیدار صفی با شیخ مرتضی انصاری (طبق منابع صوفیه)، استقبال گرم شیخ انصاری از اوست، در صورتی که ادعای استقبال گرم زعیم شیعیان فقط در منابع صوفیانه نقل شده است و به همین خاطر، نمیتوان آن را پذیرفت؛ چراکه متصوفه برای اینکه عالمان بزرگ شیعه را طرفدار صوفیه نشان دهند، به جعل اینگونه داستانها روی میآوردند؛ در صورتی که مخالفت عالمان شیعه با جریان تصوف، بسیار روشن است و لذا نمیتوان به این جزئیات اعتماد کرد.
دوران قطبیت
«مدرسی چهاردهی» به نقل از «کیوان قزوینی»، در مورد جدا شدن صفیعلیشاه از مُنورعلیشاه و تأسیس انشعاب صفیعلیشاهی توسط او نوشته است: «صفی برای حاجآقا محمد، خدمات نمایان کرد و در هند و تهران، نامش را بلند و رقیبانش را پست نمود... مرتضیخان میگفت که عزل بر سر مداخل (پولها و هدایا) صفیعلیشاه از مردم تهران بود که حاج آقا محمد خواست از او بگیرد و او نداد.»[2]
مدرسی چهاردهی علاوه بر دلیل بالا، ماجرایی دیگر را درباره جدا شدن صفیعلیشاه از منورعلیشاه، بیان داشت و نوشت: «در منزلی واقع در کوچه بربریها، جلسهای فیمابین صفی و حاجآقا محمد برپا گشت. علّت اختلاف، وجود عبدعلیشاه کاشی بود که شیخ المشايخ سلسله بود و مدعی گردید صفی، شیخ سیّار است و نباید بیش از شش ماه در تهران سکونت کند و نامههای متعدد به (منور علیشاه) نوشت. منور در صدد اخاذی از صفی بر آمد و صفی تمكين ننمود، لذا در این جلسه حاجآقامحمد عبا را از شانه خود برداشته به زمین افکند، گفت: از این لحظه بیعت خود را از صفی پس گرفتم... در این لحظه صفی انگشتر خود را از انگشت دست خویش خارج ساخت و گسیختگی خود را از تبعیت منورعلیشاه اعلام داشت و از همان جلسه، سلسله نعمةاللهی صفیعلیشاهی پدید آمد».[3]
صفی علیشاه برای ورود به فقر، آدابی از جمله انجام یک غسل و دادن پنج وصله تعیین کرد؛ این آداب، در تمام فرقههای صوفیه، به خصوص فرقه صوفیه صفیعلیشاهی وجود دارد؛ ولی هیچگونه مجوزی در متون دینی برای انجام این اعمال، وجود ندارد و معارض با دستورات دینی است؛ زیرا این امور، مصداق همان بدعتی است که خداوند از آن نهی کرده و عذاب سختی برای آن تعیین فرموده است. امام صادق علیهالسلام از پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله در مورد عذاب بدعتگذاری در دین، نقل کرده است: «كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ، وَ كُلُّ ضَلَالَةٍ فِي النَّارِ»؛[4] «هر بدعتی گمراهی، و فرجام هر گمراهیای آتش است.»
انجمن اخوت
آغاز پیوند بین تصوف و فراماسونری از دوران تشکیل انجمن اخوت توسط صفیعلیشاه، شروع گردیده و این دوره از انجمن اخوت، دوران فعالیتهای مخفیانه آن به حساب میآید و در دوران قطبیت ظهیرالدوله (قطب بعد از صفی علیشاه)، فعالیتهای این انجمن علنی گردید.[5]
صفیعلیشاه بعد از رسیدن به قطبیت، جلسات منظمی را در برنامه کاری خود قرار داد که تداوم این جلسات منظم و محفل صفیعلیشاه، منجر به تشکیل تدریجی هسته اولیه انجمن اخوت گردید؛ ولی به خاطر فضای سیاسی حاکم در آن زمان، فرصت علنی نمودن محفل خویش را نیافت.
مریدان خانقاه صفیعلیشاه، افراد سرشناسی مانند شاهزاده سیفالدوله، عبدالعلی میرزا معتمدالدوله، موچولخان، اعتمادالسلطنه میرزا نصراللهخان، دبیر الملک میرزامحمود کرمانی (از بزرگان صوفیه کرمان)، شمس العرفا میرزا ابوتراب خان نظم الدوله معاون كنت و علیخان ظهیرالدوله (وارث معنوی و جانشین صفیعلیشاه)، بودند.
در نتیجه باید دقت نمود که صفیعلیشاه با بریدن از قطب خویش، دست به تأسیس انشعابی جدید در فرقه صوفیه نعمتاللهی زد و با رسیدن به قطبیت، برای پیوند زدن بین صوفیه با فراماسونری، انجمن اخوت را به شکل مخفیانه تشکیل داد و در زمان جانشینان او، اقدامات انجمن علنی گردید.
پی نوشت:
[1]. منظور از سال مجاعه، سال قحطی و خشکسالی است. سال ۱۲۸۸، سال قحطی عمومی ایران بوده که از یکی دو سال قبل از آن خشکسالی آغاز و گرانی نان و خواربار خودنمائی میکرد .
[2]. مدرسی چهاردهی، نورالدین، سلسلههای صوفیه ایران، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، دوم، پاییز 1382، ص12.
[3]. همان.
[4]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، قم، دار الحديث، اول، ق1429، ج1، ص144.
[5]. میرزامحمد معصوم، طرائقالحقایق، تصحیح محمدجعفر محجوب، چ دوم، تهران، سنایی، 1382، 451/3 ـ 447.
افزودن نظر جدید